حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 638
  • دیروز: 231
  • 7 روز قبل: 9060
  • 1 ماه قبل: 13753
  • کل بازدیدها: 2397243





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • شمس
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • سعید رضایی


  •   خلفاى معاصر حضرت‏   ...

    امام صادق (ع) در سال 114 به امامت رسيد. دوران امامت او مصادف بود با اواخر حكومت امويان كه در سال 132 به عمر آن پايان داده شد و اوايل حكومت عباسيان كه از اين تاريخ آغاز گرديد/

    امام صادق (ع) از ميان خلفاى اموى با افراد زير معاصر بود:

    1- هشام بن عبدالملك (105-125ه’ق).

    2- وليد بن يزيد بن عبدالملك (125-126).

    3- يزيد بن وليد بن عبدالملك(126)/

    4-ابراهيم بن وليد بن عبدالملك (70روز از سال 126)/

    5- مروان بن محمد مشهور به مروان حمار(126-132).

    و از ميان خلفاى عباسى نيز معاصر بود با:

    1- عبداللّه بن محمد مشهور به سفاح (132-137)/

    2- ابو جعفر مشهور به منصور دوانيقى (137-158)/

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [سه شنبه 1395-04-29] [ 01:19:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      زندگينامه امام صادق (ع)   ...

    نام پيشواى ششم «جعفر»، كنيه ‏اش «ابو عبدالله»، لقبش«صادق»، پدر ارجمندش امام باقر (ع) و مادرش «ام فروه» مى ‏باشد.

    او در هفدهم ربيع الاول سال 83 هجرى در مدينه چشم به جهان گشود و در سن 65 سالگى در سال 148 هجرى ديده از جهان فرو بست و در قبرستان معروف «بقيع» در كنار مرقد پدر بزرگوارش به خاك سپرده شد/

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 01:19:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شعر/ مجتبی شکریان/ میلاد امام حسن(ع)   ...



    شاعر: مجتبی شکریان

     

     رها کردم از سینه ام آه را

    صدا کردم آن یار دلخواه را

     

    میان بساط دل خسته ام

    فقط دارم این آه کوتاه را

     

    به دادم برس ای امید دلم

    نشانم بده جاده و راه را

     

    من این راه ها را بلد نیستم

    هدایت کن این عبد گمراه را

     

    برای اجابت خدا داده است

    به من وعده نیمه ماه را

     

    خدا گفته در نیمه ماه من

    بیا تا درِ بارگاه حسن

     

    بیا در مدینه صفا را ببین

    در خانه مرتضی را ببین

     

    در آغوش پر مهر خیر النسا

    تجلی نور خدا را ببین

     

    در این کوچه عشق چشمی گشا

    غریبه ببین آشنا را ببین

     

    در این کوچه تقوا ملاک است و بس

    پس ادغام شاه و گدا را ببین

     

    به عشق نگاهی به روی حسن

    بیا و صف انبیا را ببین

     

    همه بر در مجتبی رو زدند

    بزرگان در این خانه زانو زدند

     

    به لبخند تو می دمد آفتاب

    بتاب از مدینه به عالم بتاب

     

    مدینه پر است از حسود و بخیل

    مبادا که برداری از رخ نقاب

     

    صدایت قرار دل فاطمه

    نگاهت صفای دل بوتراب

     

    دعا کن برایم عزیز علی

    دعا بر زمین خورده دارد ثواب

     

    دعا کن امام زمانم مرا

    برای سپاهش کند انتخاب

     

    برای ظهورش امام زمان

    به روی دعای تو کرده حساب

     

    تو را هر زمانی صدا کرده ام

    جواب مرا داده ای با شتاب

     

    به روز قیامت محبان تو

    ندارند با تو کمی اضطراب

     

    خدا گر سوالی از آنها کند

    خودت می دهی جای آنها جواب

     

    در آن روز چشم من و یاری ات

    فدای تو و آن هواداری ات

     

    منبع: http://yahasan.ir/

    موضوعات: میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [دوشنبه 1395-03-31] [ 11:29:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شعر ميلاد با سعادت حضرت امام حسن مجتبى (ع)   ...

      

     

    شاعر:عبدالحسین فرزین

     

    فلك چو كرد لباس سياه شب بر تن 

    جهان ز تابش ماه منير شد روشن‏

     

    صفاى ديگرى امشب در آسمان پيداست

    كه چشم دل نشود سير هرگز از ديدن‏

     

    به هر طرف نگرى بينى اختران سپهر 

    سر از شعف بدر آورده‏اند از مأمن‏

     

    سبب ز پير خرد خواستم كه برپا، شور

    به نيمه رمضان از چه شد؟ بگو با من‏

     

    جواب داد مگر غافلى كه امشب هست 

    ولادت شه دين حضرت امام حسن (ع)

     

    همان شهى كه خصال و فضائلش همه نيك

    همان شهى كه به كردار و خُلق بود حسن‏

     

    شهى كه داشت نشانها ز حيدر كرّار

    شهى كه فاطمه پرورده بود در دامن‏

     

      شهى كه همچو حسينش برادرى بوده است 

    كه غرق خون به ره دين نموده پيراهن‏

     

      شهى كه جامه صلح و صفا و پاكدلى

    به طول زندگيش بوده يكسره بر تن‏

     

    همان شهى كه براى بقاى دين بنشست

    جفا كشيده ز اشرار در خفا و علن‏

     

    همان شهى كه به قصد نجات خلق نمود

    طريق حق و حقيقت حراست از رهزن

     

    شهى كه جُعده محتاله كرد مسموش  

    شهى كه ديد ز دونان بسى فريب و فتن‏

     

      مديح همچو شهى كار كلك «فرزين» نيست

    كه شد به فسحت ميدانِ وصفِ او الكن
     

    منابع:

    (1)برگ سبز، مجموعه شعر، اثر عبد الحسين فرزين، چاپخانه طوس، مشهد، 1358 ، ص 17.

    (2)مناقب و مراثى اهل بيت عليهم السلام‏، احمد احمدى بيرجندى‏، مشهد:آستان قدس رضوى‏، 1384، صص74-75

    موضوعات: میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 11:27:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شعر میلاد مسعود امام حسن مجتبی علیه السلام   ...

     

     

     شاعر:دکتر قاسم رسا

     

    ى دل بيا كه روى به سوى خدا كنيم 

    توفيق بندگى طلب از كبريا كنيم‏

     

    كبر و ريا ترا كند از كبريا جدا

    پرهيز از دوروئى و كبر و ريا كنيم‏

     

    ما را رسد به دامن پرودگار دست

    گر دامن هوا و هوس را رها كنيم‏

     

    افتد فروغ دوست در آيينه ضمير

    آيينه پاك اگر ز غبار هوا كنيم‏

     

    خواهى اگر كه دوست به عهدش وفا كند 

    بايد به عهد خويشتن اوّل وفا كنيم‏

     

    گردد دل شكسته ما حاجتش روا

    گر حاجت شكسته دلان را روا كنيم‏

     

    برخيز تا كه خفته ‏دلان را چو مرغ شب 

    با نغمه محبّت خود آشنا كنيم‏

     

    ماه خدا رسيد، كه در چشمه خلوص

    خود را غريق رحمت بى‏انتها كنيم‏

     

      ماه خدا رسيد، كه با صيقل صفا

    آيينه مكدّر دل با صفا كنيم‏

     

    ماه خدا رسيد، كه انفاق و بذل مال

    بر مردم شكسته ‏دل بينوا كنيم‏

     

    ماه خدا رسيد، كه با اشك انفعال

    پاكيزه لوح خويش ز جرم و خطا كنيم‏

     

    ماه خدا رسيد، كه بر آستان حق

    ابراز بندگى چو شه اوليا كنيم‏

     

    ميلاد مجتبى است بيا تا به خرّمى

    امشب بساط جشن ولادت بپا كنيم‏

     

    جشنى خجسته از پى خشنودى حسن

    بر پا در آستان شه دين رضا كنيم‏

     

    ماهى ز بام حُسْن بر آمد كه تا نظر

    حق را بر آن جمال حقيقت نما كنيم‏

     

    آمد حسن كه كسب كمالات و سرورى

    زان مظهر فصاحت و صبر و سخا كنيم‏

     

    آمد حسن كه درك فيوضات معنوى

    زان چشمه فضيلت و فيض و عطا كنيم‏

     

    حُسْنِ حَسَن چگونه ستائيم، كى توان 

    در اين مقام حقِّ سخن را ادا كنيم‏

     

    دل را سوى مدينه فرستيم، با ادب 

    اول سلام بر حرم مصطفى كنيم‏

     

    در آستان فاطمه خرّم مشام جان

    زان بوستان عصمت و زهد و حيا كنيم‏

     

    زان پس كنيم روى به ويرانه «بقيع» 

    دوّم سلام بر حسن مجتبى كنيم‏

     

    روشن كنيم شمع در آن وادى خموش

    پروانه‏ وار در قدمش جان فدا كنيم‏

     

      سوّم سلام را به مه آسمان زهد

    «سجّاد» نور چشم شه كربلا كنيم‏

     

    چارم سلام را به گل بوستان فضل

    بر «باقر العلوم» ولىّ خدا كنيم‏

     

    پنجم سلام بر ششمين پيشواى حق

    بر «صادق الائمه» مهين پيشوا كنيم‏

     

      تقديم خاك پاك حسن امشب اى «رسا»

     درهاى شاهوار ز طبع رسا كنيم

     

    منابع:

    (1) ديوان كامل دكتر رسا، كتابفروشى باستان، 1348، مشهد، ص 58.

    (2)مناقب و مراثى اهل بيت عليهم السلام‏،احمد احمدى بيرجندى‏، مشهد:آستان قدس رضوى‏،1384، صص‏:67-68.

    موضوعات: میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 11:24:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شعر سنایی غزنوی درباره ولادت امام حسن علیه السلام   ...

     

     

    بوعلی آن که در مشام ولی

    آید از گیسوانش بوی علی

     

    آن چنان دُر در آن صدف او بود

    انبیا را بحق خلف او بود

     

    جگر و جان،علی و زهرا را

    دیده و دل، حبیب و مولی را

     

    چون بهار است بر وضیع و شریف

    منصف و خوب رو و پاک و لطیف

     

    در سیادت شرف موید اوست

    در رسالت رسول و سید اوست

     

    نسبش در سیادت از سلطان

     حسبش در سعادت از یزدان

     

    منبع: شبنم احساس، (مناجات و سروده هایی درباره شش گوهر مدینه)، محمد شجاعی، تهران:مشعر، 1384، ص267.

    موضوعات: میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 11:22:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شمه ای از فضایل امام حسن علیه السلام   ...

    شمه ای از فضایل امام حسن علیه السلام

    * * * *

    امام صادق علیه السلام می فرمایند: پدرم از پدرش به من حدیث کرد که: حسن بن علی بن ابیطالب علیهما السلام از همه اهل زمان خود عابدتر بود به زهد ، و بی اعتناییش به دنیا و فضیلتش کسی نمی رسید، چون به حج می رفت پیاده می رفت و گاهی پابرهنه می رفت. چون مرگ را یاد می کرد می گریست، و چون قبر را یاد می آورد گریه می کرد، وقتی بعث و قیامت را یاد می کرد اشک می ریخت، وقتی که گذشتن از صراط را یاد می آورد می گریست وقتی در مقابل خدا قرار گرفتن را یاد می آورد فریاد می کشید و بیهوش می شد. چون به نماز می ایستاد مفصلهای بدنش به حرکت در می امد و چون بهشت و جهنم را یاد می کرد مانند انسان ما زده مضطرب می گشت هر وقت به وقت خواندن قرآن به «یا ایها الذین آمنوا» می رسید می گفت: لبیک، اللهم لبیک.

    در هیچ حالی او را ندیدیند مگر آنکه خدا را ذکر می کرد در سخن گفتن راستگوترین مردم و در بیان مطلب فصیحترین آنان بود روزی به معاویه گفتند: ای کاش حسن بن علی را بگویی که به منبر برود و سخن بگوید تا معلوم شود که سخن گفتن نمی تواند، معاویه از آن حضرت خواست تا منبر برود و سخن گوید، امام علیه السلام برخاست و به منبر تشریف برد خدا را حمد و سپاس کرد و آنگاه فرمود:

    «ایها الناس من عذفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی فانا الحسن به علی بن ابیطالب و ابن سیدة النساء فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و آله، انا ابن خیر خلق الله، انا ابن رسول الله، انا ابن صاحب الفضائل، انا ابن صاحب المعجزات، الدلائلة انا ابن امیرالمومنین، انا المدفوع عن حقّی، انا و اخی الحسین سیدا شباب اهل الجنه، انا ابن الرکن و المقام، انا ابن مکه و منی انا ابن المشعر و العرفات…»

    آن حضرت در مقابل خصم، همه کمالات و فضائل را به خودش اختصاص داد که یعنی: کسی به مقام آل محمد صلی الله علیه و آله نمی رسد. [خاندان وحی، سید علی اکبر قرشی]

    * * * *

    منبع: http://portal.anhar.ir/node/1101/?ref=sbttl#gsc.tab=0

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:44:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شمه ای از فضایل امام حسن علیه السلام   ...

    شمه ای از فضایل امام حسن علیه السلام

    * * * *

    ابن شهر آشوب از کتاب محمد بن اسحاق روایت کرده بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم هیچکس به شرافت و عظمت حضرت امام حسن علیه السلام نرسیده و گاهی برای آن حضرت بر در خانه بساطی می گسترانیدند و آن حضرت از خانه بیرون می شد و بر وری آن می نشست. هر کسی از آنجا عبور می کرد به جهت جلالت آن حضرت می ایستاد و عبور نمی کرد تا آنکه راه کوچه از رفت و آمد بسته می شد.

    حضرت که چنین می دید داخل خانه می شد و مردم پراکنده می شدند و در پی کار خویش می رفتند و هم چنین در راه حج هر که ان حضرت را می دید به جهت تعظیم به آن حضرت پیاده می شد.

    آن حضرت 25 مرتبه پیاده به حج رفتند و سه مرتبه مالشان را با خدا تقسیم نمودند یعنی نصف آن را خود برداشته و نصف دیکر را به فقرا دادند.[شجره طیبه، زندگینامه چهارده معصوم و پیامبران، سید محسن حجازی زاده]

    * * * *

    منبع: http://portal.anhar.ir/node/1101/?ref=sbttl#gsc.tab=0

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:44:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شمه ای از فضایل امام حسن علیه السلام   ...

    شمه ای از فضایل امام حسن علیه السلام

    * * * *

    شیخ رضی الدین علی بن یوسف بن المطهر الحلی روایت کرده که شخصی خدمت حضرت امام حسن علیه السلام آمد و عرض کرد: یا بن امیرالمومنین تو را قسم می دهم به حق آن خداوندی که نعمت بسیار به شما کرامت فرموده که به فریاد من برسی و مرا از دست دشمن نجات دهی، چرا که دشمن ستمکاری دارم که حرمت پیران را حفظ نمی کند و کودکان را رحم نمی کند.

    حضرت در آن حال که تکیه زده بودند چون این سخنان را شنیدند برخاستند و فرمودند: بگو دشمن تو کیست؟ تا او را دادخواهی نمایم.

    ان مرد گفت: دشمن من فقر و پریشانی است.

    حضرت لحظه ای سر به زیر افکندند سپس خادم را صدا زدند و فرمودند: انچه مال نزد تو موجود است حاضر کن، او 5هزار درهم حاضر کرد حضرت فرمود: اینها را به این مرد بده. سپس آن مرد را قسم داد و فرمود: هر گاه این دشمن نزد تو آمد و ستم کرد شکایت او را به نزد من اور تا من آن را دفع نمایم.

    * * * *

    منبع: http://portal.anhar.ir/node/1101/?ref=sbttl#gsc.tab=0

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:44:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شمه ای از فضایل امام حسن علیه السلام   ...

    شمه ای از فضایل امام حسن علیه السلام

    * * * *

    نقل شده است که: روزی آن حضرت سواره بود مردی از اهل شام آن حضرت را ملاقات کرد وحضرت را دشنام و ناسزای بسیار گفت، آن حضرت هیچ نفرمود تا مرد شامی از دشنام دادن فارغ شد آنگاه آن حضرت روبه آن مرد شامی کرد و بر او سلام داد و تبسم کرد و فرمود: ای مرد گمان می کنم غریب هستی و امری بر تو اشتباه شده باشد، اگر از ما استرضا جویی از تو راضی می شویم ، اگر از چیزی سؤال کنی عطا می کنیم، اگر از ما طلب ارشاد و هدایت کنی تو را ارشاد می کنیم، اگر بردباری بطلبی عطا می کنیم، اگر گرسنه باشی تو را سیر می کنیم، اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم، اگر محتاج باشی بی نیازت می کنیم، اگر رانده شده ای تو را پناه می دهیم، اگر حاجتی داری بی نیازت می کنیم، اگر رانده شده ای تو را پناه می دهیم، اگر محتاج باشی بی نیازت می کنیم، اگر بار خود را بر خانه ما فرود اوری و میهمان ما باشی تا وقت رفتن برای تو بهتر خواهد بود. ریرا که خانه ما وسیع و جاه و مال فراوان داریم.

    چون مرد شامی این سخنان را از حضرت شنید گریست و گفت: شهادت می دهم تویی خلیفة الله در روی زمین هستی و خدا بهتر می داند منصب امامت را به چه کسی عطا کند و پیش از آنکه شما را ملاقات کنم شما و پدرتان دشمن ترین خلق نزد من بودید اکنون، محبوب ترین خلق خدایید در نزد من. سپس بار سفر خود را به خانه امام برد و تا مدینه بود مهمان آن حضرت بود و از محبان و معتقدین به خاندان نبوت و اهل بیت رسالت گردید.

    * * * *

    منبع: http://portal.anhar.ir/node/1101/?ref=sbttl#gsc.tab=0

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:44:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.