قال على (عليه السلام):
«وَ فيهِ رَبيعُ الْقَلْبِ، وَ يَنابيعُ الْعِلْمِ، وَ ما لِلْقَلْبِ جِلاءٌ غَيْرُهُ»;
«بهار دل ها و چشمه هاى دانش در قرآن است و براى قلب و فكر جلايى جز قرآن نتوان يافت»(1).

 

شرح و تفسير

جملات سه گانه فوق بسيار بلند و پرمحتوى است، مخصوصاً اگر توجّه داشته باشيم كه كسى اين جملات زيبا را در توصيف قرآن مجيد گفته، كه در دامان قرآن پرورش يافته، و از ابتدا شروع وحى بر پيامبر (صلى الله عليه وآله)تا انقطاع آن در كنار خاتم الانبيا و در خدمت قرآن بوده، و يكى از نويسندگان وحى شمرده مى شود. خلاصه، گوينده اين سخن كسى است كه قرآن را بايد از او آموخت! زيرا شاگردان او، مانند ابن عباس، مفسّران بزرگ قرآن هستند، تا چه رسد به آن حضرتش.
با توجّه به اين مقدّمه كوتاه، نگاه كنجكاوانه اى به جملات سه گانه بالا مى كنيم:
1ـ «وَ فيهِ رَبيعُ الْقَلْبِ»(2) در فصل بهار تمام گياهان زنده، گل ها خندان، درختان با طراوات، جنگل ها و بيابان ها سرسبز، ميوه ها آماده چيدن و خلاصه تمام طبيعت زنده، زيبا و پرشكوه و خرّم و باطراوت است. هنگامى كه نسيم قرآن بر قلب ها مىوزد بهار دل ها شروع مى شود. گل هاى اخلاق و صفات زيبا شكوفه مى كند، درختان پربار تواضع و صبر و استقامت به بار مى نشيند، و يخ هاى وجود انسان، كه بر اثر گناه به وجود آمده، كم كم آب مى شود، و آثار باقى مانده زمستان كه بوى مرگ و نابودى مى دهد به تدريج از بين مى رود. و روشن است كه هر چه بيش تر در خدمت قرآن باشيم، بهار قلب هايمان پرشكوه تر و پربارتر خواهد شد.
2ـ «وَ يَنابيعُ الْعِلْمِ»، «ينابيع» جمع «ينبوع» به معناى «چشمه» است; نه يك چشمه بلكه چشمه هاى فراوان علم و دانش در قرآن مجيد وجود دارد. بدين جهت است كه معتقديم هر چقدر با قرآن مجيد كار شود و در آن انديشه و تدبّر گردد، مفاهيم تازه و مطالب جديدى از آن استخراج مى شود و دليل بر اين مطلب وجود نكات نو و مفاهيم جديد در كتاب هاى تفسيرى جديد، نسبت به كتب تفسيرى قديم است.
علاّمه بلخى، يكى از علماء افغانستان، كه چهارده سال از عمرش را در زندان هاى حكومت هاى سلطنتى افغانستان بسر برد، گفت: «در طول اين مدّت موفّق شدم بيش از هزار مرتبه قرآن مجيد را ختم كنم! هر بار كه قرآن را مى خواندم به مطالب جديدى مى رسيدم كه در مرتبه قبل نرسيده بودم» و به يقين اگر باز هم تكرار مى شد، مطالب تازه ترى مكشوف مى گشت.
ما تفسير نمونه را در طول پانزده سال به صورت مرتّب و بىوقفه نوشتيم و هفت سال هم نوشتن دوره اوّل تفسير پيام قرآن طول كشيد، جمعاً بيست و دو سال كار مستمر با قرآن داشتيم، به گونه اى كه اين كار در سفر و حضر، در تبعيد و خانه ادامه داشت و در هيچ شرايطى تعطيل نمى شد. ولى اكنون كه قرآن را مطالعه مى كنم، باز به مطالب جديدى دست مى يابم و آن ها را يادداشت نموده تا ان شاء الله در آينده منتشر سازم. آرى سرچشمه هاى جوشان علوم در قرآن مجيد است.
3ـ «وَ ما لِلْقَلْبِ جِلاءٌ غَيْرُهُ» هرگاه احساس كردى قلبت بر اثر گناه، يا غفلت از خدا، يا دور ماندن از حق و مانند آن، زنگار گرفته، قرآن را باز كن و آياتش را تلاوت نما و در آن تدبّر كن، تا قلبت را صيقل و جلا دهد!.
على (عليه السلام) اهل مبالغه و گزافه گويى نيست. تعبيرات سه گانه فوق حقايق انكارناپذيرى در مورد قرآن است، و لهذا در روايت ديگرى مى خوانيم:
«كسى كه قرآن ـ با توصيف هايى كه ذكر شد ـ دارد همه چيز دارد، و كسى كه قرآن ندارد هيچ چيز ندارد; لَيْسَ عَلى أَحَد بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فاقَة، وَ لا لاَِحَد قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنىً»(3).
با توجّه به اين مطالب نبايد لحظه اى در عمل به قرآن ترديد و سستى كنيم، تا مبادا ديگران در عمل به قرآن از ما پيشى بجويند و نگرانى حضرت على (عليه السلام) در بستر بيمارى و در آخرين لحظات عمرش، كه فرمود: «مبادا ديگران در عمل به قرآن بر شما سبقت بگيرند»(4) تحقّق يابد!.


 
1. نهج البلاغه، خطبه 176.
2. شبيه اين جمله در خطبه 110 و 198 نهج البلاغه نيز آمده است.
3. نهج البلاغه، خطبه 176.
4. نهج البلاغه، نامه 47.

منبع: کتاب 110 سرمشق از سخنان حضرت على (ع) - شماره 83

موضوعات: 110 سرمشق از سخنان حضرت على (ع)  لینک ثابت



[جمعه 1394-12-28] [ 11:46:00 ب.ظ ]