كميل بن زياد از حضرت على عليه السلام پرسيد: حقيقت چيست ؟
حضرت فرمود: تو را با حقيقت چه كار است ؟
كميل گفت : مگر من رازدار تو نيستم ؟
حضرت فرمود: آرى ، ولى آن چه كه از من مى جوشد و فيضان مى كند، تنها اندكى از آن به تو مى رسد.
كميل گفت : آيا چون تويى سايل را نااميد مى كند؟
فرمود: حقيقت ، عبارت از كشف انوار جلال است ، بدون اشاره .
كميل گفت : مرا توضيح بيشترى فرما !
فرمود: محو موهوم و آشكار صحو معلوم است .
كميل گفت : توضيح بيشترى مى خواهم .
فرمود: عبارت از هتك و كنار رفتن ستر و حايل است ، به سبب غلبه سر.
گفت : باز هم توضيح بفرما !
اميرالمؤمنان فرمود: جذب احديت با صفت توحيد است .
كميل بار ديگر گفت : توضيح و بيانى فزون تر عنايت كن !
فرمود: نورى است كه از صبح ازل طلوع مى كند و در هياكل آثارش تجلى مى يابد كميل بار ديگر توضيحى بيشتر خواست ، ولى حضرت على عليه السلام فرمود: چراغ را خاموش كن كه چيزى به صبح نمانده است ! (356)
[چهارشنبه 1395-06-31] [ 11:14:00 ب.ظ ]