36.jpg

 

مولاي ما كيست؟

امروز مولاي ما كيست و چه كسي صاحب و مالك ماست و كيست كه بر ما حق آقايي دارد و ما به پذيرش ولايتش ملزميم ؟

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در خطبه‌ي غدير او را اينگونه معرفي مي كنند :

ألا إن خاتم الائمه منا القائم المهدي

بدانيد آخرين امامان از ما قيام كننده‌ي مهدي است .

ألا إنه قد بشر به من سلف من القرون بين يديه

اوست كه پيشينيان از قرن‌هاي گذشته به او بشارت داده‌اند .

ألا إنه الباقي حجه و لاحجه بعده ولا حق إلا معه و لانور إلا عنده

اوست كه به عنوان حجت باقي مي‌ماند و بعد از او حجتي نيست ، هيچ حقي نيست مگر همراه او ، و هيچ نوري نيست مگر نزد او .

ألا و إنه ولي الله في أرضه و حكمه في خلقه و امينه في سره و علانيته (2)

بدانيد كه اوست ولي خدا در زمين و حكم كننده‌ي او بين خلقش و امين او بر نهان و آشكارش .

او همان امام زمان دوست داشتني ماست كه امروز به يمن نفسهايش زنده‌ايم و به بركت لطفش رزق و روزيمان مي‌دهند . او همان امام زماني است كه نعمتي به عظمت او و منتي به سنگيني او به احدي عطا نشده ، او همان « آب رحيم » ، همان پدر مهرورز است .همان صاحب اختياري كه از ما به خودمان مهربانتر است و صلاحمان را نيكوتر مي‌شناسد و بيش از خود ما دلشوره و نگراني ما را دارد . اينگونه ، سروري و مالكيت او و غلامي و رقيت ما رابطه‌اي تكلف آور و زحمت خيز و از سر اجبار و اكراه نيست . پدر اختيار دارد براي فرزندش تصميم بگيرد ، به او امر و نهي كند ، به او مسئوليتي بدهد و از او اطاعت طلب كند . اما در عين حال به كودكش عشق مي ورزد و حواسش تماماً به اوست . زحمت او را مي‌كشد، پاي فرزندش پير مي شود و عمر و هزينه و امكانات مي‌گذارد . پس من و تو برده‌ي ائمه‌ نيستيم كه خادم و غلام هستيم و اين بندگي و عبوديت را با دل و جان خريده‌ايم و عاشقانه پذيرفته‌ايم.

 

مراتب اقرار به مولويت

اقرار به مولويت امام عليه السلام و عمل به لوازم آن ، داراي مراتب و پله‌هاي مختلفي است كه با ايمان شخص رابطه ‌اي مستقيم دارد . يعني هر چه ايمان فرد كامل‌تر وافزون‌تر باشد ، اين مراتب والاتر خواهند بود . نخستين قدم اين است كه بنده براي مولايش حق امر ونهي قائل باشد .

يعني اطاعت او را واجب بداند و براي او موقعيت فرمانبرداري در نظر بگيرد و خود را در جايگاه فرمانبري قرار دهد . از آنجا كه امام عصر عليه السلام ولي الله است ، اين حق را از جانب خداوند دارد و اقرار به اين ولايت ، نخستين پله‌ي ايمان آدمي را تشكيل مي‌دهد .

مرتبه‌ي دوم اين است كه عبد در هر امري به جهت حركت مولايش نظر كند و در هر راه كه مي‌رود به رد پاي مولايش بسنجد و قلب و زبان و روح و بيانش را به سمت و سوي سرورش سوق دهد .

اما مرتبه‌ي بالاترين و مقام برتري را كسي دارد كه مالكيت صاحب الزمان عليه السلام را به تمامي درك كرده است . اينگونه فردي هر چه دارد از براي مولايش مي‌داند و تمام داراييش را در حقيقت ملك آقايش مي‌شمرد و از همه‌ي آنها به نفع ولي نعمتش بهره مي گيرد .

اگر من و تو خشنودي حضرتش را بر ميل خود ترجيح ‌دهيم و در فضاي فكرمان رضاي او را ملاك عمل كنيم و از امكاناتمان جز در راه مطلوب او استفاده ننماييم ،‌مقدمه‌ي اين درجه را فراهم كرده‌ايم و زمينه‌ساز نيل به اين هدف گشته‌ايم .

 

پی نوشتها :

(1) بحارالانوار ، ج 101 ، ص 199.

(2) اسرار غدير ، ص 126 ، 127 و 160.

 

موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



[یکشنبه 1396-06-12] [ 10:43:00 ب.ظ ]