قال على (عليه السلام):
«فى سَعَةِ الاَْخْلاقِ كُنُوزُ الاَْرْزاقِ»;
«اخلاق خوش كليد گنج هاى روزى است»(1).
شرح و تفسير
هنگامى كه به بحث پيرامون صفت «حُسن خُلق» در تفسير اخلاق در قرآن، جلد 3، صفحه 135 رسيديم، دامنه اين بحث را بسيار گسترده يافتيم و على رغم مطالعات قبلى پيرامون اين موضوع، تعبيراتى در قرآن و احاديث يافتيم كه در كمتر مسأله اى ديده مى شود!
به عبارت ساده تر، حسن خلق، خوشرويى، ادب، برخورد مناسب با مردم، از اساسى ترين مسايل اسلام است. روايات زياد با تعبيرات كم نظير و تأكيدات فراوان نشان مى دهد كه پيامبر (صلى الله عليه وآله)اهميّت بسيار زيادى براى حُسن خُلق قايل بوده است. متأسّفانه در ميان گروهى از مسلمانان يا به اين مسأله اهميّت داده نمى شود، يا بر خلاف آن عمل مى شود تا آن جا كه بعضى خيال مى كنند كه آدم خوب بايد عبوس، ترشرو، خشن، خشك و بداخلاق باشد! در حالى كه اين اشتباه بزرگى است.
در واقع آنچه در اين روايت آمده يكى از فوايد دنيوى اخلاق خوش است. تجربه نشان داده كسانى كه اخلاق خوشى داشته اند، كار و زندگى آن ها هم رونق داشته است. چهل سال قبل آمارى از رونق كسب و كار برخى از كسبه ديدم كه طبق آن آمار، كسبه خوش اخلاق 70% و كسبه بداخلاق 30% موفّق بودند; يعنى سهم خوش اخلافى 40% است! چرا كه حسن خلق مردم را به سوى خود مى كشاند و اخلاق بد دافعه دارد.
همه مسلمانان مخصوصاً كسانى كه با مردم برخورد بيش ترى دارند بايد اخلاقى نيكو داشته باشند، كه اخلاق خوش هم جامعه را آباد مى سازد و هم باعث طول عمر مى شود، چنانكه در حديث آمده است: «اِنَّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ يَعْمُرانِ الدّيارَ وَ يَزيدانِ فِى الاَْعْمارِ»(2).
سؤال: چرا حسن خلق باعث وسعت روزى مى شود؟
پاسخ: در مثال فوق مشترى زمانى از يك كاسب جنس مى خرد كه به او اعتماد كند. اگر نسبت به كاسب مشكوك و بدبين باشد از او فرار مى كند. بنابراين كاسب بايد اعتماد مشترى را جلب كند و يكى از طرق جلب اعتماد برخورد خوب است. مشترى حسن خلق فروشنده را به حساب درستى و امانت و صداقت و اعتماد او مى گذارد.
شخصى نقل مى كرد كه براى معالجه به يكى از كشورهاى غربى رفته بودم، پس از پايان معالجه و پذيرايى بسيار شايسته، درخواست صورت حساب كردم، آن ها در كمال ادب و احترام گفتند: در اين باره عجله نكنيد، شما به سلامت به ايران بازگرديد، آن گاه ما صورت حساب را براى شما ارسال مى كنيم و شما هزينه بيمارستان را سر فرصت به شماره حسابى كه درون آن نامه است ارسال داريد!
در مقابل، بيمارستان هايى در كشور اسلامى ما وجود دارد كه تا پول نگيرند، بيمار را اساساً پذيرش نمى كنند! اين كجا و آن كجا؟
متأسّفانه آنچه را حضرت على (عليه السلام)نسبت به آن بيمناك بود ـ سبقت ديگران در عمل به اسلام ـ در برخى از امور تحقّق يافته است!.
1. ميزان الحكمة، باب 1114، حديث 5077، (جلد سوم، صفحه 151).
2. ميزان الحكمة، باب 1114، حديث 5077، (جلد سوم، صفحه 151).
[پنجشنبه 1394-12-27] [ 12:03:00 ق.ظ ]