حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 762
  • دیروز: 1092
  • 7 روز قبل: 2006
  • 1 ماه قبل: 11408
  • کل بازدیدها: 2481400





  • رتبه







    کاربران آنلاین



      عظمت مقام على (ع )   ...

    در مروج الذهب مسعودى آمده است : امام مجتبى عليه السلام فرمود: به خدا قسم ، امشب مردى ، يعنى حضرت وصى ، امام اميرالمؤمنين على (ع ) در بين شما قبض روح گرديد كه پشتيبان از او پيشى نگرفتند جز در فضل نبوت و آيندگان به او نخواهند رسيد. (296)

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1395-06-31] [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      احوال جنيان   ...

    استاد ما علامه طباطبايى صاحب تفسير قيم و عظيم الميزان (رضوان الله عليه ) فرموده است كه :

    استاد ما مرحوم آقا سيدعلى قاضى حكايت كرد كه كسى از جنى پرسيده است (و فرموده است شايد آن كس خود مرحوم قاضى بوده است ): طايفه جن به چه مذهب اند؟

    آن جن در جواب گفت : طايفه جن مانند طايفه انس داراى مذاهب گوناگون اند، جز اين كه سنى ندارند، براى اين كه در ميان ما كسانى هستند كه در واقعه غدير خم حضور داشته اند و شاهد ماجراى بوده اند .

    راقم سطور حسن حسن زاده آملى گويد: بسيارى از صحابه در واقعه غدير خم حضور داشته اند، و به شاءن نزول كريمه يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمك من الناس ، ان الله لا يهدى القوم الكافرين (294)به راءى العين شاهد بوده اند؛ و فرموده رسول خدا صلى الله عليه وآله : الا من كنت مولاه ، فهذا على مولاه ، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ، وانصر من نصره ، واخذل من خذله و احب من احبه … را به حضور عيانى شنوده اند؛ ولكن هنوز بدن رسول خدا صلى الله عليه وآله دفن نشده بود كه …، و يا به قول سيد حميرى در قصيده عينيه :

    حتى اذا واروه فى لحده

    وانصر فوا عن دفنه ضيعوا

    ما قال بالامس و اوصى به

    واثر والضر بما ينفع

    وقطوا ارحامه بعده

    فسوف يجزون بما قطعوا

    لاجرم ، آن فرقه جن مسلمان مؤمن را (رحمه الله عليهم ) بر اين قوم انس ، فضل و شرف است ؛ فاعتبروا يا اولى الابصار.(295)

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



     [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      همانند معقول در ميان محسوس   ...

    امام على بن ابى طالب عليه السلام در جد ثانى به پيغمبر صلى الله عليه وآله مى شود، و عثمان در پنجم ، و عمر در هفتم و ابوبكر در نهم . و لا اله الا الله ، دوازده حرف است ، محمد رسول الله همچنين (صلى الله عليه وآله ) و على بن ابى طالب هم .

    و شيخ رئيس در رساله معراجيه گفته است : او - يعنى امام على بن ابى طالب عليه السلام - در ميان خلق آن چنان بود كه معقول در ميان محسوس . (293)

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



     [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      لقب وصى   ...

    انسان سعيد، آن كسى است كه تصرف در ماده كائنات بدون اعمال ابزار و آلات مادى كند، روايتى از حضرت وصى (ع )به عرضتان برسانم كه درباره بيان سعادت انسان است . متن همه اين حرفها، فرمايش حضرت وصى عليه السلام است (و اين كه بنده ، جناب امير المؤمنين را به لقب وصى نام مى برم ، جهتش اين است كه به شهادت ماخذ روايى صحيح و شعراى زمان صدر اسلام و كتابهاى اصيل اسلامى ما، حضرت امير المؤمنين در صدر اسلام ، به وصى شناخته شده بود، من شواهد در اين باره فراوان دارد، در جايى از شرح نهج البلاغه ، به عنوان هدايت و ارشاد، بسيارى از ماخذ را كه از همان صدر اسلام كسانى او را به وصى وصف كرده اند، و در اشعار و غير اشعار نام برده اند، جمع آورى كرده ام ، ايشان به وصى شناخته شده بود، همان طور كه حرف حق به زبان فخر رازى ، در تفسير كبيرش جارى شده تا بنى اميه دست به دست هم دادند كه آثار اميرالمؤمنين عليه السلام را محو كنند.(290)و اينها يكى از كارهايشان اين بود كه بالاخره ، اين اشتهار و اين لقب را برداشتند، و الا ايشان معروف بود به وصى - صلوات الله عليه غرض اين كه جناب وصى درباره قلع (كندن )باب خيبر، فرمايششان اين است (اين روايت را هم جناب شيخ اجل صدوقى در امالى ينى مجالس نقل كرده و هم جناب عمادالدين طبرى ، كه از اعلام قرن ششم هجرى است و از شاگردان بنام جناب شيخ طوسى است ، در كتاب شريف بشاره المصطفى لشيعه المرتضى با سلسله سند معنعن ، روايت را نقل كرده )كه امام على عليه السلام فرمود: والله ما قلعت باب خيبر و قذفت به اربعين ذراعا لم بحس به اعضائى بقوه جسديه و لا حركه غذائيه وليكن ايدت بقوه ملكوتيه و نفس بنور ربها مستضيئه ؛ (291)

    قسم ياد مى كنم كه من درب از قلعه خيبر بر نكندم و او را به چهل ذراع (به چهل ارش )به دور نيفكندم مگر اين كه به قوه ملكوتى و به نفسى كه به نور ربش مستضى ء بوده است (نه به قوه جسدى و حركت غذايى .

    آن وقت عمده غرضم در اين حديث ، اين است كه فرمود، لم تحس به اعضائى من دست دراز نكردم ، درب را نگرفتن ، مگر به همان قوه ملكوتى ، به آن قوه اى كه موسى كليم دريا را شكافت ، زمين را شكافته ، به آن قوه اى كه ديگر انبياء و سفراى الهى به اذن الله تصرف در ماده كائنات مى كنند.

    اين است سعادت انسان ، نهايت مرحله سعادت انسان ، اين است كه به علم و عمل بر اثر حضور و مراقبت و در مسير سلوك الى الله بدين سعادت نائل شود كه در عداد مفارقات قرار بگيرد كه فعل او احتياج به اعضا و جوارح مادى نداشته باشد.

    صريحا در اين حديث شريف آقا فرمود: قذفت به اربعين ذراعا لم تحس به اعضائى ؛ دستم به او نرسيده ، اين نهايت سعادت است .(292)

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



     [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      امامت على ميراث انبياست   ...

    امامت ، مقام انبيا و ميراث اوصياست .

    امامت ، خلافت خدا و رسول و مقام اميرالمؤمنين و ميراث حسن و حسين است .

    امامت ، زمام دين و نظم جامعه مسلمين و اصلاح امور دنيا و عزت مؤمنان است .

    امامت ، ريشه و شاخه بالنده دين اسلام است .

    تمام و كمال نماز و زكات و روزه و حج ، و بركت اموال فى ء و صدقان ، و امضاى حدود و احكام ، و حقفض ثغور و مرزها، به امام است .

    امام ، حلال خداوند زا حلال ، و حرامش را حرام كند و حدود خداوند را اقامه نمايد، و از دين پروردگار دفاع و مردم را با حكمت و موعظه حسنه و حجت بالغه به سوى پروردگار دعوت كند.

    امام ، مانند آفتاب درخشان است كه روشنايى آن همه عالم را فرا گرفته و خود در جايى بلند است كه دست احدى به آن برسد و ديدگان را توان بافتنش نيست.

    جايى بلند است كه دست احدى به آن نرسد و ديدگان را توان بافتنش ‍ نيست .

    امام ، چون ماه تابان و نور فروزان و چراغ درخشان و ستاره رهنما در شبهاى تاريك و رهگذر شهرها و بيابانها و گرداب درياهاست .

    امام ، آب گواراى تشنگان و دليل هدايت و نجات از هلاكت است .

    امام ، مانند آتشى در بلندى است كه مردم از آن هدايت گيرند و گرمايى است كه به آن خود را گم كنند.

    امام ، راهنمايى است كه آدمى را از مهلكه ها نجات بخشد كه هر كس او را ترك كند در هلاكت گرفتار افتد.

    امام ، ابر بارنده و باران شتابنده و آفتاب فروزان و زمين هموار و چشمه جوشان و آب گاه و گلستان است .

    امام ، امين رفيق و پدر مهربان و برادر شفيق و پناه بندگان در مصيبتهاى بزرگ باشد.

    امام ، امين خدا در زمين و حجت پروردگار در بندگان و جانشين او در شهرهاست و داعى به سوى اوست و مدافع حرمش .

    امام ، از گناه پاك و از هر عيب و نقصى منزه است . او مخصوص به علم ، و موسوم به حلم ، و حافظ نظام دين و عزت مسلمين ، و خشم بر منافقان و هلاك كافران است .

    امام ، يگانه روزگار است كه كس با او قرين نباشد و عالمى با وى برابرى نكند. چون او كسى نيست و نه بدلى دارد و نه مثلى و نه نظيرى .

    امام ، فضل و دانش را بدون كسب و تعليم فراگيرد و خداوند وهاب علم را به او عطا كند.

    پس چه كسى تواند امام را بشناسد و يا او را انتخاب كند؟

    هيهات !هيهات !عقول مردم در اين وادى سرگردان ، و انديشه آنان از درك حقايق ناكام است .(289)

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



     [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      دريغ و در كه نيلى ز ضرب سيلى شد   ...

    فضل را به ابياتى به تازى سروده عالم جليل شيخ حبيب شعبان (متوفاى 1336 هجرى قمرى )از كتاب نفيس شعراء الغرى ، خاتمه مى دهيم :

    وفات حضرت صديقه است و روز عزا

    دلا بسوز كه شد تازه روز عاشورا

    بود بزرگ مصيب اگر چه قتل حسين

    بزرگتر نبود از شهادت زهرا

    دريغ و درد كه نيلى ز ضرب سيلى شد

    رخى كه بود درخشان چو آفتاب سما

    ز تازيانه كين شد كبود بازويى

    كه بود بازوى او دستيار دست خدا

    چو گشت محسن صديقه سقط ازين ماتم

    خروش خاست ز سكان عالم بالا

    درى بسوخت ز دست ستم كه بود از قدر

    بر آستانه او جبرئيل جبهت سا

    رواست تا بايد چشم چرخ خون بارد

    از آن ستم كه رسيد از خسان به آل عبا

    چنان به خانه زهرا زدند آنش كين

    كه زد زبانه او سر به دشت كرب و بلا

    نسوختى عدو وار خانه على را در

    يزيد را نبر اينگونه زهره ويارا

    شكست پهلوى پاك بتول و دخت رسول

    كه از شكستن او شد شكسته خاطر ما

    نگذشت بسته گر آن روز بازوى حيدر

    نبود در غل و زنجير بسته زين عبا

    اگر عدو نزدى سيلى آن زمان به بتول

    كجا طپانچه به زينب زدند قوم دغا

    يقين كه آل عبا شافعان جرم ويند

    طرب چو مرثيه خوانى كند بر آل عبا(288)

    فصل سوم : امام اول ، سيماى حضرت وصى امام على بن ابى طالب (ع )

    بخش اول : فضايل حضرت امير المؤمنين

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



     [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      او خود رافضى است !   ...

    نقل است كه : يكى از اماميه كه گفت با فضل بن حسن همراه بوديم به حوالى آن مكان رسيديم كه ابو حنفيه در آنجا درس مى گفت .

    فضل گفت : من از اينجا بروم تا وى را ملزم نكنم ، وى را گفتند او از علماء زمان است ، مبادا تو را ملزم كند.

    گفت : هرگز حجت كسى بر حجت مؤمنان غالب نشود.

    پس نزد ابو حنفيه رفت و گفت : اى خليفه مرا برادرى هست از من به سال بزرگ تر و رافضى است ، هر چند به او گويم كه بعد از رسول صلى الله عليه وآله فاضل ترين مردن ابوبكر است او مى گويد على است به چه طريق او را ملزم كنم .

    گفت : با برادرت بگو كه ابوبكر و عمر در جهاد نزد رسول صلى الله عليه وآله مى نشستند و على در دور جهاد مى كرد و اين دلالت بر افضليت آنها مى كند.

    فضل گفت : اين سخن را با برادرم گفتم او گفت : پروردگار عالم مى فرمايد: فضل الله المجاهدين على القاعدين اجرا عظيما پس به موجب اين آيه على افضل است .

    گفت : با برادرت بگو كه چون على را ترجيح مى دهى بر ايشان ؟و حال آنكه ايشان در جنب حضرت رسول صلى الله عليه وآله مدفونند و على دور است .

    فضل گفت : من اين سخن گفتن برادرم اين آيه را خواند: يا ايها الذين آمنوا لا تخلوا بيوت النبى الا ان يؤ ذن لكم و قبر شريف آن حضرت در خانه خودش بود و آن حضرت اذن نداد كه ايشان را در آنجا دفن كنند.

    ابو حنفيه گفت : به او بگو كه عايشه و حفصه اذن دادند كه به عوض صداق آنها ايشان را در آنجا دفن كنند.

    فضل گفت : اين سخن را نيز به او گفتن ، او در جواب اين آيه را خواند: يا ايها النبى انا احللنا لك ازواجك اللاتى آتيت اجورهن پس از اين آيه معلوم مى شود كه صداق ايشان در ذمه آن حضرت نبود.

    ابو حنفيه گفت : به او بگو كه ايشان به علت ميراث در آن تصرف نمودند.

    فضل گفت : اين سخن را نيز گفتن ، برادرم گفت : در مذهب شما، رسول فرمود: نحن معاشر الانبياء لانورث فما تركناه صدقه .پس در حالتى كه دختر رسول (ص )ميراث نبود، دختران غير چون از آن ميراث ببرند و بر تقديرى كه ميراث ببردند حصه نه زن ثمن مى شود و از ثمن حق عايشه و حفصه دو مقدار بيضه از زمين نمى شود، پس چگونه مقدار دو قبر تصرف ايشان جائز باشد؟

    ابو حنفيه اعراض كرده گفت : اخرجوه فهو رافضى و ليس اخ له بيرون كنيد اين مرد را كه خود رافضى است و هيچ برادرى ندارد !(287)

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



     [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      قبر حضرت زهرا   ...

    حق اين است كه قبر حضرت فاطمه (س ) بنت رسول الله صلى الله عليه وآله در مدينه در بقعه رسول الله و در جوار آن حضرت است .

    و آن قبرى كه در بقيع به نام فاطمه شهرت دارد، قبر فاطمه بنت اسد، مادر امام اميرالمؤ منين عليه السلام است .(286)

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



     [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بى تابى امام حسن (ع )در سوگ مادر   ...

    روز اينجانب خدمت استاد حسن زاده آملى رسيدم ، ايشان براى لحظه اى جريان غصب فدك از حضرت زهرا (س ) را به خاطر آورده و آهى كشيدند، سپس فرمودند: نكته اى كه مى گويم مبالغه نيست و جريانى كه در كوفه اتفاق افتاد حقيقت دارد.

    ايشان در ادامه فرمايشاتشان واقعه و جريان برخورد حضرت زهرا (س ) با عمر را در كوچه بيان كرده و فرمودند، بماند كه در كوچه چه گذشت ، اما زمانى كه فاطمه زهرا رحلت فرمودند، امام حسن بيشتر از امام حسين عليه السلام و زينب (س ) جزع و فزع مى كردند، عده اى خدمت امام رسيدند و گفتند: آقا برخيزيد و اين همه گريه و بى تابى نكنيد، شما فرزند بزرگ هستيد و اين گريه شديد شما باعث بى تابى بيشتر امام حسين عليه السلام و زينب كه كوچكتر از شما هستند مى شود.

    امام حسن (ع )فرمودند: اگر برادرش حسين نيز مانند من مى دانست كه در كوچه چه گذشت و آن صحنه دلخراش و جگر سوز را مى ديد، او هم مانند من بلكه بيشتر بى تابى مى كرد. چگونه براى مادرم نگريم در حالى كه او چنان سيلى محكمى به صورت مادرم نواخت كه بر زمين افتاد سپس ‍ برخاسته و با هم به خانه آمديم .(285)

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



     [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      دلدارى جبرئيل به زهرا (س )   ...

    در كاهى به استادش از امام ابى عبدالله صادق عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود: جناب فاطمه عليها السلام بعد از رحلت رسول الله صلى الله عليه وآله هفتاد و پنج روز زيست كرده است ، و اندوه سخت از ارتحال پدر به او روى آورده بود، و جبرئيل بر او نازل مى شد و او را دلجويى و آرامش و تسلى مى داد و از مكانت و منزلت آن جناب به او اخبار مى فرمود، و از آنچه كه بعد از او به ذريه او روى مى آورد خبر مى داد - كه بعد از او در حق ذريه او چه ها مى كنند - و على عليه السلام آنها را مى نوشت .(284)

    موضوعات: فضائل و سيره چهارده معصوم (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملي  لینک ثابت



     [ 11:11:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم