صدوق در حديث چهارم مجلس اول امالى به اسنادش روايت كرده است كه : قيس بن عاصم گفت : با جماعتى از بنى تميم به حضور رسول الله صلى الله عليه وآله رسيديم ، پس گفتم : اى پيغمبر خدا !به ما اندرزى بفرما تا از آن بهره ببريم كه ما گروهى هستيم در بيابان به سر مى بريم .
رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: يا قيس گ ان مع العز ذلا، و مع الحيواه موتا، و ان مع الدنيا آخره ، و ان لكل شى ء رقيبل ، و على كل شى ء حسيبا، و ان كل اجل كتابا، و انه لا بدلك من قرين يدفن معك و هو حى ، و تدفن معه و انت ميت ، فان كان كريما اكرمك ، و ان كان لئيما اسلمك ، ثم لا يحشر الا تحشر الا معه ، و لا نسئل الا عنه ، فلا تجعله الا صالحه ، فانه ان صلح آنست به ، و ان فسد لا تستوحش الا منه ، و هو فعلك .
اين حديث شريف ، اگر چه همه آن نور است ، و هر جمله آن بابى از حقيقت را به روى انسان مى گشايد، و براى اهل سر به سرى اشارت مى كند، مع ذلك بايد در اين چند جمله دقت و تاءمل بسزا كرد كه فرمود: با دنيا آخرت است .نفرمود بعد دنيا آخرت است تا آخرت در طول زمانى دنيا قرار گيرد و فرمود: قرينى كه با تو دفن مى شود، حى است و محشور نمى شوى مگر با او، و وحشت نمى كنى مگر از وى .به خصوص كه در آخر فرمود: آن قرين فعل تو است .(192)
192-انه الحق ، ص 124.
[سه شنبه 1395-06-30] [ 11:29:00 ب.ظ ]