نام نيكويش ، حسن ، خلقش حسن ، خويش حسن
ماه ما در نيمه ماه خدا پيدا شده
بنگرش ماه خدا روشن زماه ما شده
گشته در اين ماه يك ماه مبارك تابناك
زين سبب ماه مبارك ماه بى همتا شده
آفتاب و ماه از نور جمالش مستيز
قامت چرخ از قيام قامت او تا شده ،
روح و ريحان محمد سرو بستان على
زينت آغوش ناز زهره زهرا شده
سبط اكبر، سرور جمع جوانان بهشت
كز ازل فرمان فرماندارى اش امضا شده
خسرو شيرين زبان و شهد لب شكر سخن
نوبر و نوشين روان و نوگل و زيبا شده
نام نيكويش حسن ، خلقش حسن ، خويش حسن
حسن سرتاسر، زپا تا سر، ز سر تا پا شده
آن چه خوبان جهان دارند از حسن وجمال
جمله در وجه حسن بر وجه احسن جا شده
شه شده شهزاد گشته ، ره شده رهبر شده
سر شده سردار گشته ، مه شده ، مولى شده
مجمع اسماء حسنى ، را كه فادعوه بها ست
مظهر نص له الاسماء والحسنى شده
لمعه اى از پرتو روى نكويش والضحى
تار مويش لام و الليل اذا يغشى شده
از نگاه چشم مستش حور حيران در قصور
قهرمان يعمل الجهر و ما يخفى شده
بر دم عيسى دميده تا مسيحا دم شده
دست موسى را گرفته تا يد بيضا شده
همچو جدش مصطفى پيشانى نورانى اش
نقش نور سبح اسم ربك الاعلى شده
همچو بابش مرتضى چون ماه در شبهاى تار
نور بخش بى چراغان شب يلدا شده
خوان جودش ربنا انزل علينا مائده
نان بى من و اذايش من والسلوى شده
طاق ابروى خمش ، بر آن خم ابر و قسم
در ره معراج ما چون مسجد الاقصى شده
نسل پاك احمد و حيدر حسين است و حسن
اين دو دريا بار ديگر باز يك دريا شده
جاى پيغمبر حسن ، جاى على باشد حسين
زين دو نور انوار نيكان جهان انشاء شده
هر كه در حسن حسن حسن خداوندى نديد
روز ديد از ديدن دادار نابينا شده
فكرت خراسانى
[جمعه 1396-05-13] [ 12:01:00 ب.ظ ]