6. جهاد

(جهاد اكبر و جهاد اصغر)

جهاد مهمترين سنگ زير بناى اسلام و ستون اصلى اين خيمه است، جهاد است كه كاخ اسلام را برپا داشته و آن را گسترش داده است.

اگر جهاد نبود، اسلام اين آيين نجات بخش و مايه رحمت و بركت براى مردم جهان نبود. جهاد چيزى جز ايستادگى در برابر تجاوز دشمن و مقاومت در مقابل ظلم و فساد، و بذل جان ومال وفداكارى در اين راه نيست.

به عقيده شيعه جهاد بر دو قسم است: جهاد اكبر و جهاد اصغر.

«جهاد اكبر» همان مقاومت در برابر دشمن داخلى يعنى هوا و هوسهاى سركش، و مبارزه با صفات پست و انحرافات اخلاقى، مانند: جهل، ترس، ظلم، تكبر، خودپسندى، حسد، بخل و مانند اينهاست. چنانكه فرموده اند: «أعْدى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ; بزرگترين و خطرناك ترين دشمن تو همان هوسهاى نفسانى سركش توست!».(1)

«جهاد اصغر» مقاومت در برابر دشمنان خارجى، دشمنان حقيقت، دشمنان عدالت، دشمنان اصلاحات، دشمنان فضيلت و دين است.

و از آنجا كه مبارزه با انحرافات اخلاقى و صفات زشت و ناپسندى كه در روح و جان انسان ريشه دوانيده، كار مشكل و دشوارى است، پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله)اين نوع مبارزه را در پاره اى از سخنان خود جهاد اكبر ناميده است.(2)

ياران بزرگوار آن حضرت نيز در تمام طول حيات خود همواره به اين دو جهاد مشغول بودند، و در سايه آن، اسلام را به عالى ترين مرحله سربلندى و افتخار رسانيدند.

ولى در اينجا يك موضوع باقى مى ماند كه اگر بخواهيم به قلم خود اجازه دهيم تصويرى از وضع جهاد مسلمانان گذشته و فداكاريها و جانبازيهاى آنان در راه عظمت و اعتلاى اسلام، با آنچه امروز مى بينيم بر صفحات كاغذ ترسيم كند، شايسته است اشكهاى حسرت از چشمهاى ما سرازير گردد و دلها از فرط غم و اندوه شكافته شود!

ولى آيا مى دانيد چرا قلم از نوشتن باز ماند؟ و با اينكه شعله هاى اندوه غم در سينه ام زبانه مى كشد و قلبم را فشار مى دهد حتى قدرت شرح اين ماجرا از من سلب شده است؟!(3)

شرح اين هجران و اين خون جگر *** اين زمان بگذار تا وقت ديگر!(4)

________________________________________

1 . عوالى اللئالى، ج 4، ص 118، ح 187 ; بحارالانوار، ج 67، ص 36 .

2 . ر.ك: امالى صدوق، ص 466، 712 ح 8; كافى، ج 5، باب وجوه الجهاد، ح 3 ; الاختصاص، ص 233 ; نوادر راوندى، ص 21 .

1 . متأسّفانه جهاد امروز به صورت جنگهاى سرد و گرم داخلى و مبارزات و كشمكشهاى سياسى و مذهبى در ميان خود مسلمانان در آمده است، شمشيرهايى كه بايد بر فرق دشمنانى كه موجوديت ما را تهديد مى كنند فرود آيد، بر فرق يكديگر مى كوبيم; و به جاى اينكه تمام نيروهاى مادى و معنوى خود را براى تجديد و عظمت ديرين اسلام بسيج كنيم و از امكانات فراوانى كه خدا در اختيار كشورهاى پهناور ما قرار داده در اين راه استفاده نماييم، زمينه را با اختلافات خود براى نفوذ استعمار بيگانه فراهم ساخته ايم. جمعى مسأله كهنه شده تبعيض نژادى را زنده كرده و «قوميت عربيت» را به جاى «اسلام» مورد پرستش قرار داده! حتى سعى دارند به اسلام نيز رنگ نژاد بدهند و شعار خود را «الحضارة العربية الاسلامية»! (تمدن عربى اسلامى!) انتخاب نموده اند و به اين ترتيب حساب خود را از اكثريت قاطع مسلمين جهان جدا ساخته اسلام بدون مرز را در مرزهاى بسيار كوچك محصور ساخته اند!

اينها نه از اسلام اطّلاع صحيحى دارند و نه از شرايط و اوضاع زمان و مسلّماً متفكران و دانشمندان عرب هرگز با اين طرز تفكر نادرست موافق نبوده و نخواهند بود.

عده اى ديگر نيز با انتخاب روشهاى محلى و تك روى در موضوعات اجتماعى و سياسى و مذهبى به اين پراكندگى كمك مى كنند، بعضى ديگر با پيوستن به بلوكهاى مختلف، اصالت و استقلال كامل خود را از دست داده و به صورت يك عضو وابسته به ديگران درآمده اند و نتيجه آن همين وضعى است كه امروز مشاهده مى كنيم و با آن مواجه هستيم.

موضوعات: آئين ما (اصل الشیعه و اصولها)  لینک ثابت



[شنبه 1395-01-28] [ 12:20:00 ق.ظ ]