سبط اکبر رسول خدا صلی الله علیه و آله که مظهر فضایل و کمالات و مصداق: «و لقد کرمنا بنی آدم… و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا» [128] بود، برتری آشکار بر همهی مردم عصر خود داشت. عصمت، اعجاز، علم، خصوصیات وراثتی و… او را همانند جد و پدر گرامیاش منحصر به فرد نموده بود؛ فضایل و برتریهای دیگرش همچون زهد، تقوا، عبادت، بندگی، وقار، تواضع و فروتنی، شیرینی کلام و سخن، صبر و تحمل، مقاوت و پارسایی، عفو و بخشندگی، آدب و اخلاق، زیبایی صورت و سیرت و… او را حسن اشتقاق یافته از محسنیت پروردگار نمود و بدان جهت خدایش وی را حسن نامید.
فنایش در حق سبب شد که از مدینه منوره 20 یا 25 سفر، پیاده به زیارت خانهی معشوق، مسجدالحرام بشتابد و حج به جا آورد. آن گاه که اعتراض میکردند، چرا این همه زحمت، مشقت و رنج را تحمل میکنی؟ میفرمود: «انی لأستحیی من ربی أن ألقاه و لم أمش الی بیته [129]؛ از پروردگارم خجالت میکشم که او را زیارت کنم و با پای پیاده به سوی خانهاش نرفته باشم.»
به هنگام نماز چهرهی ملکوتیاش زرد میشد و بر خود میلرزید، چرا که خود را در برابر حق میدید و وقتی سبب را پرسیدند میفرمود:
«حق علی کل من وقف بین یدی رب العرش أن یصفر لونه و ترتعد مفاصله [130]؛ هر آن کس که در مقابل پروردگار عرش میایستد و عظمت او را درک میکند، سزاوار است رنگ صورتش زرد شود و لرزه و ناآرامی بر زانوها و مفاصلش افتد.»
زهد و بیاعتناییاش به مال دنیا باعث شد که سه مرتبه همهی اموالش را در راه خدا میان فقرا و مستمندان تقسیم کند و چیزی از آن را برای خود باقی نگذارد، در صورتی که بیشترین أموال موقوفه و صدقات اهل بیت علیهمالسلام را در اختیار داشت، او در داشتن خصلتهای انسانی و الهی، صابران و مجاهدان و همچنین زاهدان و عابدان را أسوه و امام بود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله دربارهاش فرمود: «اما الحسن علیهالسلام فانه ابنی و ولدی و منی و قرة عینی و ضیاء قلبی و ثمرة فؤادی، و هو سید شباب أهل الجنة و حجة الله علی الأمة، أمره أمری و قوله قولی و من عصاه فانه لیس منی؛ امام حسن علیهالسلام فرزند من و متعلق به من است، او نور چشم، روشنی قلب، میوهی دل و سرور جوانان اهل بهشت است؛ حجت خدا و امام بر امت است؛ فرمانش فرمان من و گفتارش گفتار من است؛ هر کس با او مخالفت کند از من نخواهد بود.»
[یکشنبه 1395-03-30] [ 11:56:00 ب.ظ ]