عبدالواحد آمدى در حدود يك قرن بعد از سيد رضى ، جامع نهج البلاغه ، بسيارى از كلمات قصار اميرالمؤمنين على عليه السلام را به ترتيب حروف تهجى با روش خاصى به نام غررالحكم و دررالحكم جمع آورى كرده كه اين كلمات قصار در معرفت نفس از آن جمله است :
1- اعظم الجهل جهل الانسان امر نفسه
بزرگترين نادانى ، نادانى انسان در كار نفس خودش است .
2- اعظم الحكمه معرفه الانسان نفسه
بزرگترين دانش ، خودشناسى است .
3- افضل العقل معرفه المرء بنفسه ، فمن عرف نفسه عقل و من جهلها ضل
برترين خرد، شناسايى آدمى به نفس خود است ؛ پس هر كه خود را شناخت به خود است ، و آن كه خود را نشناخت گمراه است
4- الكيس من عرف نفسه و اخلص اعماله
زيرك ، كسى است كه خود را شناخت و كارهايش را خالص گردانيد
5- العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزهها عن كل ما يبعدها
عارف كسى است كه نفس خود را شناخت و آنرا آزاد كرد و از هر چه كه دورش مى كند پاك گردانيد.
6- المعرفه بالنفس انفع المعرفتين
معرفت نفس نافع ترين دو معرفت است (معرفت آفاق و معرفت انفس - سنريهم آياتنا فى الافاق و فى انفسهم ).
7- عجبت لمن ينشد ضالته ، و قد اضل نفسه فلا يطلبها
در شگفتم از كسى كه گمشده خود را مى جويد و خودش را گم كرده و نمى جويد!
8- غايه المعرفه ان يعرف المرء نفسه
غايت معرفت اين است كه آدمى خود را بشناسد.
9- كيف يعرف غيره من يجعل نفسه ؟
كسى كه از خود آگاهى ندارد، چگونه از ديگرى آگاهى مى يابد.
10- من عرف نفسه فقد انتهى الى غايه كل معرفه و علم
آن كه خود را شناخت به نهايت هر آگاهى و دانش رسيد.
11- من عرف نفسه جاهدها و من جهل نفسه اهملها
هر كه نفس خود را شناخت با آن مجاهده مى كند، و آن كه نشناخت آنرا مهمل مى گذارد.
12- معرفه النفس انفع المعارف
خودشناسى سودمندترين شناسايى هاست .
13- نال الفوز الاكبر من ظفر بمعرفه النفس
آن كس كه به خودشناسى دست يافت به رستگارى بزرگ رسيده است .
14- من عرف نفسه عرف ربه
هر كس خود را شناخت پروردگارش را شناخت .
15- عجبت لمن يجهل نفسه كيف يعرف ربه ؟
در شگفتم از كسى كه جاهل به خود است ، چگونه مى خواهد عارف به ربش شود؟ (657)