روى ان معاوية قدم المدينة ، فقام خطيبا فقال : اين على ابن ابيطالب ، فقام الحسن بن على عليه السلام فخطب ، و حمدالله و اثنى عليه ، ثم قال :

انه له يبعث نبى الاجعل له وصى من اهل بيته و لم يكن نبى الاوله عدو من المجرمين ، و ان عليا عليه السلام كان وصى رسول الله من بعده ، و انا ابن على و انت ابن صخر، و جدك حرب و جدى ، رسول الله و امك هند و امى فاطمة و جدتى خديجة و جدتك نثيلة ، فلعن الله الامنا حسبا، و اقدمنا كفرا و اخملنا ذكرا، و اشدنا نفاق

فقال عامة اهل المجلس : آمين ، فنزل معاوية فقطع خطبته

…………………………….

(34) خطبه آن حضرت در شناسائى خود و معاويه

روايت شده : هنگامى كه معاويه به مدينه آمده خطبه خواند و گفت : على بن ابيطالب كجاست ، امام حسن عليه السلام برخاست و پس از حمد و ثناى الهى گفت : پيامبر مبعوث نشده مگر آنكه از خاندانش براى او جانشينى مقرر شده است ، و پيامبر نبوده جز آن كه از ستمگران دشمنى براى او وجود داشته است ، و على عليه السلام وصى پيامبر خدا بعد از او است ، و من پسر على و تو پسر صخر هستى ، جد تو حرب و جد من پيامبر خداست و مادرت هند و مادرم فاطمه است ، و جده ام خديجه و جده ات نثيله است ، خداوند از رحمتش دور دارد، آنكه از ميان من و تو از جهت نسب پست تر از جهت كفر با سابقه تر، و نامش كمتر، و نفاقش بيشتر است تمامى مردمى كه حاضر بودند گفتند: خدايا اجابت كن ، معاويه از منبر پائين آمد، و خطبه اش را قطع كرد.

موضوعات: صحيفة الحسن عليه السلام  لینک ثابت



[شنبه 1395-03-29] [ 11:28:00 ب.ظ ]