حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 1289
  • دیروز: 605
  • 7 روز قبل: 10419
  • 1 ماه قبل: 19721
  • کل بازدیدها: 2490168





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • زفاک
  • نورفشان
  • سرباز سید علی بودن افتخار من است
  • ♡ گوشه نشین حرم ♡
  • فاطمه حیدرپور


  •   به نقل ازآقای داود آبادی   ...

    اوایل بهمن ماه 1377 بود و بعد از ماه مبارک رمضان. همراه “مسعود ده نمکی” و فرزندانم سعید و مصطفی - که آن موقع هفت – هشت سال بیشتر نداشتند – خدمت مقام معظم رهبری بودیم. نماز جماعت مغرب و عشا در جمع کوچک مان به امامت آقا خوانده شد و آقا همان جا روی سجاده برگشت رو به ما و حال و احوال و گپ و گفت شروع شد. تازه نشریه شلمچه، به ضرب و زور “عطاالله مهاجرانی” وزیر ارشاد اصلاحات تعطیل و قلع و قمع شده بود.

    مسعود تقویم زیبایی را که در نوع خود در آن زمان بی نظیر بود، با خود آورده بود تا تقدیم آقا کند. سررسید جالب “یاد یاران” با تصاویر رنگی شهدا که در نوع خود اولین بود.

    آقا، سررسید را گذاشت جلویش و شروع کرد به تورق. برای هر کدام از شهدا که تصویرش را می دید، خاطره یا نکته ای می گفت. از شهید “سیدمجتبی هاشمی” که فرمود: “آقا سید برای خودش در آبادان حال و هوایی داشت.” تا شهید “عباس بابایی” که آقا خواب زیبایی را که چند شب قبل از آن شهید دیده بود، تعریف کرد.

    شهید “محمود کاوه” که آقا از آشنایی اش با خانواده آن عزیز در مشهد گفت و شهیدان دستواره که چند روز قبل از آن، به سر مزار آن سه برادر شهید رفته بود و …

    هر کدام از تصاویر زیبا، احساس آقا را با خود همراه داشت. مثلا عکس شهید “علی اشمر” – قمرالاستشهادیین لبنان - برای آقا خاطره آخرین دیدار پدر آن شهید و برادر بزرگ تر او محمد را به همراه داشت، که حاج منیف گفته بود: “آقا، من حاضرم همین پسرم محمد را هم به راه اسلام و ولایت فدا کنم.” و آقا که بر پیشانی محمد بوسه زده بود؛ و چندی بعد، محمد اشمر در عملیات مقاومت جنوب لبنان، با گلوله صهیونیست ها که بر پیشانی اش نشست، به شهادت رسیده بود.

    از بقیه بگذریم.
    همه اینها را گفتم تا به این جا برسم.
    آقا در بین صحبت هایش فرمود:
    “تصویر شهیدی در اطاق من هست که بسیار زیباست و خیلی به آن علاقه دارم.”
    وقتی پرسیدم متعلق به کدام شهید است؟ ایشان فرمود که نامش را نمی دانم. سپس به آقا میثم – فرزندش - گفت که برود و آن عکس را بیاورد.

    دقایقی بعد که صحبت ها درباره عظمت شهدا گل انداخته بود، آقا گفت:
    “حتما باید شما اون عکس رو ببینید.”
    سپس رو به میثم کرد و مجددا گفت: “شما برو اون عکس شهید رو از اطاق من بیار.”
    که آقا میثم رفت و سرانجام عکس را آورد.

    کارت پستال کوچکی بود از شهیدی با بادگیر آبی، که بر زمین تفتیده شلمچه آرام گرفته بود.
    آن عکس را قبلا دیده بودم. عکسی بود که “موسسه میثاق” منتشر و پخش کرده بود. زیر آن هم نام شهید را نزده بودند.

    عکس را که آورد، آقا با احترام و ادب خاصی آن را به دست گرفت و رو به ما نشان داد. همان طور که آن را جلوی چشم ما گرفته بود، فرمود:
    “شما به چهره این شهید نگاه کنید، چقدر معصوم و زیباست … الله اکبر … من این را در اطاق خودم گذاشته ام و به آن خیلی علاقه دارم.”

    ناگهان یاد کلامی از دوست عزیزم “حسین بهزاد” افتادم.
    چندی قبل از آن، حسین همان عکس را نشانم داد و نکته بسیار مهمی را تذکر داد. آن شهید جوان با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته بود و …
    به آقا گفتم:
    “آقا، یک نکته مهمی در این عکس هست که مظلومیت او را بیشتر می رساند.”
    آقا نگاه عمیقی به عکس انداخت و با تعجب پرسید که آن نکته چیست؟ که حرف حسین بهزاد را گفتم:
    “این بسیجی، با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته که گردوخاک وارد لوله اسلحه نشود. یعنی این شهید هنوز به خط و صحنه درگیری نرسیده و با اسلحه اش هنوز تیر شلیک نکرده است.”

    با این حرف، آقا عکس را جلوتر برد و در حالی که نگاهش را به آن عزیز دوخته بود، با حسرت و با حالتی زیبا فرمود:
    “الله اکبر … عجب … سبحان الله … سبحان الله”
    دست آخر، آقا مسعود زرنگی کرد و از آقا خواست تا اجازه دهد عکس آن شهید را به عنوان یادگار به او بدهد. آقا هم پذیرفت و روی دست راست شهید بر عکس، امضا کرد و به عنوان یادگار به مسعود داد.










    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1397-03-03] [ 11:51:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      خرمشهر را خدا آزاد کرد   ...

    خرمشهر به دلیل واقع شدن در محل تلاقی رودخانه کارون و اروندرود از شمال به اراضی شوره زار دشت آزادگان، از شرق به شادگان، از جنوب به رودخانه کارون و شهر آبادان و از غرب به کشور عراق محدود می‌شود. و از طرف دیگر رودخانه کارون این شهر را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرده است.

    تاریخ‌نویسان خرمشهر را بازمانده شهر «بیان» (معرب پیان) می‌دانند که تا سده چهار هجری‌قمری آثاری از آن بر جا بود. این شهر در زمان حکومت شیخ خزعل به دلیل اینکه قسمت عظیمی از سواحل شهر در بیشتر روز‌های سال به علت جزر و مد دریا به رنگ قرمز درمی‌آمد «محمره» نام گرفت و در سال 1314 خورشیدی به نام «خرمشهر» تغییر یافت هرچند که در زمان جنگ تحمیلی با عنوان «خونین شهر» هم از آن یاد می‌شد.

    اسوه مقاومت

    خرمشهر حدیث مقاومت و جانبازی دلیرمردان، سمبل شجاعت، پایمردی و سند افتخار ملتی است که برای دفاع از حیثیت خود از جوانان برومند خویش گذشتند تا بر دروازه شهر خونین، برای همیشه تاریخ حجله فتح و ظفر ببندند.

    خرمشهر تاریخ مجسم و نمونه عینی صلابت و استواری جوانان جان بر کفی است که صادقانه و بی‌ریا و گمنام به استقبال شهادت رفتند چرا که معتقد بودند مرگ سرخ به از زندگی توام با ذلت و خواری است.

    خرمشهر حدیث به معراج رفتگانی است که با خون وضوی عشق ساختند و ققنوس‌وار در آتش عشق دفاع از میهن اسلامی سوختند و با دشمن نساختند.

    خرمشهر دفتری است ناگشوده و نانوشته که اوراق زرین آن را باید با خون نگاشت چرا که آن سرزمین مقدس، قدمگاه مردان شیردلی بوده است که با عشق مقدس به استقبال مرگ رفتند.

    تاریخ پر فراز و نشیب خرمشهر سرشار از حماسه‌های غرورآفرین و مقاومت دلیرمردان ایرانی است که با شور و شوق وصف‌ناپذیر به استقبال خطر رفتند و جان بر کف ماندگارترین و حماسی‌ترین لحظه‌های تاریخ را به نام خود و ایران در برگ‌های زرین تاریخ قرن ثبت کردند. مهم‌ترین برهه‌های تاریخی که بر خرمشهر گذشته است را می‌توان در این چند فصل خلاصه کرد.

    1-    سال 1217 (هجری-شمسی) این شهر بندری نخستین بار به تصرف ارتش عثمانی قرار گرفته و «محمره» نامیده شد.

    2-    سال 1320 (هجری- شمسی) همزمان با جنگ جهانی دوم این شهر به تصرف ارتش انگلستان درآمد و چندین سال طول کشید تا خرمشهر دوباره خرمشهر شد.

    3-    سال 1359 در 31 شهریور ماه سردار دروغین قادسیه (رژیم بعثی عراق) با هدایت و حمایت امریکا و دیگر کشورهای غربی و شرقی با خیال تصاحب 3 روزه خوزستان به این شهر حمله کرد اما با مقاومت مردم و فرزندان خرمشهر در دستیابی سریع به اهدافش و اشغال سه روزه خوزستان ناکام ماند.

    34 روز مقاومت

    31 شهریور 1359 خرمشهر زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت. انبوهی از آتش خمپاره‌ها و توپ‌های دشمن روی شهر باریدن گرفت. همه غافلگیر شده بودند و حیران، شهر در آتش می‌سوخت و صدای انفجار لحظه‌ای قطع نمی‌شد. طولی نکشید که بیمارستان پر شد از انبوه مجروحان و شهدا. زنان و کودکان و سالخوردگان آواره بیابان‌ها و جاده‌ها شدند و مردم به خصوص جوانان روی به مسجد جامع و دیگر پایگاه‌ها آوردند تا برای مقاومت سازمان‌دهی شوند.

    مسجد جامع خرمشهر نقش اساسی در این مدت داشت: مرکز پشتیبانی، امداد و اطلاعات جنگ، توزیع اسلحه‌ها، ساخت بمب دستی، توزیع غذا، توزیع نیروهای اعزامی، استقرار بی‌سیم مادر، مقر فرماندهی و در واقع مسجد جامع مثل مادری بود که فرزندان خویش را زیر بال و پر گرفته بود. و مانند قلبی بود که علی‌رغم تلاش دشمن در تخریب مراکز نظامی و پشتیبانی شهر با سلاح‌های دوربرد تا آخرین ساعت‌ها می‌تپید و تلاش‌ فرزندان خرمشهر همچون محمد جهان‌آرا، بهروز مرادی، احمد شوش، بهنام محمدی، امیر رفیعی، محمددشتی‌زاده، نورانی و… و یاران اندک آنان اگر چه نتوانست خرمشهر را نجات دهد ولی دشمن را در دست‌یابی سریع به اهدافش ناکام گذاشت تا اینکه پس از سی و چهار روز پایداری و مقاومت در چهارم آبان 1359 (هـ.ش) خرمشهر، خونین شهر شد و به دست دشمن افتاد.

    578 روز اسارت

    خرمشهر یکی از استراتژیک‌ترین بنادر خاورمیانه و از بنادر صادراتی و وارداتی ایران به دلایل بسیاری از جمله موارد ذیل به مدت 19 ماه در اشغال متجاوزان عراقی بود.

    1-    موانع طبیعی، وجود چند رودخانه پرآب از جمله کارون، کرخه، اروندرود و نیز وجود نخلستان‌های وسیع و همچنین دشت‌های شنی و رملی بزرگی همچون دشت عباس و غیره و نیز باتلاق‌های غیرقابل دسترسی.

    2-    استحکامات نظامی دشمن، مانند سیم‌های خاردار حلقه‌ای، میدان‌های گسترده مین، کانال‌های مصنوعی پر از آب، پدافندهای هوایی و زمینی مستقر در منطقه.

    3-    اهمیت این شهر و تأثیر آن در روحیه ارتش عراق و خلل‌ناپذیر نشان دادن اراده فرماندهی نظامی و نیز جایگاه آن در دفاع از شهر بصره.

    4-    تجهیزات و امکانات رفاهی دشمن در این منطقه نشان می‌داد رژیم بعثی عراق خرمشهر را به عنوان نماد پیروزی خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشت به هر قیمت، این شهر را در تصرف نیروهای خویش نگهدارد.

    5-    باز پس‌گیری خرمشهر می‌توانست از نظر سیاسی تأثیر زیادی در منطقه و معادلات بین‌المللی داشته باشد و مواضع و حمایت کشورهای حامی «صدام حسین» را نیز تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

    اما سرانجام به لطف خداوند متعال و مساعدت همه مردم به ویژه رزمندگان و شش هزار شهید در خون غلتیده نبرد بزرگ و سرنوشت‌ساز و غرورآفرین بیت‌المقدس با رمز یا علی‌ابن‌ابیطالب(ع) در چهار مرحله با هدف آزادسازی خرمشهر اجرایی شد.

    مرحله اول: 57 گردان از سپاه ارتش در قالب سه قرارگاه عملیاتی (قدس در شمال- خاتم در مرکز، نصر در جنوب) تحت فرماندهی قرارگاه کربلا در تاریخ 10/2/61 عملیات را شروع کردند و رزمندگان با عبور از رودخانه کارون موفق شدند قسمتی از جاده اهواز- خرمشهر را فتح کنند.

    مرحله دوم: در شامگاه 16/2/61 این عملیات با هدف پیشروی قرارگاه فتح و نصر به سمت مرز عراق آغاز شد که علاوه بر بخش دیگر جاده اهواز- خرمشهر مناطقی همچون جفیر، پادگان حمیر و هویزه آزاد شدند.‌

    مرحله سوم: در تاریخ 19/2/61 مرحله سوم عملیات آغاز شد اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی، رزمندگان در انجام مأموریت توفیق نیافتند و تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید.

    مرحله چهارم: در تاریخ 1/3/61 مرحله چهارم با هدف آزادسازی خرمشهر با رمز یا محمدبن‌عبدالله (ص) آغاز شد و در برابر تک سریع و غافلگیرانه رزمندگان اسلام و درگیری شدید بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی خرمشهر از لوث متجاوزان تطهیر و به طور کامل آزاد شد و پرچم پرافتخار ایران برفراز مسجد جامع و پل تخریب‌ شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.

    فتح خرمشهر

    خبر آزادی خرمشهر آن‌چنان شگفت‌آور بود که در سراسر میهن اسلامی ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ایران بسان خانواده‌ای بزرگ که فرزند از دست رفته خود را بازیافته اشک‌های شادی و شعف خود را نثار روح شهدای حماسه‌آفرین صحنه‌های شورانگیز این نبرد کردند.

    برای پی‌بردن به عظمت این نبرد حماسی کافی است بدانیم که نیروهای متجاوز عراق پیش از نبرد سرنوشت‌ساز رزمندگان ما برای آزادی خرمشهر در اطلاعیه‌ای به نیروهای خود دستور داده بودند که دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهای عراق محسوب دارند.

    فتح خرمشهر ضربه‌ای سهمگین و کمرشکن به توان رزمی و جنگ طلبی‌های دشمن مهاجم وارد ساخت که در یک تحلیل فشرده باید گفت: فتح خرمشهر باعث شد تا توازن نظامی مورد نظر امریکا در منطقه خاورمیانه بر هم بخورد.

    به دنبال فتح خرمشهر وزیر امور خارجه «اسبق» امریکا (الکساندر هیک) رسماً در شورای امور خاورمیانه وزارت خارجه‌شان گفت: پیروزی‌های اخیر ایران در جنگ با عراق برای امریکا نگران‌کننده است و منافع غرب خصوصاً امریکا را در منطقه به خطر انداخته است.

    آزادی خرمشهر مرهون ایثار کسانی است که مسجد جامع را پایگاه مقاومت مردمی کردند و شش هزار شهید در خون خود غلتیدندتا تاریخ حماسه خرمشهر جاودانه بماند. همچنان که پس از 27 سال خاطره شیرین آزادسازی خرمشهر در اذهان ملت ایران همچنان غرورآفرین است و یاد همه آنان که با چهره‌های غبارگرفته از خاک خونین‌شهر در حالی که لبخند پیروزی بر لب داشتند در مسجد جامع جمع شده و یاد فاتحان خرمشهر، شهید محمد جهان‌آرا، شهید حسین خرازی، زنده‌یاد حاج احمد متوسلیان، شهید مهدی باکری، شهید حسن باقری، شهید صیادشیرازی، شهید احمدکاظمی و… را گرامی می‌داریم.

    آری سوم خردادماه یادآور حماسه‌ای پرشکوه از تجلی قدرت ایمان و عظمت اراده رزمندگان فداکاری است که با عینیت بخشیدن به مفهوم والای ایثار و از خودگذشتگی آزادی خرمشهر را به ارمغان آوردند که همواره در تاریخ کشور این ایثارگری‌ها، رشادت‌ها و حماسه‌های پرشور فراموش نشدنی است.

    آن روز‌ها پیر جماران و فرمانده کل قوا به مناسبت این پیروزی چنین فرمودند:

    فتح خرمشهر فتح خاک نیست، فتح ارزش‌های اسلامی است، خرمشهر شهر لاله‌های خونین است، خرمشهر را خدا آزاد کرد. مبارک باد بر ملت عظیم‌الشأن ایران این چنین فرزندان سلحشور و جان بر کفی که نام آنان و کشورشان را جاویدان کردند و مبارک باد بر اسلام بزرگ این متابعانی که در دو جبهه با دشمن باطنی و دشمنان ظاهری پیروزمندانه و سرافراز امتحان خویش را دادند و برای اسلام سرافرازی آفریدند.

    و چه زیبا فرمود خلف شایسته او فرمانده کل قوا مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) که:

    «حماسه فتح خرمشهر و عملیات عظیم بیت‌المقدس در این کشور خواهد ماند، هم در آن روزی که این حادثه اتفاق افتاد، هم هر وقت که این گونه حوادث برای افکار مردم تشریح گردد»

    فرا رسیدن سوم خردادماه سالروز فتح شهر عشق و شهادت، خونین‌شهر- خرمشهر قهرمان و روز مقاومت،ایثار و پیروزی بر امت حزب‌الله مبارک‌باد.

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:22:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      هفته دفاع مقدس   ...

    هفته دفاع مقدس گرامی باد.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1397-03-02] [ 11:55:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      تا می توانید به زیارت امام رضا بروید   ...

     

    حضرت علي النقي (ع): كسي كه

    از خدا حاجتي مي خواهد بايد قبر

    جدم رضا (ع) را در طوس زيارت نمايد

    در حالي كه امام غسل كرده و بالاي

    سر حضرتش دو ركعت نماز گزاردودر 

    قنوت خويش از خداي تعالي حاجت

    خود را بخواهد، پس حتما دعاي او

    مستجاب مي شود ، مادام كه 

    گناهي يا قطع رحم را نخواسته

    باشد.همانا محل قبر آن حضرت (ع)

    قطعه‌اي از بهشت است كه هيچ

    مومني آن را زيارت نمي كند جز آنكه

    خداي تعالي او را از آتش آزاد نموده و به سراي آرامش (بهشت) وارد مي نمايد.

     حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمود :

    نوه من در زمين خراسان در شهري به نام طوس كشته مي شود. هر كه او را با

    معرفت نسبت به حقش زيارت كند من روز قيامت با دست خودم او را مي گيرم و

    در بهشت داخلش مي كنم اگرچه اهل گناهان كبيره باشد.

    به امام صادق (ع) عرض شد :

     فدايت شوم ، شناخت حق او چيست؟ فرمود : اينكه بداني اطاعت از او واجب

    است و غريب و شهيد مي باشد. كسي كه او را با شناخت حقش زيارت كند

    خداوند عزوجل اجر و هفتاد شهيد از شهداي حقيقي در ركاب رسول خدا (ص) را

    به او اعطا مي فرمايد.

     حضرت بدالعظيم حسني (ع) گويد :

     به امام جواد (ع) عرض كردم ، من در ترديدم كه به زيارت قبر امام حسين (ع)

    مشرف شوم يا به زيارت قبر پدرتان(امام رضا علیه الاسلام) در طوس ، نظر شما

    چيست؟ امام (ع) فرمود :

    در جاي خود باش و خود وارد خانه شده و بيرون آمد در حالي كه اشك هايش بر

    گونه جاري بود و فرمود :

     زوار امام حسين (ع) فراوان ولي زوار قبر پدرم (ع) در طوس اندك است.

     حضرت امام رضا (ع) فرمود :

     هر كه با وجود دوري راه زيارتم كند ، روز قيامت در سه جاي هولناك نزد او آيم تا

    او را نجات دهم ، هنگامي كه نامه‌هاي اعمال به سوي افراد آورده شود ، هنگام

    عبور از پل صراط ، هنگام بررسي اعمال در دادگاه عدل الهي و در كنار ميزان

    سنجش اعمال .

     

     

     

    برگرفته از: عیون الاخبار الرضا 2/626 – امالی صدوق، ص121

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [یکشنبه 1396-06-12] [ 11:47:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      عاشفانه‌ای از همسر یک شهيد   ...

    در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
    می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست

     

    می نشینی روبرویم، خستگی در می کنی
    چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست

     

    باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است؟!
    باز می خندم که خیلی، گرچه می دانی که نیست

    شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
    یاس و مریم می گذارم، توی گلدانی که نیست

     

    چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی
    دستهایم را بگیری، بین دستانی که نیست..؟!

     

    وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو…
    پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست

    می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
    باز تنها می شوم،با یاد مهمانی که نیست…!

     

    بعد تو این کار هر روز من است
    باور این که نباشی،کار آسانی که نیست…!

     

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 11:47:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      ولایت علی   ...

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 11:46:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      خداوند حد و مرزی ندارد   ...

     

    حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند :

     

    «به عقلها اجازه نداده است که حد و حدود صفات او را مشخص کنند در عین حال آنها را از معرفت خویش محروم نکرده است »

     

     

     

    همانگونه که روشن است عقل با اینکه از وصول به کنه معرفت ذات اقدس متعال ناتوان است اما در حد توان و استعداد و به مقدار واجب و لازم قادر به شناخت او هستند .(منبع: توحید در نگاه عقل و دین صفحه 218)

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 11:46:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      شاخص های نظام نبوی در کلام رهبر معظم انقلاب   ...

    امام خامنه ای مدظله العالی
    نظامی که پیغمبر ساخت، شاخص های گوناگونی دارد که در بین آن ها هفت شاخص از همه مهم تر و برجسته تر است:
    شاخص اول، ایمان و معنویت است. انگیزه و موتور پیش برنده ی حقیقی در نظام نبوی، ایمانی است که از سرچشمه ی دل و فکر مردم می جوشد و دست و بازو و پا و وجود آن ها را در جهت صحیح به حرکت در می آورد. پس شاخص اول، دمیدن و تقویت روح ایمان و معنویت و دادن اعتقاد و اندیشه ی درست به افراد است، که پیغمبر این را از مکه شروع کرد و در مدینه پرچمش را با قدرت بالا برد.
    شاخص دوم، قسط و عدل است. اساس کار بر عدالت و قسط و رساندن هر حقی به حقدار- بدون هیچ ملاحظه- است.
    شاخص سوم ،علم و معرفت است. در نظام نبوی، پایه همه چیز، دانستن و شناختن و آگاهی و بیداری است؛ کسی را کورکورانه به سمتی حرکت نمی دهند؛ مردم را با آگاهی و معرفت و قدرتِ تشخیص، به نیروی فعال- نه نیروی منفعل- بدل می کنند.
    شاخص چهارم، صفا و اخوت است. در نظام نبوی، درگیری های برخاسته ی از انگیزه های خرافی، شخصی، سودطلبی و منفعت طلبی مبغوض است و با آن مبارزه می شود؛ فضا، فضای صمیمیت و اخوت و برادری و همدلی است.
    شاخص پنجم، صلاح اخلاقی و رفتاری است. انسان ها را تزکیه و از مفاسد و رذایل اخلاقی، پیراسته و پاک می کند؛ انسانِ بااخلاق و مزکی می سازد؛ «و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه». تزکیه، یکی از آن پایه های اصلی است؛ یعنی پیغمبر روی یکایک افراد کار تربیتی و انسان سازی می کرد.
    شاخص ششم، اقتدار و عزت است. جامعه و نظام نبوی، تو سری خور، وابسته، دنباله رو و دست حاجت به سوی این و آن دراز کن نیست؛ عزیز و مقتدر و تصمیم گیر است؛ صلاح خود را که شناخت، برای تأمین آن تلاش می کند و کار خود را پیش می برد.
    شاخص هفتم، کار و حرکت و پیشرفتِ دائمی است. توقف در نظام نبوی وجود ندارد؛ به طور مرتب، حرکت، کار و پیشرفت است. اتفاق نمی افتد که یک زمان بگویند: دیگر تمام شد؛ حالا بنشینیم استراحت کنیم! این وجود ندارد. البته این کار، کارِ لذت آور و شادی بخشی است؛ کار خستگی آور و کسل کننده و ملول کننده و به تعجب آورنده ای نیست؛ کاری است که به انسان نشاط و نیرو و شوق می دهد.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 11:45:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      صفت حكمت   ...

    يكى از صفات كمال خداوند، حكمت است، چنانكه حكيم از نامهاى او است. مقصود از حكيم بودن خداوند اين است كه:

    اوّلاً، افعال خداوند از نهايت اتقان و كمال برخوردار است.

    ثانياً، خداوند از انجام كارهاى ناروا و عبث منزه است.

    گواه معنى نخست، نظام شگفت انگيز جهان آفرينش است كه كاخ عظيم خلقت را به نحو احسن برافراشته است، چنانكه مى فرمايد: (صُنْعَ اللّهِ الّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْء) (نمل/88): آفرينش خدايى كه هر چيز را به نحو متقن آفريده است.

    گواه معنى دوم نيز اين آيه است كه مى فرمايد:(ما خَلَقْنَا السَّماءَ والأرضَ وَ ما بَيْنَهِما باطلاً)(ص/27): آسمان و زمين و آنچه را كه در ميان آن دو قرار دارد، به باطل (بيهوده) نيافريديم.

    گذشته از اين، خداوند كمال مطلق است و فعل او نيز بايد از كمال برخوردار بوده و از عبث و بيهودگى پيراسته باشد.

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 11:45:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      خدايا جز تو كسي را ندارم   ...

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 11:43:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.
     
     
    مداحی های محرم