? قالیچه آتشین
شخصی در مجلسی مشغول سحر و جادو بود ،
فرزند شیخ (رجبعلی خیاط) در آن مجلس حضور داشت و جلو کار اورا گرفت به گونه ای که نتوانست کاری آنجام دهد .
جادو گر سرانجام متوجه شد که کار از کجا عیب پیداکرده است .
با اصرار از اومی خواهد
که راه امرار معاش او را نبندد، سپس قالیچه ای گرانبها به اوهدیه می هد .
آن را که به خانه می برد مرحوم شیخ می گوید :
این قالیچه را چه کسی به تو داده است که از آن دود و آتش بیرون می آید ؟ زود آن را به صاحبش برگردان.
[سه شنبه 1397-07-17] [ 09:48:00 ب.ظ ]