بزرگترين وابستگان اين باند عبارت بودند از : عمر و بن حريث ، عماره بن الوليد ، حجربن عمرو ، عمر بن سعد ، ابو برده پسر ابو موسى اشعرى ، اسمعيل و اسحاق دو پسر طلحه بن عبيدالله و كسان ديگرى از اين رديف .

در اين باند ، عناصر نيرومند و با نفوذ و داراى اتباع نيز وجود داشتند كه در بوجود آوردن موجبات شكست امام حسن مانند : شايعه افكنى ها و توطئه ها و ايجاد نفاق و دوئيت ، تأثير بسزای داشتند .

( اينها در خفا ، مراتب فرمانبرى و همراهى خود را به معاويه نوشتند و او را به حركت به سوى كوفه تحريك و تشويق نمودند و ضمانت كردند كه هر گاه سپاه او به اردوگاه حسن بن على نزديك شود ، حسن را دست بسته تسليم او كنند يا ناگهان او را بكشند) ( 5 ) .

و بنا به گفته ى مسعودى در تاريخش ( 6 ) ( اكثر آنان نهانى با معاويه مكاتبه كردند ، به او وعده ها دادند و بدينوسيله خود را به او مقرب ساختند) .

( معاويه با عمرو بن حريث و اشعث بن قيس و حجاربن ابجر و شبث بن ربعى در خفا قرار داد بست و بوسيله ى جاسوسانش براى هر يك از ايشان چنين پيغامى فرستاد : اگر حسن را بكشى پاداش تو صد هزار درهم است با فرماندهى يكى از لشكرهاى شام و زناشوای با يكى از دخترانم و حسن عليه السلام پس از آنكه از اين قرار نهانى خبر يافت هميشه در زير لباسش زره بر تن ميكرد و با پرهيز و احتياط رفتار مى نمود و حتى به نماز نيز با اينحال حاضر ميگشت نوبتى يكنفر از دشمنان در نماز تيرى بسوى او افكند ولى چون زره داشت بدو آسيب نرسانيد) ( 7 ) .

و يك نمونه از اين متون تاريخى براى نشان دادن وضعيت ، كافى است .

بدين قرار اين دسته ، زشت ترين جنايتى را كه يك خائن فرصت طلب انجام ميدهد ، مرتكب مى شدند فعاليتهاى پليد آنان ديرى در زير پوششى از دروغ و نفاق باقى نمى ماند و درست بهنگام نداى وظيفه ، خباثت آنان آشكار مى گشت .

در تمام اين مدت ، گروه مزبور پيشروان هر ناخشنودى و كمكگاران هر بلوار و آشوب و انگشتان خيانتكار دشمن در قلمرو حكومت هاشمى امام حسن بودند .

( خوارج) نيز بحكم وحدت نظرى كه با امويان در دشمنى با حكومت هاشمى داشتند ، در پى ريزى توطئه هاى بزرگ با آنان همكارى ميكردند و دليل بارز اين ادعا اينست كه نام دو تن از سران خوارج يعنى اشعث بن قيص و شبث بن ربعى در يكى از نمونه هاى تاريخى مزبور ، برده شده است .

موضوعات: کتاب صلح امام حسن (ع)  لینک ثابت



[جمعه 1395-03-28] [ 05:19:00 ب.ظ ]