در نقلي آمده است كه شخصي حضور امام حسن(ع) رسيد و اظهار نياز كرد. امام به او فرمود: نيازهايت را بنويس و به من ده. زماني كه او نوشت و آورد، امام دو برابر نيازش پرداخت.(10) در روايت ديگري آمده است كه امام، در طول زندگي خود، سه بار و هر بار نيمي از تمامي مايملك خود را در راه خدا بخشيد.(11) ابوهارون نامي گويد: در سفر حج به مدينه رفتيم، گفتيم سري به فرزند رسول خدا(ص) بزنيم و سلامي بر او بكنيم. نزد آن بزرگوار رفتيم و از سفر خود گفتيم. وقتي بازگشتيم ، براي هر كدام ما چهارصد دينار فرستاد. نزد آن حضرت برگشته و گفتيم كه وضعمان خوب است . حضرت فرمود:
لا ترّدوا علي معروفي.(12)
بخشش مرا بازنگردانيد.
به امام حسين (ع) گفتند: فيك عظمة، شما عظمت خاصي داريد. امام فرمود: لابل عزة، قال الله تعالي: فلله العزة و لرسوله و للمؤمنين ، اين عظمت نيست بلكه عزت است. خداوند فرموده است: عزت براي خدا، پيامبرش و مؤمنان است.(13)
امام در مدت هشت ، نه سالي كه پس از صلح در مدينه بودند، مرتب با شيعيان كوفه كه براي حج به حجاز مي آمدند ديدار داشتند. طبيعي است كه آنها حضرت را به عنوان امام خود پذيرفته و در كار دينداري خود از آن حضرت بهره مي بردند.
پاورقي
10- المحاسن و المساوي، ص 55.
11- تاريخ الخلفاء، ص 73، تذكرة الخواص، ص 196.
12- ترجمة الامام حسن(ع)، ابن سعد، ص 155.
13- ربيع الابرار، ج3، ص 177.
منبع: http://kareym.valiasr-aj.com/
[دوشنبه 1395-03-31] [ 09:45:00 ب.ظ ]