حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 334
  • دیروز: 5961
  • 7 روز قبل: 7597
  • 1 ماه قبل: 12221
  • کل بازدیدها: 2395284





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • زفاک


  •   نقش والدين در دوران بارداری درشکوفایی استعداد فرزندان از ديدگاه قرآن   ...

    «الذي خلق فسوي والذي قدر فهدي»

    هنگام آفرينش، در انسان به اندازه و مقدار معيني و در همة زمينه‌ها استعداد وجود دارد كه اين استعدادها هم از نظر روحي و هم از نظر جسمي است. تمام اعضاء و جوارح به اندازه و قدر معيني خلق شده اند. تمامي سلول‌هاي مغز و سلول‌هاي عصبي، سلول هايي كه بافت و استخوان‌ها را به وجود مي‌آورند داراي حدود و اندازة معيني مي‌باشند و اين‌ها بايد مراحل رشد خود را طي كنند تا سر انجام يك انسان به مرحلة كمال خود برسد. تسويه در آية شريفه عموميت دارد و اين نكته را متذكر مي‌شود كه مسئوليت پدر و مادر در زمينه سازي براي رشد مناسب همه استعداد‌هاي روحي و جسمي فرزندان است و اگر در زمينة تعالي روحي فرزندان كوتاهي و قصوري گردد، نقصان ايجاد شده و روح بيمار مي‌گردد و چنانچه خانواده باعث اين امراض روحي گردد در نزد خداوند مؤاخذه خواهد شد
    «سرچشمه انحراف جنين در رحم مادر، انحراف و عدم برخورداري زن و مرد از فرهنگ سالم است. از اين روست كه بشر دوستان حقيقي و راهنمايان عالم بشريت با تأكيد و توصية فراوان، پدران و مادران را در امر ساختمان جنين هشدار داده اند. پدر و مادر بايد شاخص‌هاي اصيل هدايت را شناخته و در پرتو قرآن مراقبت و سلامت و بكارت دل خود باشند و با كمتر بهايي آن را از دست ندهند. »
    پايه‌ريزي شقاوت و سعادت در رحم مادر

    چرا در روايات ملاك شقاوت و سعادت كودك را رحم مادر دانسته‌اند و از صلب پدر اسمي نبرده اند. بايد توجه داشت كه سهم مادر در ساختمان فرزند به مراتب بيشتر از پدر است. با انعقاد نطفه در رحم و پيوند اسپرماتوزونيد و تخمك، سلول اولية فرزند تكوين مي‌شود. پدر و مادر به طور مساوي سهيم هستند ولي مادر از نظر دوران حمل و تغذيه كودك در رحم، سهم بيشتري در ساخت جسم و جان فرزند به دست مي‌آورد. بچه از مادر تغذيه مي‌كند و تمام موادي را كه در ساخت خود لازم دارد از مادر مي‌گيرد به همين دليل سلامت و مرض، پاكي و ناپاكي، …. مادر در جنين اثر مستقيم مي‌گذارد.
    مادر در ايام حمل از ذكر خدا، شركت در مجالس الهي،خواندن قرآن، توجه به واجبات و حفظ آرامش نبايد غفلت بورزد، زيرا در روان و مغز كودك و رشد روحي و معنوي او اثر به سزايي دارد. خود بارداري در آئين الهي نوعي عبادت و ثوابي عظيم محسوب مي‌شود.
    قَالَ رسول الله ص بَلَى إِذَا حَمَلَتِ‏ الْمَرْأَةُ كَانَتْ بِمَنْزِلَةِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْمُجَاهِدِ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ فِي سَبِيلِ اللَّه‏…
    «وقتي زن حامله مي‌شود به منزله انسان روزه دار، شب بيدار براي عبادت و مجاهد به جان و مال در راه خداست»
    از حضرت رسول (ص) منقول است كه:
    «زن از روزي كه حامله شود تا وضع حملش مي‌شود، تا فرزند شير مي‌دهد و از شير باز مي‌گيرد مثل ثواب كسي را دارد كه در سر حد كافران مرابطه نمايد و دفع ايشان از مسلمانان كند و اگر در اين مابين بميرد ثواب شهيدان را دارد.»
    اگر پدر و مادر داراي شخصيت اسلامي نباشند نمي‌توانند كار پرورش و رشد استعدادهاي فرزند خود را خوب انجام دهند. مادر بايد در حال بارداري داراي صفات جميله باشد و علاوه بر پرهيز از گناه و معصيت بر اعمال مستحب و انجام نوافل و مستحبات شرعيه مداومت داشته باشد. وقتي شما دانه‌اي را مي‌كاريد بايد از آن مواظبت كنيد كه در دل خاك نپوسد و رشد كند و جوانه بزند. فرزند هم همين طور است. از وقتي كه در رحم مادر قرار مي‌گيرد نبايد استعداد هايش از بين برود و ضايع شود.
    «برگرفته از کتاب اسرار پرورش نبوغ در جنین»

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [جمعه 1396-06-10] [ 11:00:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مسئولیت و صلاحیت   ...

     

     

    مسئولیت و صلاحیت

    یکی میگفت: اگر جهنم رفتن واجب است، بگذار دیگران بروند، چرا ما برویم؟! بعضی میگویند: بالاخره

    یک نفر باید کار زمین مانده را انجام دهد. این به جاي خود، ولی اگر ما توان انجام آن را نداریم، چرا انجام

    دهیم؟!

    وقتی انسان صلاحیت و اهلیت براي انجام کار و مسئولیتی را ندارد، نباید بپذیرد و وارد آن شود. البته گاهی

    شیطان وسوسه میکند که اگر شما انجام ندهید، کار روي زمین میماند و هزاران توجیه شرعی و عرفی

    براي ما درست میکند و پذیرش آنرا به عنوان یک مسئولیت شرعی به گردن ما میاندازد. باید مواظب

    وسوسه هاي شیطان بود.

    مثلًا اگر کسی توان و صلاحیت انجام قضاوت را ندارد و میداند در این مسیر به زمین میخورد، نباید قبول کند.

    به خصوص که منصب قضاوت طوري است که گاهی با انسانهاي شرور، کلاهبردار و حقهباز روبه رو است.

    و گاهی ممکن است او را تهدید کنند، گاهی با حربۀ رشوه پیش میآیند و کار خودشان را با رشوه پیش میبرند.

    خلاصه با زر و زور و تزویر میخواهند رأي را به نفع خودشان مصادره کنند. و در این بین شیطان و وسوسه ها

    و توجیهات او نیز به مدد آنان میآید.

     

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:59:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      خوش خبري   ...

     

     

    خوش خبري

    نباید اسباب غم و اندوه دیگران را فراهم کرد، حتی اگر با نقل یک خبر ناگوار باشد. انسان هر چه بتواند

    خبرهاي خوب را نقل کند و از نقل خبرهاي ناگوار پرهیز کند خوب است. یعنی خود را عامل اندوه دیگران

    قرار ندهد.

    در روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص) چنین آمده است:

    الرَّجُلُ الصّالِحُ یَجیءُ بِالخَبَرِ الصّالِحِ وَ الرَّجُلُ السُّوءِ یَجیءُ بالخَبَرِ السُّوءِ؛ انسان صالح، خبر صالح میآورد

    و انسان بد، خبر بد.

    ادامه »

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:59:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شادابی مؤمن   ...

     

     

    شادابی مؤمن

    چهرة درهم و گرفته و همراه با اخم، زیبندة انسان مؤمن نیست. اگر هم ناراحتی دارد، باید حزن و اندوه خود

    را در دل پنهان دارد. و هیچ ظهور و بروزي در چهرة او نداشته باشد.

    چنانکه حضرت امیرالمؤمنین(ع) در شمار اوصاف اهل ایمان، یکی را هم گشاده رویی بر شمرده اند.

    المُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ؛ مؤمن بشر و شادابیاش در چهرهاش هویدا و حزن و اندوهش در دل

    پنهان است.

    اگر مشکل و گرفتاري دارید، یا پیشامد ناگواري براي شما رخ داده است، باید در دل نگه دارید و در چهره، شادابی،

    نشاط و تبسم به مردم ارائه دهید.

    وقتی چهرة شما درهم است و غم و غصه در چهرتان موج میزند، دشمنانتان شاد و خوشحال میشوند و

    دوستانتان ناراحت.

    بنابراین، هر چه میتوانید ناراحتی و اندوه خود را از دوستان و خانواده و همسر و پدر و مادر و نزدیکانتان پنهان

    دارید.

    هرچه ظرف وجودي انسان بزرگتر و سینه اش فراختر و شرح صدرش بیشتر باشد، بهتر میتواند اندوه خود را

    در سینه و دل نگه دارد.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:58:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      گشاده رویی   ...

     

     

    گشاده رویی

    امیرالمؤمنین(ع) در مناقب و فضائل پیامبر گرامی اسلام چنین میفرمایند:

    کانَ اَحْسَنَهُمْ بِشْراً وَ اَطْلَقَهُمْ وَجْهاً؛ پیامبر شادابترین و گشادهروترین مردم بود.

    و نیز در وصف آن گرامی پیامبر آمده است:

    کانَ اَکْثَرَ النّاسِ تَبَسُّماً؛ خنده روترین مردم بود.

    در ملاقاتها و معاشرتها متبسم بودند و همیشه با چهرهاي گشاده و شاداب با افراد برخورد مینمودند. البته

    در مواردي هم محزون میشدند و گاهی هم گریه میکردند که موارد آن محدود است. مثلاً هنگام تولد امام

    حسین(ع) که جبرئیل خبر شهادت آن حضرت را به پیامبر عرض کرد، پیامبر بسیار محزون شدند و گریستند.

    گاهی هم که آیات عذاب و جهنم و اوصاف آن نازل میشد، محزون میشدند. در غیر این موارد همواره گشاده رو

    و شاداب بودند. در تبسم و گشادهرویی کسی به پاي پیامبر نمیرسید.

    ائمه: هم در اوصاف و اخلاق و گشادهرویی همانند پیامبر خدا بودند و همدیگران را به این خصلتهاي پسندیده

    توصیه میفرمودند.

    امام باقر(ع) به شخصی که از آن حضرت درخواست توصیه کرده بود، در ضمن وصایاي خود فرمودند:

    اَلْقِ اَخاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ؛ با برادران ایمانی خود با رویی گشاده روبهرو شو.

     

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:58:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      عزّت نفس ( توصیه امام صادق (علیه السلام) در مورد سختی های زندگی)   ...


    مفضّل با فشار سخت زندگی روبرو شده بود ،فقر وتنگ دستی ، داشتن قرض و مخارج سنگین زندگی اورا آزار می داد،درمحضر امام صادق (ع)لب به شکایت گشود وبیچارگی های خود را موبه موتشریح کرد “فلان مبلغ قرض دارم،فلان مشکل دارم ،متحیّرم چه کنم و…."خلاصه در آخر کلامش از امام صادق(ع) در خواست دعا کرد . امام (ع)به کنیزش دستور دادند یک کیسه اشرافی که منصور برای وی فرستاده بود بیاورند ،بعد این کیسه را در اختیارمفضّل قرار می دهد،مفضّل رو به امام(ع) خطاب کرده می گوید: “آقا مقصودم آنچه در حضور شما گفتم دعا بود.”
    حضرت می فرمایند :"بسیار خوب دعا هم می کنم ،امّا این را بدان؛ هرگز سختی های خود را برای مردم تشریح نکن اولین اثرش این است که وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای واز روزگار شکست یافته ای،در نظر ها کوچک می شوی وشخصیّت واحترامت از میان می رود.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:57:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      چه نیازی به دعای ما دارد امام عصر(عج)؟؟   ...

     

    ***. دعا نشان‏گر علاقه و محبت مسلمانان به ايشان است.

    .
    ***. دعا اظهار تجديد عهد و پيمان با آن حضرت است و محتواى ‏پيمان با آن حضرت را دين دارى، شريعت محورى‏و تصميم قلبى ‏بر اطاعت امر امام‏ عليه ‏السلام و يارى‏رساندن او با نثار جان و مال تشكيل مى ‏دهد.
    ***. دعا سبب زنده نگه داشتن ياد امام غايب در دل منتظران مى ‏گردد.

    ***. كسى‏ كه سلامتى‏ امام زمانش برايش مهم است، مسلما آزردن آن حضرت برايش سخت است؛ در نتيجه دعا براى‏سلامتى ‏آن حضرت، انسان را به انجام كارهايى‏ وامى ‏دارد كه موجب خشنودى ‏آن حضرت و در نتيجه سبب رسيدن به مقام رضوان الهى‏ مى ‏گردد.

    ***. دعا بسيار مؤثر است و موجب فرج آن حضرت و نيز فرج و گشايش در زندگى ‏مؤمنان مى ‏شود.

    ***. دعا موجب قرب الهى ‏است. امام مهدى(عج) در خصوص زيارت آل يس مى ‏فرمايند: «هرگاه خواستيد به وسيله ما به خداوند و به ما توجه كنيد، اين زيارت را كه از جانب خداوند انشا شده است، بخوانيد».

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:12:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شاگردان مدرسه ی حضرت امام(ع)   ...

     

    شاگردان مدرسه ی حضرت امام(ع)
    مدرسه ای که حضرت امام صادق (ع) در مدینه قلب کشورهای اسلامی به وجود آورد دانشگاه بزرگی بود که طبق احصاء و شمارش حافظ ابو العباس بن عقده در کتاب مستقلی تعداد راویان و رجال فقه بود و حدیث آن به چهار هزار تن می رسید و در میان آنان نوابغ و متخصصین و دانشمندان نام آوری وجود داشتند که اسامی برخی از آنها هم اکنون در کتابهای علمی اروپا نیز زبانزد می باشد. شیخ مفید نیز ارشاد تعداد آنان را چهار هزار تن می نگارد. سید علی نیلی در کتاب الانوار همانند شیخ مفید اظهار نظر می کند شیخ طبرسی در اعلام الوری تعداد آنان را چهار هزار تن می دادند همچنان که شهید اول در کتاب اول فقهی “ذکری” چهار هزار تن از مردم عراق، شام، حجاز می داند… .
    این همه شاگرد و فارغ التحصیل و این همه دانش اندوز با وجود آن همه فشار سیاسی و اختناق اجتماعی می تواند یکی از معجزات تاریخ بشمار آید در صورتی که اگر امام(ع) آزادی عمل کامل و فراغت مناسب می داشت می توانست استعدادهای بزرگی را بپروراند و جهان اسلام را بیش از پیش شکوفا سازد. اکنون با توجه به وسعت و بینش فقهی و عمق و ژرفای دید مکتبی فقه صادق(ع) توجه خاص و نگرش عجیبی در محافل قانونگذاری و مجالس علمی و فقهی به این فقه آموزنده و ارزنده معطوف شده است که تا دیروز هرگز چنین توجهی و نگرشی وجود نداشته است و اگر حرکت سریع و توجه عمیق شاگردان این فقه به جنبه های جهانی و گسترش ابعاد سیاسی و اجتماعی آن بیشتر مبذول گردد ثمرات و آثار بیشتر و بهتری در برخواهد داشت.


    تربیت یافتگان مکتب تربیتی امام(ع)
    شاگردان حضرت امام صادق(ع) خیلی زیاد می باشند ولی ما در اینجا به شرح کوتاهی در مورد چند تا از آنها و اسامی تعداد دیگری اکتفا می کنیم.
    1- محمد بن مسلم یکی از شخصیتهای بزرگ شیعه از راویان بلند پایه و عالیقدر اسلامی است که در علم و فضیلت و زهد و تقوی و عظمت و کمال، سر آمد محدثان و راویان حدیث می باشد و در میان شاگردان امام صادق(ع) کمتر کسی به پایه ی فضیلت و عظمت او می رسد. پیشوای ششم در مورد او می فرماید: مکتب ما را احادیث پدرم را 4 نفر زنده کردند این چهار نفر عبارتند از: زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی، اگر اینها نبودند کسی از تعالیم دین و مکتب پیامبر(ص) بهره ی کافی نمی یافت. این چهره های نورانی حافظان دین و مورد اعتماد پدرم در بیان حلال و حرام احکام دین بودند که با مکتب ما آشنا شدند و در روز رستاخیز نیز پیش از دیگران به ما خواهند پیوست.
    “محمد مسلم” که از سرزمین کوفه بود طی چهار سال اقامت در شهر مدینه، پیوسته به پیشگاه صادقین(امام باقر و امام صادق(ع)) شرفیاب شد. و از محضر آن دو پیشوای بزرگ، بهره ها می اندوخت، در مکتب علمی به درجه ای از علم و فضیلت نائل مثل گردید که می گفتند: در میان شیعیان در فقه و حدیث هیچکس از محمد بن مسلم داناتر نیست وی می گوید هر موضوعی که به نظرم می رسید می پرسیدم بطوری که سی هزار حدیث از امام پنجم و شانزده هزار حدیث از امام صادق(ع) فرا گرفتم.
    2- زراره بن آعین: زراره یکی از اعیان و بزرگان شیعه است که در علم فقه، حدیث کلام، بصیرت و آگاهی کامل دارد. امام بوجود چنین شاگردی افتخار کرده است و او را مرجع مراجعات و فتوای مردم قرار داده است در یکی از سخنان خود به فیض پسر مختار می فرماید: اگر حدیثی خواستی از این مرد نشسته مسئلت نما و با دست خودش به زراره اشاره فرمود و باز در حدیث دیگری فرموده اند اگر زراره و امثال او نبودند آثار پدرم از میان می رفت.
    زراره یکی از یاران خاص امام(ع) و از شیعیان بسیار با فضیلت و عالیقدر است. بطوری که بزرگی و عظمت و شخصیت و ویژگی های علمی و معنوی او مورد اتفاق دانشمندان شیعه قرار گرفته است.
    “ابن شهر آشوب” می نویسد: دانشمندان اسلامی در این مطلب اتفاق نطر دارند که در میان شاگردان صادقین(ع) شش نفر از همه داناتر و واردتر بودند که عبارتند از زراره، معروف مکّی، ابو بصیر اسدی، فضیل ابن یسار، محمد بن مسلم طائفی و برید بن معاویه عجلی.(مناقب ابن شهر آشوب ، ج4، ص211)
    زراره مردی سخنور، خوش بیان و بحاّثه بود. و در مباحثه استعداد فوق العاده ای داشت بعدی که کمتر کسی می توانست او را محکوم سازد. او در علم کلام و مسائل اعتقادی و استدلالی بقدری ماهر و ورزیده بود که متکلمان شیعه شاگردان مکتب او محسوب می شدند.(قاموس الرجال، ج4، ص173)
    زراره علاوه بر آنکه یک محدث بزرگ، متکلم عالیقدر، فقیه برجسته بود، شاعر و ادیب با ذوقی نیز به شمار می رفت و کتابی درباره علم و جبر و اختیار تألیف نموده بود.
    3- ابان ابن تغلب: ابان فرزند تغلب از اصحاب امامان، سجاد و باقر و صادق(ع) شمرده می شود او مرد با فضیلت و جلیل القدر بود که در مسجد مدینه می نشست و درس و حدیث القاء می نمود امام صادق(ع) درباره ی او فرمود: «در مسجد مدینه بنشین و به مردم فتوی بده من دوست دارم در میان شیعیان امثال تو فراوان باشد».
    او فرد عالم و با هوش سرشار از عقل وافر بود به علوم قرآن علاقه داشت و نخستین شخصی است که در این زمینه تألیف مستقلی دارد. ابان مدت طولانی در محضر پیشوایان معصوم نامبرده اعتکاف نموده است و احادیث و علوم آنان را دریافته است و بیش از 30000 حدیث از امام صادق(ع) حفظ نموده است.
    از دیگر شاگردان امام می توان به این افراد اشاره نمود: جابر بن یزید جعفی، حمران بن شیبانی، مفضّل بن عمر جعفی، آبان پسر عثمان، برید العجلی، جمیل بن دراج، جمیل بن صالح، حماد بن عثمان، حبیب بن ثلابت کاملی و…. .

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:12:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      قصه 4   ...

    نجات هود عليه‏السلام و مؤمنان‏

    چنان كه در قرآن، آيه 58 سوره هود آمده، خداوند مى‏فرمايد: و هنگامى كه فرمان عذاب ما فرا رسيد، هود و كسانى را كه به او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم، و آن‏ها را از عذاب شديد رهايى بخشيديم.

    مطابق پاره‏اى از روايات، هود و اطرافيانش، بعد از هلاكت قوم، به سرزمين حضرموت كوچ نموده، و تا آخر در آن جا زيستند.

    مولانا در كتاب مثنوى، ماجراى نجات هود و ايمان آورندگان را در اشعار خود ترسيم نموده كه خلاصه شرح آن چنين است:

    هنگامى كه طوفان شديد و تندباد سركش (هفت شب و هفت روز) بر قوم عاد فرود آمد، به هر كس كه مى‏رسيد، او را مى‏كوبيد و به هلاكت مى‏رسانيد، حضرت هود عليه‏السلام در همان روز اول عذاب، به دور خود و افرادى كه به او ايمان آورده بودند، خط دايره‏اى كشيد و به آن‏ها فرمود:

    هشت روز در ميان اين دايره بمانيد، و اعضاى متلاشى شده تبهكاران را در بيرون از دايره تماشا كنيد.

    طوفان سركش به آنان كه در داخل دايره بودند، كوچكترين آسيبى نرساند، بلكه همان طوفان نسيم روح افزايى براى آن‏ها بود، ولى جسدهاى كافران در هوا، گاهى با سنگ برخورد مى‏كرد، و گاهى طوفان آن چنان بدن آنها را به يكديگر مى‏زد كه استخوانهايشان مانند دانه‏هاى خشخاش ريز ريز، بر زمين مى‏ريخت:

    بر هوا بردى فكندى بر حجر تا دريدى لحم و عظم از هم دگر
    يك گره را بر هوا درهم زدى تا چو خشخاش استخوان ريزان شدي
    هود گرد مؤمنان خط مى‏كشيد نرم مى‏شد باد كآنجا مى‏رسيد
    هر كه بيرون بود از آن خط جمله را پاره پاره مى‏شكست اندر هوا
    همچنين باد آجل با عارفان نرم و خوش همچون نسيم بوستان‏(137)

    قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:12:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      قصه 4   ...

    نجات هود عليه‏السلام و مؤمنان‏

    چنان كه در قرآن، آيه 58 سوره هود آمده، خداوند مى‏فرمايد: و هنگامى كه فرمان عذاب ما فرا رسيد، هود و كسانى را كه به او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم، و آن‏ها را از عذاب شديد رهايى بخشيديم.

    مطابق پاره‏اى از روايات، هود و اطرافيانش، بعد از هلاكت قوم، به سرزمين حضرموت كوچ نموده، و تا آخر در آن جا زيستند.

    مولانا در كتاب مثنوى، ماجراى نجات هود و ايمان آورندگان را در اشعار خود ترسيم نموده كه خلاصه شرح آن چنين است:

    هنگامى كه طوفان شديد و تندباد سركش (هفت شب و هفت روز) بر قوم عاد فرود آمد، به هر كس كه مى‏رسيد، او را مى‏كوبيد و به هلاكت مى‏رسانيد، حضرت هود عليه‏السلام در همان روز اول عذاب، به دور خود و افرادى كه به او ايمان آورده بودند، خط دايره‏اى كشيد و به آن‏ها فرمود:

    هشت روز در ميان اين دايره بمانيد، و اعضاى متلاشى شده تبهكاران را در بيرون از دايره تماشا كنيد.

    طوفان سركش به آنان كه در داخل دايره بودند، كوچكترين آسيبى نرساند، بلكه همان طوفان نسيم روح افزايى براى آن‏ها بود، ولى جسدهاى كافران در هوا، گاهى با سنگ برخورد مى‏كرد، و گاهى طوفان آن چنان بدن آنها را به يكديگر مى‏زد كه استخوانهايشان مانند دانه‏هاى خشخاش ريز ريز، بر زمين مى‏ريخت:

    بر هوا بردى فكندى بر حجر تا دريدى لحم و عظم از هم دگر
    يك گره را بر هوا درهم زدى تا چو خشخاش استخوان ريزان شدي
    هود گرد مؤمنان خط مى‏كشيد نرم مى‏شد باد كآنجا مى‏رسيد
    هر كه بيرون بود از آن خط جمله را پاره پاره مى‏شكست اندر هوا
    همچنين باد آجل با عارفان نرم و خوش همچون نسيم بوستان‏(137)

    قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 10:12:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.