حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 2168
  • دیروز: 1092
  • 7 روز قبل: 2006
  • 1 ماه قبل: 11408
  • کل بازدیدها: 2481400





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • فريده حبيبيان
  • زفاک
  • فائزه ابوالقاسمی
  • anam


  •   فرزندان خوب تربیت کنیم...   ...

    فرزندان خوب تربیت کنیم

    مراقبت از فرزندان از جمله سخت ترین وظایف پدر و مادر است و با این حال اغلب آنها در این زمینه آمادگی لازم را ندارند. فرزنددار شدن بسیار اغواکننده، زیبا و در عین حال وحشتناک است. اما کیست که وقتی می خواهد صاحب نخستین فرزند خود شود به این بیاندیشد که کودکش روزی 2 ساله، 8 ساله و یک نوجوان خواهد شد. تصمیم به فرزنددار شدن تا حدود زیادی اقدامی خودخواهانه است. اشخاص اغلب به دلایل مختلف می خواهند بچه دار شوند. می خواهند بچه دار شوند زیرا بچه ها موجوداتی دوست داشتنی هستند. بعضی دیگر می خواهند نسل خود را حفظ کنند. دلایل زیستی هم در بسیاری از مواقع فرزنددار شدن را تشویق می کند. بعضی ها می خواهند آنچه را که خود از آن محروم بوده اند به شخصیت دیگری ارزانی کنند و این گونه شدت احساس محرومیت خود را بکاهند و سرانجام جمعی نیز باید فرزندان همسر خود را بزرگ کنند. فرزندانی که قبل از آشنایی آنها با همسرشان متولد شده اند و در اثر ازدواج، وظیفه مراقبت از آنها بر عهده زوج تازه ازدواج کرده قرار می گیرند.
    همه ما تحت تاثیر مسائل دوران کودکی خود هستیم. همه ما خاطراتی ناخوشایند در زمینه طرز تربیت داریم و نگرانیم مبادا این مشکلات تربیتی را روی فرزندان خود تجدید کنیم. بعضی از این هراسها سطحی و ساده هستند اما برخی دیگر عمیق ترند و نتایج جدی تری بر جای می گذارند. باید احساساتمان را تفکیک و نیازهای فرزندانمان را در نظر بگیریم و انجام این کار به طور همزمان مشکل است. به طور کلی تربیت مسئله دار در دوران کودکی بیش از هرجای دیگر روی روابط انسان ها اثر می گذارد. برای کودکی که در این شرایط بزرگ شده، تلاش برای ایجاد روابط مهرانگیز به غایت شدید است. در خانواده سالم به رشد و اعتلای بچه ها توجه زیادی می شود. نیازهای احساسی و جسمانی آنها پیوسته رعایت می گردد و کودک احساس امنیت، ارزشمندی و دوست داشتنی بودن می کند. کودک با اطمینان صددرصد می داند کسی که از او مراقبت می کند، می داند که به اندیشه و احساساتش گوش فرامی دهند و او را مهم می انگارند. تجربه کردن پیوسته مهر و محبت یکی از حقوق کودکان است که با آن متولد می شوند. او موجود ویژه ای است زیرا حضور دارد. رفتار والدین به چند دسته تقسیم می شود و فرزندان در مقابل هرکدام از این والدین واکنش خاصی را نشان می دهند. والدین بیش از اندازه منتقد، والدین بیش از حد متوقع، والدین مشروط، والدین غایب یا غیرموثر، والدین دیکتاتور یا بی تفاوت، والدین ناجی. برخی از واکنش های عمدی فرزندان به طرز تربیت نادرست پدر و مادر است و تا حدودی می توان گفت در آن ساده سازی بیش از اندازه شده است. بعضی از این طرز برخوردها تنها در صورتی مسئله ساز می شوند که در آنها افراط شود. ممکن است همه ما تا اندازه ای از این رفتارها نسیبی داشته باشیم. تا این حد اشکالی ندارد اما مشکل زمانی بروز می کند که تعادلی در طرز تربیت پدرو مادر وجود نداشته باشد و در نتیجه کودکان ما تولید واکنش های نامتعادل بکنند. طرز تربیت پدر و مادر برای این که متعادل باشد باید گلچین شده باشد.
    در خانواده سالم به رشد و اعتلای بچه ها توجه زیادی می شود. نیازهای احساسی و جسمانی آنها پیوسته رعایت می گردد و کودک احساس امنیت، ارزشمندی و دوست داشتنی بودن می کند.
    هدف های پدر و مادر کاملا مشخص است. هدف تربیت افرادی است که به لحاظ ذهنی و جسمی سالم و به خود متکی باشند و زندگی هدفمندی را پی بگیرند. بچه ها حق و حقوقی دارند و وظیفه پدر و مادر است که راعی حقوق فرزندان خود باشند. حق و حقوق فرزندان عبارتست از: حق دارند به جای وجود داشتن، زندگی کنند. حق دارند برای خود شخصیتی داشته و شیئی در تملک دیگران نباشند. حق دارند با توجه به ارزش هایشان مورد احترام قرار بگیرند. حق دارند در قبال خود مسئول باشند. حق دارند شخصیتی منحصر به فرد داشته باشند. حق دارند بدون توجه به سن و سال با دیگران حق و حقوقی برابر داشته باشند و حق دارند برنده باشند و…
    اگر احساس می کنید به عنوان پدر یا مادر هیچ عیب و نقصی ندارید باید این کتاب را بخوانید. بدون توجه به تاریخچه زندگی خود اگر نگرانید که در تربیت فرزندان خود با مشکلی روبرو شوید، اگر احساس می کنید چنان آسیب دیده اید که حق ندارید انسان دیگری را در دامان خود پرورش دهید این کتاب را بخوانید. با خواندن این کتاب می توانید با هراس های خودکنار بیایید. متوجه می شوید که به رغم ناراحتی ها و احوال مربوط به گذشته اضطراب و نگرانی شما تا چه اندازه بجاست. اگر احساس می کنید ممکن است نتوانید فرزند صالحی آن طور که باید و بهتر است تربیت کنید با خواندن این کتاب می توانید از شدت اضطراب خود بکاهید

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [سه شنبه 1396-05-17] [ 09:46:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      پنهان کردن نقاط ضعف   ...

    پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند. اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند؟ سرانجام یکی از نقاشان گفت که می‌تواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد. نقاشی او فوق‌العاده بود و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.

    چرا ما نتوانیم از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم؛ پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان .

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:46:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      چراموقع دعا به جانب آسمان توجه می کنیم؟   ...

    ارسالی از مریم مهری - طلبه سطح 2

    فسفه این که چرا در موقع دعا دست به جانب آسمان بلند می کنیم وحال آنکه خدای متعال می فرماید:

     {وَلِلهِ المَشرِقُ وَالمَغرِبُ فَاَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ1}

    برای خداست مشرق ومغرب پس هرکجا بنگرید همانجا جلوه خداست.

    جواب این است که عبدلله بن سبا از امیرالمومنین (ع)سوال نمود:یا امیرالمومنین مگر خدای متعال درهمه مکانها نیست؟

    حضرت فرمود :چرا.

    پرسید پس چراموقع دعا دست به جانب آسمان برمی داریم؟

    حضرت فرمود:آیااین آیه رانخوانده ای که می فرماید: {وَفِی السَّماءِ رِزقُکُم وَما تُوعَدونَ2}

    یعنی رزق شما در آسمان است وآنچه که خدا به شما وعده داده در آسمان است .

    امام صادق(ع)فرمود:خداوند متعال امر فرموده به دوستان وبندگانش که دستها رابه سوی عرش دراز کنند چون عرش الهی معدن رزق است.

    پیغمبراکرم نیز فرمود: {وَارفَعُوااَیدِیَکُم بِالدُّعاءِ3} :بالاببرید دستانتان را برای دعا.

    دیگراینکه ملائکه ای که مقدرات انسان وهمه عالم راتعیین میکنند درآسمان هاهستند .

    1.سوره بقره آیه 115

    2.سوره ذاریات آیه 22

    3.بحارالنوار ج93.ص309

    منبع :کتاب درمان معنوی –نوشته امیرملک محمودی ص 101

     

     

    ویتامین دی نیاز بدن در 50 سالگی

    همزمان با افزایش سن کمبود ویتامین دی دور از ذهن نیست ومعمولا درمیان زنان 50ساله کمبود ویتامین دی بسیار شایع است.کمبود ویتامین دی دراین دوران باعث ضعیف شدن استخوان ها،مشکلات خلقی ،درد مفاصل وحتی افزایش احتمال ابتلا به برخی از سرطان ها می شود .همه زنان 50ساله وبالا تر باید از نظر کمبود ویتامین دی مورد بررسی قرار بگیرند .محققان معتقدند که زنان دراین سن باید روزانه 1000تا2000واحد بین المللی ،ویتامین دی مصرف کنند .حتی اگر ویتامین دی بدن بسیار پایین باشد ممکن است پزشک حتی تا 50هزار واحد هم ویتامین دی تجویز کند.

    منبع :کتاب آنچه زنان باید بدانند –نوشته سمیه معصومی-ص 139

     

     

    فایده لبخند زدن

    1)لبخند جذابتان می کند

    2)لبخند حال وهوایتان راتغییر می دهد دفعه بعدی بعدی که احساس بی حوصلگی وناراحتی کردید لبخند بزنید،لبخند به بدن حقه می زند.

    3)لبخند زدن مسری است (لبخند زدن برایتان شادی می آورد بالبخند زدن فضای محیط راهم شادتر کنید واطرافیان رامانند آهن ربا به سمت خود می کشید.

    4)لبخند زدن استرس راازبین می برد .بالبخند زدن استرستان راکم کنید ووارد عمل شوید.

    5)لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.

    6)لبخند زدن فشار خونتان راپایین می آورد.

    7)لبخند زدن اندورفین،سروتونین ومسکن های طبیعی بدن راآزاد می کند.

    حالاسعی کنید دون ازبین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکرکنید خیلی سخت است وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که (زندگی خوب پیش می رود)پس بالبخند زدن از افسردگی ،استرس ونگرانی دور بمانید.

    منبع :سایت بیتوته

    راه کار هایی برای حل حسادت فرزند دوم

    ورود فرزند دوم به خانواده برای کودک اول بحران زندگی رابه وجود می آورد.اوکه تا آن زمان مورد توجه والدین بوده است با آمدن نوزادی دیگرموقعیتش را در خطر می بیند و احساس ناخوشایندی پیدا می کند.

    گاهی اوقات حسادت خود رابه صورت تغییر رفتار خود نشان  می دهندمثلا رختخواب خود راتر می کند ویا به مکیدن انگشت شست خود مبادرت می کند وگاهی اوقات از خوردن غذا خودداری می کند ویااز برخورد با اشیا ترس نشان می دهد هدف بچه ازاجرای این گونه اعمال جلب توجه مادر ومنحصر کردن علاقه ومحبت او نسبت به خویش است .اهمیت دادن به کودک ونظرخواهی ازاو،این احساس رادر کودک به وجود می آورد که هنوز برای خانواده اش عزیز است واحساس بزرگی می کند برای کودکی که به نوزاد جدید حسادت می کند راه های زیر پیشنهاد می شود:

    1)اورا به فعالیت های مربوط به شیرخوار شرکت دهید تا احساس طردشدن نکند.

    2)به اویاد بدهید چگونه نوزاد را بغل کند ودر طول روز به او اجازه بدهید نوزاد را در آغوش بگیرد.

    3)رفتار های مناسب کودک راتشویق کنید :توخیلی خوب کمک می کنی.

    4)واکنش های نوزاد رابرایش توضیح دهید مثلا بگویید اودوست دارد توبه آرامی بااو رفتار کنی این توضیحات موجب بهتر شدن روابط بین آنان ولذت بردن از وجود یکدیگر خواهد شد.

    منبع :سایت بیتوته

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:45:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      &#x1f339;انتظار کوتاه کن مولای من!   ...

    ​ ?روز های آخر سال است و همه در تکاپوی تازه شدن و تمیز شدن اند… ?زمین،خاک،خورشید،ابر،درخت،گل،شکوفه… همه در راهند تا بیایند و دلنوازی کنند… ?اما من عزیزی را چشم در راهم… سال هاست، سفره هفت سین دلم، برایش پهن است ، تا بیاید… ?۱۴۰۰ بهار هم بیاید و برود بی او اینها به هیچ نمی ارزند… ☘ بهار من! جان من! بی توجه به ایام سال… بی قرار آمدنت میمانم اما… آقا جان ندیدنت جانکاه است! ?انتظار کوتاه کن مولای من! بی_قرار_آمدنت_میمانم اللهم_عجل_لولیک_الفرج

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:44:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      چرایی توصیه به حذف ناهار و روش آن:   ...

    چرایی توصیه به حذف ناهار و روش آن:

     طبق احادیث، مصرف ناهار موجب فاسد شدن بدن میباشد.

    و اما طریقه حذف ناهار:

     حذف ناهار شاید در مرحله اول محال به نظر برسد اما با برنامه ریزی و همت میتوان این کار مبارک برای سلامتی را، محقق کرد.

     در مرحله اول باید شام با کیفیتی میل نمایید.

     در مرحله بعد باید مصرف صبحانه بجای اول صبح به ساعات 9 تا 10 موکول شده و صبحانه با کیفیتی میل نمایید (⚡️یادمان نرود پنیر موجب زود هضم شدن غذاست و مصرف آن در صبحانه موجب زود گرسنه شدن میشود. همچنین مصرف چای در طول روز موجب گرسنگی کاذب است)

     در مرحله سوم برای روزهای اول میتوان بجای ناهار از میوه جات و حتی بعضا از خرما استفاده کرد اما مدتی که بگذرد نیازی به مصرف اینها هم نیست، چرا که هدف ما حذف ناهار و دو وعده ای شدن میباشد.

    ✍ یادمان نرود مصارف غذایی عادتی بیش نیست و بدن های ما به این همه غذا، نیاز حقیقی ندارد.

     

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:44:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      انتظار کوتاه کن مولای من!   ...

    ​ ?روز های آخر سال است و همه در تکاپوی تازه شدن و تمیز شدن اند… ?زمین،خاک،خورشید،ابر،درخت،گل،شکوفه… همه در راهند تا بیایند و دلنوازی کنند… ?اما من عزیزی را چشم در راهم… سال هاست، سفره هفت سین دلم، برایش پهن است ، تا بیاید… ?۱۴۰۰ بهار هم بیاید و برود بی او اینها به هیچ نمی ارزند… ☘ بهار من! جان من! بی توجه به ایام سال… بی قرار آمدنت میمانم اما… آقا جان ندیدنت جانکاه است! ?انتظار کوتاه کن مولای من! بی_قرار_آمدنت_میمانم اللهم_عجل_لولیک_الفرج

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:41:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      آخرالزمان چیست؟   ...

    آخرالزمان چه زمانی است؟

    در ادیان آسمانی و برخی مکاتب، فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها کم و بیش هشدارهایی درباره آخرالزمان به چشم می خورد و توجه به آن با برخی هشدارها نسبت به اتفاقات آخرالزمانی همراه است. ادیان و مکاتب الهی از زمانی سخن به میان می آورند که انسان در معرض رویدادها و سختیهایی قرار گرفته و با بحرانهای فراروی خویش دست و پنجه نرم می کند. این حوادث و رویدادها با ادبیات مفهومی مشابهی، درباره آنچه اتفاق در مقطعی از تاریخ انسان خواهد افتاد، در مکاتب و ادیان الهی توصیف گردیده و هشدارهایی رمزگونه را نسبت به آن به همراه دارد. در این مجموعه بر آنیم تا با عیار نقد، آخرالزمان و اتفاقاتی که از وقوع آن حکایت می کند را از دیدگاه مکاتب و ادیان توحیدی مورد بررسی قرار داده و با نگاهی تطبیقی، بن مایه های مشترک این موضوع را مورد کنکاش قرار دهیم.

    1- تعریف و ماهیت آخرالزمان:

    آخرالزمان به بخش پایانی دوران که در نهایت به قیامت می پیوندد، گفته می شود. رخداد آخرالزمان و به پایان رسیدن حیات بشر در این جهان، بدون ‌شک مهم‌ترین رویدادی است که می‌تواند در زندگی بشر تجربه شود و تصویر آن بی‌مسامحه عظیم‌ترین و آخرین پرده نمایش زندگی انسان به شمار می‌رود. اعتقاد به این دوره از زمان که با ظهور منجی از آن به عنوان عصرگذار از تاریکیها و سختیها به «فوتوریسم‏» یاد می شود. از جمله مسایلى است که در بحثهاى تئولوژیک تمام مذاهب و ادیان درباره آن بحث و گفتگو شده است. همه ادیان در بیان آخرالزمان و ارائه تاویل و تفسیر های خویش مشترکند .

    همچنین اعتقاد به ظهور منجی در آخرالزمان در کیش های آسمانی از جمله زور استریانیسیم (مذهب زرتشت)، جودائیسم (مذهب یهود) و سه مذهب عمده مسیحیت: کاتولیک، پروتستان، ارتودِ کس، به مثابه یک اصل مسلم پذیرفته شده است. در این راستا، دو مذهب عمده اسلام، تشیع و تسنّن هم در ظهور ” مهدی” در دوران واپسین زمان، اتفاق نظر دارند .
    آخرالزمان به بخش پایانی دوران که در نهایت به قیامت می پیوندد ،گفته می شود . رخداد آخرالزمان و به پایان رسیدن حیات بشر در این جهان، بدون‌شک مهم‌ترین رویدادی است که می‌تواند در زندگی بشر تجربه شود و تصویر آن بی‌مسامحه عظیم‌ترین و آخرین پرده نمایش زندگی انسان به شمار می‌رود

    آنچه که در نگاه آخرالزمانی ادیان و اندیشه ها به عنوان موضوع مشترکی مورد پرسش قرار می گیرد اینست که آینده بشر آبستن چه اتفاقاتیست و حد نهایی تاریخ بشر به کجا ختم می شود؟ بر این اساس پاسخهای گوناگون و تامل برانگیزی که به این پرسش داده می شود، انگیزه کنکاش در آینده و توجه به سرنوشت را برای بشر ایجاد می کند. لذا مشاهده می کنیم که سیاستهای متفاوتی بر اساس پژوهشها و تاویلاتی که کرسی های آینده پژوهی در جهان ارائه می دهند شکل می گیرد و دغدغه سرنوشت نهایی تمدن انسانی به صورتهای گوناگونی نظیر یک روش یا جریان سیاسی، یک گروه و بافت اعتقادی خاص، مجموعه ای از فیلمها و یا رمانهای جهت دار، مقالات و نظریه های علمی و تحلیلی، در فضای عمومی جوامع بشری رخ می نمایاند.

     

    2-آخرالزمان و پویش آینده

    شوق آگاهی از سرنوشت، در سرشت آدمی نهاده شده است. با نگرشی كوتاه به تاریخ زندگی بشر درمی‌یابیم یكی از دغدغه‏های همیشگی انسان، چگونگی فرارسیدن پایان این جهان و حیات پس از مرگ بوده است. برای مباحثی پیرامون آمدن موعود، جاودانگی روح، پایان این جهان و فرارسیدن جهان دیگر، واژه «اسكاتولوژی» به كار می‌رود. این واژه به معنای شناخت آخرالزمان‏ و آخرت، از كلمه «اسكاتوس» یونانی به معنای «آخر» یا «بعد» گرفته شده است.

    در آثار برخی از اندشمندان آینده پژوه آخرالزمان را معادل فوتورسیم یعنی تفکری که مبتنی بر کنکاش و استخراج اتفاقات آینده است ،می دانند. سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام، از نزدیك بودن آخرالزمان و آخرت سخن گفته‏اند. جمعی از یهودیان و همه مسیحیان، این دو دوره را به گونه‏ای بر هم منطبق می‌دانند؛ اما جمعی دیگر از یهودیان و همه مسلمانان، آخرالزمان و آخرت و یا به عبارتی، عصر ظهور و روز قیامت را دو دوره جدا از هم می‌دانند.
    مهم‌ترین بعد آینده‌شناسی درادیان و جلوه‌گری غایت‌مندی تاریخ و نظریه جامع و كامل «نجات گرایانه» دین، «آموزه منجی گرایی» است. این آموزه‌، آینه تمام‌نمای پیش‌گویی است. ترسیم آموزه های منجی گرایی، پاسخ‌گویی به بسیاری از دغدغه‌ها و سؤال‌های انسان در طول تاریخ و چشم‌اندازی الهی و ایمانی به جامعه‌ای برتر و كارآتر است

    باورهای مربوط به آخرالزمان، بخشی از مجموعه عقیده هایی است که به مباحثی پیرامون فرجام تاریخ، پایان دوران و نهایت سرنوشت بشر دیگر معطوف شده و ادیان بزرگ درباره آن پیشگویی هایی کرده اند، تصویری که این پیشگوئیها از آینده انسان نشان می دهد می توان آن را نوعی آینده انگاری و آینده پژوهی دانست.

    در ورای همه آینده‌نگری‌ها و آینده‌نگاری‌ها در طول تاریخ، همواره بشر شاهد آینده‌شناسی دینی بوده است. این آینده‌شناسی، نگاهی روشن و جامع به كلّ تاریخ و پیش‌گویی حتمی و فراگیر آینده است. «قرآن» و «روایات معصومین علیهم السلام» در شریعت اسلام، نمونه كامل این آینده‌شناسی وحیانی و غیبی هستند و موارد فراوانی از این پیش‌گویی‌ها، در طول تاریخ محقّق شده است. البته علم به آینده فقط در دست خداوند است و او است كه پیامبران و حجّت‌های خود را از آن آگاه می‌سازد تا دلیلی بر حقانیت آنها و معجزه‌ای بر راستی آنها باشد.

    مهم‌ترین بعد آینده‌شناسی درادیان و جلوه‌گری غایت‌مندی تاریخ و نظریه جامع و كامل «نجات گرایانه» دین، «آموزه منجی گرایی» است. این آموزه‌، آینه تمام‌نمای پیش‌گویی است. ترسیم آموزه های منجی گرایی، پاسخ‌گویی به بسیاری از دغدغه‌ها و سؤال‌های انسان در طول تاریخ و چشم‌اندازی الهی و ایمانی به جامعه‌ای برتر و كارآتر است.

    بطوری که همه ابعاد و مؤلّفه‌های مساله «آینده‌پژوهی» در این آموزه وجود دارد: هم تفسیر كلان از حیات معقول بشری و فرجام شناسی تاریخ (فلسفه نظری تاریخ) است؛ هم تصویر و ترسیم روشنی از وضعیت‌های مختلف (و در نهایت وضعیت حتمی) و هم راه‌ و نظام رسیدن به آن. بر این اساس پیوند محکمی میان آینده‌پژوهی و منجی گرایی وجود دارد. چرا که این مساله، كاوش نظام‌مند تاریخی، اجتماعی، سیاسی، كلامی و تفسیری این مساله و شناخت و فهم آینده بر اساس آن است.

    منبع : http://www.imamhadi.com

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:40:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      چند مسأله درباره قطع رَحِم‏   ...

    #اخلاقی♤تربیتی
    چند مسأله درباره قطع رَحِم‏

    مسئله 159- قطع رحم «یعنى بریدن از خویشان» یکى از گناهان کبیره در اسلام است و قرآن شریف کراراً قاطع رحم را لعن فرموده است: «اولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار»[1] «براى آنان لعنت و بدى سراى آخرت مى‏باشد.»
    مسئله 160- معناى صلۀ رحم این است که باید کارى نکند که وابستگان و خویشان را ناراحت کند و تا مى‏تواند به آنها خدمت کند، ولى رفت و آمد با آنها مخصوصاً اگر موجب مزاحمت براى خود و آنها باشد لازم نیست.
    مسئله 161- رحم یک معناى عرفى است که عبارت است از خویشان نزدیک نظیر پدر و مادر، جد و جده، اولاد و نوه، برادر و برادرزاده، خواهر و خواهرزاده، عمه و عمه‏زاده، عمو و عموزاده، خاله و خاله‏زاده، دایى و دایى‏زاده، و امّا خویشان سببى نظیر زن و شوهر و داماد و پدر زن و مادر زن و پدر و مادر شوهر گرچه رحم واقعى نیستند و احکام رحم را ندارند، ولى چون عرفاً آنان نیز رحم محسوب مى‏شوند، احکام قطع رحم را شامل آنها نمودن بسیار به‏جاست و از این جهت به آنان خویشان سببى مى‏گویند، چنان که نظیر خواهر و برادر را خویشان نسبى مى‏گویند.
    مسئله 162- اقسامى که براى عاق پدر و مادر گفته شد تماماً در قطع رحم نیز مى‏آید، بنابراین انفاق بر آنها اگر فقیر باشند لازم است اگرچه آنان واجب النّفقه نیستند، ولى ترک انفاق در صورت قدرت و فقر آنان، قطع رحم محسوب مى‏شود، چنان که تضییع حقّ آنها و بردن آبروى آنان و تندى و پرخاشگرى با آنها قطع رحم است، علاوه بر اینکه گناه حقّ النّاس و اهانت به دیگران را نیز دارد.
    مسئله 163- اگر خویشان اهل معصیت باشند، در صورتى که صلۀ رحم کمک در معصیت آنها نشود، باید قطع رحم نکند و در صورت امکان باید آنها را امر به معروف و نهى از منکر نماید.
    مسئله 164- اگر خویشان قطع رحم کنند، انسان نمى‏تواند قطع رحم کند، مگر اینکه در صلۀ رحم مفسده‏اى نظیر ذلّت او باشد.
    مسئله 165- اگر کسى قطع رحم نموده است و بخواهد توبه کند، باید علاوه بر توبه و طلب بخشش از خداوند متعال، در صورت امکان رضایت کسى را که با او قطع رحم نموده است فراهم سازد و از شرائط توبۀ قطع رحم، صلۀ رحم است.


    پی نوشت :
    [1]. رعد، 25.
    آیت الله حسین مظاهری ، رساله توضیح المسائل- اخلاق / قطع رحم صفحه 418

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:39:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شعاع خورشید حقایق   ...

    شعاع خورشید حقایق

    نور امام صادق علیه السلام

    در آستانه شهادت آن امام همام ، این مصیبت بزرگ رو خدمت امام زمان روحی فداک و مقم معظم رهبری تسلیت عرض می کنم.

    امام صادق (علیه السلام) در روز 17 ربیع الاول سال 83 هجری قمری در مدینه متولد گردید. پدر گرامی آن حضرت، امام محمد باقر (علیه السلام) و مادر ارجمندش ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر می باشد. نام شریفش جعفر و لقب معروفش صادق و کنیه اش ابوعبدالله می باشد. شهادت آن حضرت در 25 شوال سال 148 هجری قمری، در 65 سالگی، به دستور منصور دوانیقی، خلیفه ستمگر عباسی، به وسیله سمی که به آن بزرگوار خوراندند، در شهر مدینه اتفاق افتاد، و محل دفنش در قبرستان بقیع است.
    امام جعفر صادق (علیه السلام) تلاش و کوشش خود را با مساعی علمی آغاز و حوزه فکری و ثمربخش خویش را که بزرگان فقها و متفکران از آن بیرون آمدند، در صفوف امت، افتتاح کرد و با تربیت شاگردانی دانشمند، ذخیره علمی بزرگی برای امت برجای گذاشت. بعضی از شاگردان نامی آن بزرگوار عبارتند از: هشام بن حکم و مؤمن طاق و محمد بن مسلم و زرارة بن اعین و … که هر یک چهره های درخشانی از تربیت شدگان مکتب آن حضرتند. حرکت علمی او آن سان گسترش یافت که سراسر مناطق اسلامی را دربر گرفت و مردم از علم او سخن ها می گفتند و شهرتش در همه شهرها و دیارها پیچیده بود.
    جاحظ در مورد امام صادق (علیه السلام) می گوید:«امام صادق چشمه های دانش و حکمت را در روی زمین شکافت و برای مردم درهایی از دانش گشود که پیش از او معهود نبود و جهان از دانش وی سرشار گردید.»هدف امام صادق (علیه السلام) از گسترش برنامه فرهنگی، چاره جهل امت و تقویت عقیده به مکتب اسلام و نیز ایستادگی در برابر امواج کفرآمیز و شبهه های گمراه کننده و حل مشکلات ناشی از انحراف حکومت بود.
    تلاش آن حضرت از طرفی مقابله با امواج ناشناخته و فاسد اوضاع سیاسی عهد امویان و عباسیان بود که انحرافات عقیدتی آن، بیشتر معلول ترجمه کتاب های یونانی و فارسی و هندی و پدید آمدن گروه های خطرناک از جمله غلات و زندیقان و جاعلان حدیث و اهل رأی و متصوفه بود که زمینه های مساعد رشد انحراف را به وجود آورده بودند. امام (علیه السلام) در برابر تمامی آنها ایستادگی کرد و با همه مناظره و مباحثه کرد و خطر افکارشان را برای ملت اسلام افشا نمود و از طرف دیگر، با تلاش های خستگی ناپذیر، مفاهیم عقیدتی و احکام شریعت را منتشر ساخت و آگاهی علمی را پراکند و توده های عظیم دانشمندان را به منظور آموزش مسلمانان مجهز ساخت.
    امام صادق (علیه السلام) مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در مدینه محل تدریس خویش قرار داد و مردم، دسته دسته از دور و نزدیک به آنجا می شتافتند و سؤالات گوناگون خود را مطرح و جواب لازم را دریافت می نمودند. از جمله استفاده کنندگان از محضر آن بزرگوار، مالک بن انس و ابوحنیفه و محمد بن حسن شیبانی و سفیان ثوری و ابن عینیه و یحیی بن سعید و ایوب سجستانی و شعبة بن حجاج و عبدالملک جریح و دیگران بودند.
    امام صادق(علیه السلام) به پیروان خود فرمان داد که به حاکم منحرف پناه نبرند و از داد و ستد و همکاری با او خود داری کنند و به اصحاب و دوستان خود سفارش می کرد که در هر کار، مخفیانه عمل کنند و تقیه را رعایت نمایند و در هر عملی که انجام می دهند توجه کامل داشته باشند که دشمنان و مخالفان شان متوجه آن نشوند. آن حضرت مردم را بر آن می داشت تا در قیامی که زید بن علی بن الحسین (علیه السلام) بر ضد دولت امویان کرده بود، پشتیبان زید باشند. هنگامی که خبر قتل زید به او رسید بسیار ناراحت شد و اندوهی عمیق به او دست داد و از مال خود به خانواده هر یک از یاران زید که با او در آن واقعه آسیب دیده بودند هزار دینار داد و نیز هنگامی که جنبش بنی الحسن (علیه السلام) شکست خورد، امام را حزن و اندوه فرا گرفت و سخت بگریست و مردم را مسؤول کوتاهی در برابر آن جنبش دانست. با این حال، آن حضرت از در دست گرفتن حکومت، خودداری فرمود و این کار را به وقتی موکول کرد که نقش دگرگون سازی امت را ایفا کند و در مجرای افکار امت تأثیر گذارد و انحراف های گوناگونی را که واقعیات سیاسی و اجتماعی روز به وجود آورده بود تصحیح نماید، آنگاه در داخل امت عهده دار تجدید بنا شود و امت را آماده سازد تا در سطحی درآیند که بتوانند حکومتی را که خود می خواهند، تشکیل دهند.
    امام صادق در نگاه دیگران
    ابوحنیفه، پیشوای مشهور فرقه حنفی، گفته است:«من دانشمند تر از جعفربن محمد ندیده ام.» «لو لا السنتان لهلک نعمان»؛ یعنی اگر آن دو سال (شاگردی من نزد او) نبود، نعمان هلاک می شد. (اسم ابوحنیفه نعمان بن ثابت بوده است). مالک، پیشوای فرقه مالکی، گفته است: «مدتی نزد جعفر بن محمد رفت و آمد می کردم، او را همواره در یکی از سه حالت می دیدم؛ یا نماز می خواند یا روزه بود و یا قرآن تلاوت می کرد، و هرگز او را ندیدم که بدون وضو حدیث نقل کند.»
    اکنون از باب تیمن و تبرک و جهت بهره مندی بیشتر، سخنی چند از آن امام بزرگوار را ذکر می کنیم؛
    کمال احسان
    «لایتم المعروف الابثلاث خصال؛ تعجیله و تقلیل کثیره و ترک الامتنان به» احسان و نیکی کامل نباشد، مگر با سه خصلت؛ شتاب در آن، کم شمردن بسیار آن، و منت ننهادن بر آن.
    محاسبه نفس
    «حق علی کل مسلم یعرفنا ان یعرض عمله فی کل یوم و لیله علی نفسه فیکون محاسب نفسه، فان رای حسنه استزاد منها، و ان رای سیئه استغفر منها لئلایخزی یوم القیمه» بر هر مسلمانی که ما را بشناسد، سزاوار است که در هر شبانه روز، عملش را بر خود عرضه دارد و خود حسابگر خویش باشد، اگر حسنه دید بر آن بیفزاید، و اگر گناه دید از آن آمرزش خواهد تا اینکه روز قیامت رسوا نشود.
    استقامت
    «لو ان شیعتنا استقاموا لصافحتهم الملائکه ولاظلهم الغمام و لاشرقوا نهارا و لاکلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم و لما سالوا الله شیئا الااعطاهم» اگر شیعیان ما استقامت می ورزیدند، هر آینه فرشتگان با آنها دست می دادند و ابرها بر آنها سایه می انداخت و در روز می درخشیدند و از بالای سر و زیر پای خود روزی می خوردند و چیزی از خدا نمی خواستند مگر اینکه به آنها عطا می کرد.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:35:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      راز روبنده...   ...

    راز روبنده…

    مخالفان روبند، عمدتاً متکی بر دلائلی اجتماعی، امنیتی و گاه اعتقادی، اهل اسلام را به اکتفاء به حجاب فقهی دعوت می‌کنند یا برای رو بستن محدودیت‌هایی حقوقی وضع می‌‌کنند؛ مسأله‌ی اساسی اما به نظر آن است که رویه‌ی رو به رشد حجاب گرفتن و رو بستن در میان زن‌های مسلمان، تردید علنی در مبانی نظری غرب مدرن و اسلام قشری در باب “نه‌دیدن” است و نفی عملی آن‌ها در کف خیابان‌های دمشق و بروکسل و تهران و پاریس و تل‌آویو.

    بنیان غرب مدرن نفی غیب و زدودن راز از عالم بوده است، و زن آخرین رازی بود که غرب آن را زدود و به امری محصل و محسوس فرو کاست. حالا زن هم مانند خدا و مسیح و انجیل امری عرفی است که فارغ از هر غیب و رازی تأویل می‌شود و رسیدن به این تأویل محتاج هیچ احرام و محرمیتی نیست.

    در این زمین بی‌راز، قبله‌ی آدم‌ها جایی حوالی گوگل است؛ این روزها آدم‌های مدرن بیش از آن که به آس‌مان چشم دوخته باشند یا در کتاب مقدس چشم به‌دوانند، اوقات‌شان در گوگل می‌گذرد؛ از او می‌طلبند و در او می‌یابند.

    گوگل بر این بنیان نهاده شده است که هر چه هست را می‌توان به ذهن آورد و هر چه به ذهن می‌آید را می‌توان محسوس کرد و هر چه محسوس است را می‌توان به اشتراک نهاد و هر چه در اشتراک است را می‌توان دید، و آن چه را نه‌توان در گوگل یافت معدوم است.

    عالم گوگل اما مانند همه‌ی دنیای مدرن، عالمی نازل و بی‌پروا است؛ نازل است و از ظواهر الفاظ و محسوسات فراتر نه‌می‌رود و در نمایش این ظواهر نیز پروایی نه‌دارد. رسیدن به محسوسات انباشته در گوگل و رؤیت آن‌ها در این عالم فروکاسته‌ی زبانی باز محتاج دو دسته واژه است؛ کلیدواژه‌ها و گذرواژه‌ها.

    گوگل خود را نقطه‌ی کانونی معرفت بشری می‌داند و الگوی هم‌بودی با آن اشتراک است و نه اشراق یا احرام. این یعنی برای رسیدن به آن چه هست محتاج به زبانی روان هستی و دستانی تند و چشمانی باز؛ نه تأملاتی ذهنی، یا سلوکی باطنی یا جانی مهیا.

    با این توصیف روبند (نقاب، پوشیه، برقع) نهادن در دنیای مدرن کاری شبیه به پالایه (filter) نهادن بر عالم گوگل است؛ با این تفاوت که پالایه‌سازها با پذیرش آیین زبان‌بسنده‌ی دنیای وب و مبتنی بر هم‌این منطق دغدغه‌ی پرواداری آن را دارند، اما روبندنهاده‌ها متکی بر ایمانی دیگر، تمام غیب‌ناباوری، راززدایی و بی‌پروایی غرب را به چالش می‌کشند؛ و این غیب‌آغشته کردن خیابان است ملحدان مدرن را به وحشت می‌اندازد.

    هنگامی که زنی حجاب می‌گیرد و روبند می‌نهد، خود را جزئی از عوالمی رازآلود می‌نهد که در تسلیم امر الاهی از غیر محجوب و نادیدنی است؛ و باز به اذن او است که مراتبی از این غیب را به تماشای محرمان می‌نهد. این به آن معنا است که نه هر چه در عالم هست به ذهن و زبان می‌آید و نه می‌توان هر معقول و محسوسی را به اشتراک نهادن و نه از معبر کلیدواژه‌ها و گذرواژه‌ها امکان رسیدن به هر حقیقتی میسر است.

     

    ترویج این رازباوری البته با اسلام قشری نیز بی‌میانه است؛ مذهبی که دین را در مناسک ظاهری و گزاره‌های حقوقی خلاصه می‌کند و منکر مراتب اخلاقی و عرفانی دین و سلوک باطنی انسان و رؤیت ملکوت نادیدنی عالم است.

    این واضح است که روبند نهادن یک الزام فقهی نیست؛ حد شرعی حجاب هم‌آن وجه و کفین است که برای همه به یک‌سان الزامی و ناگزیر است. توصیه به پوشاندن بیش از آن و یا پرده‌نشینی از نامحرم اتفاقی است که در قلم‌روی اختیار اخلاقی می‌افتد.

    به این معنا الزامات فقهی کمینه و مقدمه‌ی امر دین و آغاز مسیر تدین هستند، و این مسیر در امتداد خویش به میانه‌ی اخلاق و پایانه‌ی عرفان استمرار می‌یابد، که آن‌ها نیز الزاماتی دارند و این الزامات البته بر اهل آن‌ها است.

    همه‌ی اهل اسلام ملزم به رعایت الزام فقهی در ادای نمازهای یومیه و حجاب شرعی هستند، اما به جا آوردن نوافل و نهادن روبند، تنها در مسیر کسانی قرار می‌گیرد که در سیر خویش پا به قلم‌روی سلوک اخلاقی و عرفانی نهاده‌اند و از مقدمه‌ی فقه عبور کرده‌اند.

    روبند نهادن یک زن مؤمن پیش از هر چیز بیان‌گر تلقی باطنی او از امر دین و تدین است. رویه‌یی که امر دین را در فقرات زبانی احکام فقهی فرو نه‌می‌کاهد و با زدودن غیب از صفحه‌ی حیات اکنونی انسان، باطن عالم را به آخرت جارو نه‌می‌کند.

    حجاب گرفتن دیدنی‌ترین امر عالم ظاهر، زن، در پشت خمار و نقاب حاوی این معنا است که باقی عالم نیز به هم‌این نسبت در اختیار امر الاهی، اعظم خویش را در پرده‌ی غیب پوشانده‌اند و ظاهر عالم اندکی از تمام آن است که محسوس است و دیده می‌شود و مشمول احکام ظاهری است.

    روبند‌ نهادن به ساده‌گی به این معنا است که دیدن نادیدنی‌ها در گرو قدری نادیدنی شدن است …

     

    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت



     [ 09:35:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم