حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 274
  • دیروز: 165
  • 7 روز قبل: 4163
  • 1 ماه قبل: 8834
  • کل بازدیدها: 2426000





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیر حضوری
  • طهماسبي
  • N
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ


  •   4 ديگر مسائل مربوط به زن و شوهر   ...

    سؤال 861. آيا زوج مى تواند طلاهايى را كه براى زوجه اش در زمان عقد يا عروسى يا پس از آن خريده و تحويل او داده است و معلوم نيست كه قصد تمليك داشته يا نه؟ و نيز وضعيت هبه آن نامعلوم است، هرچند احتمال هبه در قبال اعمال مشروع غير از استمتاعات زياد است، استرداد نمايد؟

    جواب: ظاهر كار اين است كه آنها را به او بخشيده شده است; ولى بازپس گرفتن آن مادامى كه اصل آن موجود باشد جايز است; امّا اگر آن را تبديل كرده شوهر نمى تواند آن را بازپس بگيرد.

    سؤال 862. من در قم مشغول دروس حُوزوى مى باشم، زن و فرزندانم در افغانستان تحت سرپرستى پدر و مادرم مى باشند. مى خواهم آنها را نزد خودم بياورم; امّا پدر و مادرم از شدّت علاقه اى كه به نوه هايشان دارند اجازه اين كار را نمى دهند، وظيفه من و پدر و مادرم چيست؟

    جواب: شما شرعاً مى توانيد آنها را نزد خود بياوريد; ولى بهتر اين است كه سعى كنيد پدر و مادر را نيز راضى كنيد.

    سؤال 863. اگر شخصى دخترى را به عقد شرعى خود درآورد، و به دلايلى ازدواج به فسخ يا طلاق منجر شود، آيا مرد شرعاً مكلّف است اين مطلب را به اطّلاع خانم ديگرى كه مى خواهد با او ازدواج كند برساند؟

    جواب: ضرورتى ندارد.

    سؤال 864. اينجانب در نظر دارم موسّسه اى «فرهنگى، اجتماعى» در خصوص همسر يابى جوانانى كه به سنّ ازدواج رسيده اند، تأسيس نمايم. و با توجّه به شرايط، موقعيت و سنّ و سال متقاضيان ازدواج، همسر مورد علاقه و مطلوبشان را به آنها معرّفى نموده، و به اين وسيله به جامعه و مردم خدمت كنم. همان طور كه مستحضريد اخيراً آمارهاى صادره از مراجع ذى صلاح، بيانگر افزايش طلاق در سنوات اوّل ازدواج است. و بدون هيچ گونه شك و ترديدى، عدم شناخت زوجهاى جوان از يكديگر، و تن دادن به ازدواجهاى ناآگاهانه و ناخواسته، سبب شكست و ناكامى جوانان گرديده، و ادامه اين روند سبب ورود ضرر و زيان هاى جبران ناپذيرى به بنيانهاى فرهنگى، اجتماعى و خانوادگى خواهد شد. آيا تأسيس چنين موسّساتى از نظر شرع انور اسلام جايز است؟

    جواب: تا آن جا كه اطّلاع داريم تاكنون افراد يا گروه هاى متعدّدى اقدام به اين كار كرده اند. بعضى موفّق بوده، و بعضى با مشكلات مواجه شده اند، ولى به هر حال اگر اين كار زير نظر افراد مطمئن، و با رعايت تمام شؤونات اسلامى، و اخذ مجوّز از مقامات ذى صلاح صورت گيرد، كار خوبى است، و ممكن است جلوى بسيارى از مشكلات ازدواجها را بگيرد. امّا با توجّه به ظرافت و حساسيت هاى مسأله، نياز به برنامه ريزى دقيق دارد.

    سؤال 865. من با جعل مدارك خود را سيد معرفى و به خواستگارى دخترى كه سيده بود رفتم و با او ازدواج كردم. فرزندى هم داريم الان، چون خانواده آنها به غيرسيد زن نمى دادند من اين كار راكردم حالا پشيمانم و تكليف من چيست؟

    جواب: از گناه خود جدا توبه نموده و ديگر نام سيد بر خود نگذاريد ولى ازدواج شما فعلا مانعى ندارد.

    سؤال 866. آيا شوهر دائمى در رابطه با قيمومت زوجه خود كه دچار جنون ادوارى، يا دائم شده، نسبت به پدر، جدّ پدرى، مادر، و ساير اقارب زوجه، اولويت دارد؟

    جواب: اولويتى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



    [سه شنبه 1395-01-31] [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3 مفقود الاثر   ...

    سؤال 858. اگر زنى يقين پيدا كند كه شوهرش در سفر فوت كرده و عدّه وفات نگه دارد سپس شوهر كند، بعد شوهرش از سفر برگردد، تكليف او چيست؟

    جواب: هرگاه زنى يقين پيدا كند كه شوهرش در سفر فوت كرده و عدّه وفات (به مقدارى كه در احكام طلاق گفته خواهد شد) نگه دارد سپس شوهر كند، بعد شوهرش از سفر برگردد بايد از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اوّل حلال است، ولى اگر شوهر دوم با او نزديكى كرده باشد زن بايد عدّه نگه دارد و احتياط واجب آن است كه شوهر دوم مهر او را مطابق آنچه با او قرار داده بپردازد و اگر مهرالمثل بيشتر است آن را بپردازد.

    سؤال 859. اگر زنى شوهرش به جبهه رفته و بگويند شهيد شده، زن به همين واسطه خلاف ميل باطنى با ديگرى ازدواج كند و پس از سال ها شوهر برگردد حكم چيست؟

    جواب: زن به شوهر اول باز مى گردد و اگر فرزندى از شوهر دوم پيدا كرده حلال زاده است

    سؤال 860. اگر شوهر زنى به مسافرت برود و برنگردد و مردم بگويند كه مرده و بعد از 7 سال ازدواج كند وبعد از مدتى شوهرسابقش برگردد، تكليف چيست؟

    جواب: اگر صيغه طلاق خوانده نشده، متعلق به شوهر اول است و عده وطى به شبهه دارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2 محدوده پذيرش ادعاى زن   ...

    سؤال 855. اگر زن بگويد شوهر ندارم مى توان حرف او را قبول كرد؟

    جواب: مى توان حرف او را قبول كرد به شرط آن كه متّهم نباشد.

    سؤال 856. اگر زن بگويد يائسه ام مى توان حرف او را قبول كرد؟

    جواب: قبول ادّعاى او اشكال دارد.

    سؤال 857. هرگاه با زنى ازدواج كند و كسى بگويد آن زن شوهر داشته ولى خود زن بگويد نداشته ام، مى توان ادعاى زن را قبول كرد؟

    جواب: هرگاه با زنى ازدواج كند و كسى بگويد آن زن شوهر داشته ولى خود زن بگويد نداشته ام و شرعاً هم ثابت نشود بايد حرف زن را قبول كرد، ولى اگر فرد مورد اعتمادى تصديق كند كه شوهر داشته احتياط واجب آن است كه او را طلاق دهد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بخش شانزدهم: مسائل متفرّقه ازدواج   ...

    1 معاشرت زن و شوهر

    سؤال 847. دروغ گفتن به زن براى جلب محبّت او چه حكمى دارد مثلاً بگويد: «امروز از صبح تا به حال يك لحظه از فكر تو بيرون نرفتم» و حال آن كه چنين نباشد؟

    جواب: دروغ جايز نيست ; مگر در موارد ضرورت.

    سؤال 848. حكم توهين كردن زن به شوهر و بالعكس چيست؟

    جواب: هيچ كس حقّ توهين به ديگرى را ندارد حتّى زن و شوهر.

    سؤال 849. آيا اداى وعده به زن واجب است؟

    جواب: بهتر اين است كه مسلمان هميشه به وعده خود وفا كند مگر در جايى كه توانايى ندارد.

    سؤال 850. منظور از عدالت ميان همسران چيست؟

    جواب: منظور از عدالت آن است كه بر طبق شئون آنها هركدام متناسب حالش رفتار كند و عدالت هميشه به معناى مساوات نيست و در مورد حقّ القسم عدالت آن است كه براى هركدام يكى از چهار شب را قرار دهد.

    سؤال 851. اگر مردى همسرش را به حجاب شرعى ملتزم نكند، آيا فاسق محسوب مى شود؟

    جواب: اگر نهى از منكر را ترك كند فاسق است.

    سؤال 852. آيا شوهر مى تواند در مقابل ديگران عيوب زنش را بگويد و او را تحقير كند اگر چه به شوخى باشد؟

    الف) در صورتى كه زن ناراحت شود؟

    جواب: جايز نيست.

    ب) در صورتى كه زن ناراحت نشود؟

    جواب: بهتر ترك است.

    سؤال 853. اگر مردى به زنش تهمت ارتباط نامشروع بزند و نتواند ادّعاى خويش را در دادگاه صالحه اثبات نمايد:

    الف) آيا براى مرد جايز است دوباره با زن خويش ادامه زندگى دهد؟

    جواب: اگر ادّعاى رويت نكند مى تواند بدون هيچ تشريفاتى با او ادامه زندگى دهد ولى به خاطر تهمتى كه به او زده است زوجه مى تواند از حاكم شرع تقاضاى حدّ قذف كند (حدّ آن 80 تازيانه است) مگر اين كه زوجه او را ببخشد.

    ب) آيا براى زن از لحاظ شرعى واجب است با همسرش ادامه زندگى دهد؟

    جواب: آرى لازم است ادامه زندگى دهد.

    ج) آيا در اين خصوص زن مى تواند تقاضاى طلاق نمايد و به حقّ و حقوق خويش اعمّ از مهريه و جهيزيه و دارايى هاى زندگى برسد؟

    جواب: اگر شوهر راضى به طلاق شود اشكالى ندارد.

    سؤال 854. با توجّه به اين كه زن و مرد شريك زندگى يكديگرند آيا مرد مى تواند بدون اذن زن خود وجهى به ديگران بذل و يا كمك كند، همچنين آيا زن مى تواند بدون اذن مرد از درآمد شوهر، ولو به صورت صدقه، به كسى بذل و بخشش كند؟

    جواب: مرد و زن هر كدام اختياردار مال خويش هستند; و بدون رضايت ديگرى حق تصرّف در مال او ندارند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5 مسائل متفرّقه شير دادن   ...

    سؤال 839. آيا اشكالى دارد زن ها هر بچّه اى را شير دهند؟

    جواب: خوب است از اين كار بپرهيزند، زيرا ممكن است فراموش كنند به چه كسانى شير داده اند و بعداً دو نفر محرم با يكديگر ازدواج كنند، مخصوصاً در اين ايام كه با وجود امكان استفاده از شير خشك و امثال آن، كمتر ضرورتى براى شير دادن به بچّه هاى ديگر وجود دارد.

    سؤال 840. آيا كسانى كه به واسطه شير خوردن با يكديگر خويشاوند مى شوند نسبت به يكديگر از حقوقى برخوردار مى شوند؟

    جواب: مستحبّ است يكديگر را احترام كنند، ولى حقوق خويشاوندى ندارند.

    سؤال 841. آيا كسانى كه به واسطه شير خوردن با يكديگر خويشاوند مى شوند از يكديگر ارث مى برند؟

    جواب: خير، از يكديگر ارث نمى برند.

    سؤال 842. زن مى تواند بدون اجازه شوهر بچّه ديگرى را شير دهد؟

    جواب: آرى مى تواند، به شرط آن كه حقّ شوهر از بين نرود، ولى جايز نيست بچّه اى را شير دهد كه به واسطه شير دادن آن بچّه نسبت به شوهر خود حرام شود.

    سؤال 843. در مسأله 2132 توضيح المسائل حضرتعالى آمده است: «هرگاه مردى بخواهد زن برادرش به او محرم شود مى تواند دختر شيرخوارى را با اجازه ولىّ او به عقد موقّت خود درآورد و در همان حال زن برادرش آن دختر را شير كامل دهد، بعد از آن كه شير دادن تمام شد مى تواند مدّت عقد موقّت را به او ببخشد» به نظر مى رسد احتياجى به قسمت اخير مسأله نباشد; زيرا معقوده به عقد موقّت با خوردن شير كامل بر برادر حرام مى شود و نيازى به بخشيدن مدّت ندارد. آيا اين مطلب درست است؟

    جواب: درست است; قسمت اخير مسأله زياد است، و در چاپ هاى اخير حذف شده است.

    سؤال 844. شير دادنى كه علّت محرم شدن است چگونه ثابت مى شود؟

    جواب: به دو چيز ثابت مى شود:

    اوّل: خبر دادن عدّه اى كه انسان از گفته آنها يقين پيدا كند.

    دوم: شهادت دو مرد عادل يا چهار زن عادل، بلكه احتياط واجب آن است كه به شهادت يك مرد با يك زن هم اكتفا كند، ولى شاهد ها بايد شرايط شير دادن را هم بگويند، مثلاً بگويند ما ديده ايم كه فلان بچّه پانزده بار از سینه فلان زن با شرايطى كه در مسأله 2116 رساله گفته شده شير كامل خورده است و اگر بدانيم همه آنها شرايط را مى دانند و در آن توافق دارند، شرح دادن آن لازم نيست.

    سؤال 845. هرگاه ندانند آيا كودك به مقدارى كه سبب محرم شدن است شير خورده يا نه محرم بودن او چه حكمى پيدا مى كند؟

    جواب: اگر ندانند، محرم بودن ثابت نمى شود و براى محرميت بايد يقين حاصل شود.

    سؤال 846. خوردن شير همسر توسّط شوهر چه حكمى دارد؟ اگر خوردن شير از روى شهوت باشد حكمش چيست؟

    جواب: در هر حال اشكال ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4 آداب شير دادن   ...

    سؤال 833. بهترين فرد براى شير دادن به كودك كيست؟

    جواب: هيچ كس براى شير دادن فرزند بهتر از مادر و سزاوارتر از او نيست.

    سؤال 834. مادر مى تواند براى شير دادن به كودك خود از شوهرش مزد بگيرد؟

    جواب: بهتر است مزدى از شوهر خود نگيرد، ولى حق دارد بگيرد.

    سؤال 835. اگر مادر بخواهد بيشتر از دايه مزد بگيرد شوهر مى تواند بچّه را از او گرفته به دايه دهد؟

    جواب: مى تواند بچّه را از او گرفته به دايه دهد.

    سؤال 836. آيا دايه بايد شرايط خاصّى داشته باشد؟

    جواب: در روايات آمده است دايه اى را بايد براى طفل انتخاب كرد كه داراى عقل و ايمان و عفّت و صورت نيكو باشد و از گرفتن دايه كم عقل يا غيرمؤمنه يا بدصورت و كج خلق يا زنازاده خوددارى شود و همچنين از انتخاب دايه اى كه بچّه او از زنا به دنيا آمده و شيرش شير زنازاده است پرهيز شود.

    سؤال 837. آيا در مورد مدّت شير دادن به كودك دستورى وجود دارد؟

    جواب: مستحبّ است درصورتيكه ممكن باشدبچّه رادوسال تمام شير بدهند.

    سؤال 838. با توجّه به اين كه هر طفل بايد دو سال كامل از شير مادر استفاده نمايد، آيا شير دادن بعد از دو سال شرعاً اشكال دارد؟

    جواب: حرام نيست.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3 احكام شير دادن   ...

    سؤال 815. هرگاه زنى بچّه شيرخوارى را با رعايت شرايط شير دهد; آيا محدوديتى در ازدواج پدر آن بچه با اقوام زن ايجاد مى شود؟

    جواب: آرى، پدر آن بچّه نمى تواند با دخترهايى كه از آن زن به دنيا آمده اند ازدواج كند و نيز بنابر احتياط واجب نمى تواند دختر شوهرى را كه شير مربوط به اوست به ازدواج خود درآورد، بلكه احتياط واجب آن است كه با دخترهاى رضاعى او نيز ازدواج نكند، ولى ازدواج با دخترهاى رضاعى آن زن از شوهر ديگر مانعى ندارد.

    سؤال 816. هرگاه زنى بچّه اى را با رعايت شرايط شير دهد شوهر آن زن كه شير مربوط به اوست به خواهرهاى آن بچّه محرم مى شود؟

    جواب: شوهر آن زن كه شير مربوط به اوست به خواهرهاى آن بچّه محرم نمى شود، ولى احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج نكند.

    سؤال 817. هرگاه زنى بچّه اى را با رعايت شرايط شير دهد، خويشان شوهر با خواهر و برادر آن بچّه محرم مى شوند؟

    جواب: خير، محرم نمى شوند.

    سؤال 818. هرگاه زنى كودكى را شير دهد به برادرهاى آن بچّه محرم مى شود؟

    جواب: هرگاه زنى كودكى را شير دهد به برادرهاى آن بچّه محرم نمى شود.

    سؤال 819. هرگاه زنى كودكى را شير دهد خويشان آن زن به برادر و خواهرهاى بچّه اى كه شير خورده محرم مى شوند؟

    جواب: خير، محرم نمى شوند.

    سؤال 820. پسر مى تواند با دخترى كه مادر يا مادر بزرگ او آن دختر را شير كامل داده ازدواج كند؟

    جواب: نمى تواند ازدواج كند.

    سؤال 821. اگر زن پدر انسان از شير مربوط به پدر او دخترى را شير داده باشد پسر مى تواند با آن دختر ازدواج نمايد؟

    جواب: نمى تواند با آن دختر ازدواج نمايد.

    سؤال 822. زن مى تواند بچّه دختر خود را شير دهد؟

    جواب: احتياط مستحب آن است كه به او شير كامل ندهد.

    سؤال 823. زن مى تواند بچّه اى را كه شوهر دخترش از زن ديگر دارد شير دهد؟

    جواب: احتياط مستحب آن است كه به او شير كامل ندهد.

    سؤال 824. مانعى دارد كه زن نوه پسرى خود را شير دهد؟

    جواب: مانعى ندارد.

    سؤال 825. اگر خانمى دختر برادر شوهر خود را شير دهد آيا غير از آن دختر، فرزندان ديگر دو برادر مى توانند با هم ازدواج كنند؟

    جواب: آن دخترى كه شير زن برادر را خورده نسبت به تمام فرزندان آن زن محرم است ولى ساير فرزندان آن دو برادر مى توانند با هم ازدواج كنند.

    سؤال 826. زن و شوهرى به مسافرت رفته، و فرزند شيرخوار خود را به مادر آن زن مى سپارند. او از شير خود يك ماه تمام به آن بچّه شير مى دهد. با توجّه به اين كه تمام شرايط نشر حرمت حاصل شده، طبق فتاواى موجود، دامادش بر دخترش، نامحرم است، و بايد از يكديگر جدا شوند. لطفاً بفرماييد:

    اوّلاً: اگر مادر زن به كلّى نسبت به اين حكم جاهل بوده، چه صورتى دارد؟

    ثانياً: در فرض ايجاد حرمت، اگر دختر با شوهرش همبستر شود و فرزندى منعقد گردد، چه حكمى دارد؟

    جواب: طبق فتواى اخير ما اين زن به شوهرش حرام نمى شود; هر چند خالى از كراهت نيست.

    سؤال 827. دختر بچه شيرخوارى، شير خاله خود را مى نوشد ; ولى نه به اندازه اى كه باعث حرمت شود. آيا مى تواند با پسر خاله اش ازدواج كند؟

    جواب: اگر به اندازه اى كه باعث تحريم مى شود، نخورده است، ازدواج آنها مانعى ندارد.

    سؤال 828. مرد مى تواند بدون اذن همسر خود با خواهرزاده يا برادرزاده رضاعى زن خود ازدواج كند؟

    جواب: خير، نمى تواند.

    سؤال 829. اگر شخصى با پسرى (العياذ باللّه) لواط كرده مى تواند با دختر و خواهر مادر رضاعى آن پسر ازدواج كند؟

    جواب: احتياط واجب آن است كه ازدواج نكند.

    سؤال 830. مرد مى تواند با دو خواهر اگرچه رضاعى باشند ازدواج كند؟

    جواب: نمى تواند ازدواج كند.

    سؤال 831. اگر دو زن را عقد كند بعد بفهمد خواهر بوده اند، اين عقدها چه حكمى دارد؟

    جواب: عقد اوّلى صحيح و دومى باطل است و اگر عقد در يك وقت بوده هر دو باطل است.

    سؤال 832. اگر زن از شير مربوط به شوهر خود كسانى را كه در زير گفته مى شود شير دهد شوهرش بر او حرام مى شود؟

    الف) برادر و خواهر خودش را.

    ب) عمو و عمّه و دايى و خاله خودش را.

    ج) عمو زاده و دايى زاده خود را.

    د) برادر زاده خود را.

    هـ) برادر شوهر يا خواهر شوهر خود را.

    و) خواهر زاده خود، يا خواهر زاده شوهرش را.

    ز) عمو و عمّه و دايى و خاله شوهرش را.

    ح) نوه زن ديگر شوهر را.

    جواب: شوهرش بر او حرام نمى شود، ولى بهتر است اين كار را نكند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2 كسانى كه بهواسطه شيرخوردن محرم مى شوند   ...

    سؤال 807. اگر كودكى را با رعايت شرايط شير دهند به چه كسانى محرم مى شود؟

    جواب: الف) خود آن زن و او را «مادر رضاعى» مى گويند.

    ب) شوهر آن زن كه شير مربوط به اوست و او را «پدر رضاعى» گويند.

    ج) پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعى او باشند.

    د) بچّه هايى كه از آن زن به دنيا آمده اند يا به دنيا مى آيند.

    هـ) بچّه هاى اولاد آن زن هر چه پايين روند چه از اولاد او به دنيا آمده، يا اولاد او آنها را شير داده باشند.

    و) خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعى باشند.

    ز) عمو و عمّه آن زن اگر چه رضاعى باشند.

    ح) دايى و خاله آن زن اگر چه رضاعى باشند.

    ط) اولاد شوهر آن زن كه شير مربوط به اوست هر چه پايين روند، اگر چه اولاد رضاعى او باشند.

    ى) پدر و مادر شوهر آن زن كه شير مربوط به آن شوهر است هر چه بالا روند.

    ك) خواهر و برادر شوهرى كه شير مربوط به اوست اگر چه خواهر و برادر رضاعى او باشند.

    ل) عمو و عمّه و دايى وخاله شوهرى كه شير مربوط به اوست هر چه بالا روند اگر چه رضاعى باشند، همچنين عدّه ديگرى كه در مسائل بعد گفته مى شود به واسطه شير دادن محرم مى شوند.

    سؤال 808. دخترى را كه زن شير داده بر شوهر او حرام است؟

    جواب: دخترى را كه زن شير داده بر شوهر او حرام است; به شرط اين كه با آن زن نزديكى كرده باشد.

    سؤال 809. آيا انسان مى تواند با مادر رضاعى زن خود ازدواج كند؟

    جواب: خير، نمى تواند با مادر رضاعى زن خود ازدواج كند زيرا به حكم مادر زن اوست.

    سؤال 810. اگر خواهرى بچّه هاى خواهر خود را شير دهد، آيا اين خواهر به شوهر خواهرش محرم مى شود؟

    در ضمن حكم فرزندان او چه خواهد بود؟

    جواب: خواهرى كه شير داده به پدر بچه شيرخوار محرم نمى شود، ولى فرزندان اين خواهر با پدر بچه شيرخوار محرمند.

    سؤال 811. آيا نوه هاى مادر رضاعى بر شيرخوار محرم مى باشند؟

    جواب: آرى، نوه ها بر شيرخوار محرم مى باشند.

    سؤال 812. شخصى از خانمى، طبق شرايطى كه در رساله هاى عمليه آمده، شير خورده است. اين زن پس از فوت همسرش، شوهر ديگرى انتخاب نموده، و از هر دو شوهر داراى فرزندانى است. لطفاً در اين مورد به دو سؤال زير پاسخ فرماييد:

    الف) آيا فرزندانى كه اين خانم از هر دوشوهر دارد بر آن شخص محرم هستند؟

    جواب: آرى محرمند.

    ب) آيا فرزندانى كه از شوهر دوم دارد، مى توانند با فرزندان اين شخص كه از خانم مذكور شير خورده، ازدواج نمايند؟

    جواب: نمى توانند ازدواج كنند.

    سؤال 813. انسان با دخترى كه خواهر انسان يا زن برادر او از شير مربوط به برادرش او را شير كامل داده باشد محرم است؟

    جواب: آرى محرم است و نمى تواند با او ازدواج كند.

    سؤال 814. اگر خواهرزاده يا برادرزاده يا نوه خواهر يا نوه برادر شخصى به دخترى شير داده باشد ; آن دختر به اين شخص محرم است؟

    جواب: آرى محرم است و نمى تواند با او ازدواج كند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      بخش پانزدهم: رضاع (شير دادن)   ...

    1 شرايط شير دادنى كه سبب محرم شدن است

    سؤال 797. شير دادن با چه شرايطى سبب محرميّت مى شود؟

    جواب: هرگاه زنى كودكى را شير دهد با نُه شرط سبب محرم شدن خواهد بود:

    الف) شير از ولادت باشد، بنابراين اگر سینه بدون تولّد فرزندى شير پيدا كند و كودكى از آن بنوشد سبب محرميت نمى شود.

    ب) بچّه از زن زنده شير بخورد، پس اگر سینه زن مرده اى را به دهان بگيرد و شير بخورد اثرى ندارد.

    ج) شير آن زن از حرام نباشد، بنابراين اگر شير بچّه اى را كه از زنا به دنيا آمده به بچّه اى بدهند به كسى محرم نمى شود.

    د) شير را از سینه بمكد، ولى احتياط واجب آن است اگر شير را در گلوى بچّه بريزند با آن زن و محارم او ازدواج نكند.

    هـ) شير را با چيز ديگر مخلوط نكنند.

    و) شير مربوط به يك شوهر باشد، بنابراين اگر زنى را كه داراى شير است طلاق دهد بعد شوهر ديگرى كند و از او باردار شود و تا موقع وضع حمل شيرى كه مربوط به شوهر اوّل داشته باقى بماند و مثلاً كودكى را هشت دفعه از شير مربوط به شوهر اوّل و هفت دفعه از شير مربوط به شوهر دوم شير دهد آن كودك به كسى محرم نمى شود، همچنين اگر زنى از شير مربوط به شوهر اوّل كودكى را بطور كامل شير دهد و بعد از شير مربوط به شوهر دوم كودك ديگرى را شير دهد آن دو به يكديگر محرم نمى شود.

    ز) كودك به واسطه بيمارى شير را قى نكند، ولى احتياط واجب آن است در اين صورت كسانى كه به واسطه شير دادن به آن بچّه محرم مى شوند با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند.

    ح) كودك پانزده مرتبه، يا يك شبانه روز بطورى كه در مسأله بعد خواهد آمد شير كامل بخورد، يا آن مقدار شير به او بدهند كه بگويند از آن شير استخوانش محكم شده و گوشت در بدنش روييده است و احتياط مستحب آن است كه اگر ده مرتبه شير بخورد كسانى كه به واسطه شير خوردن با او محرم مى شوند با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه نيز به او ننمايند.

    ط) دو سال كودك تمام نشده باشد، بنابراين بعد از تمام شدن دو سال اگر به او شير دهند به كسى محرم نمى شود، حتّى اگر پيش از تمام شدن دو سال چهارده مرتبه و بعد از آن يك مرتبه شير بخورد با كسى محرم نمى شود، ولى اگر از موقع زاييدن زن بيش از دو سال گذشته باشد و شير او باقى باشد و بچّه اى را شير دهد احتياط واجب آن است كه با زنانى كه به واسطه شير خوردن با او محرم مى شوند ازدواج نكند و نگاه محرمانه هم ننمايد.

    سؤال 798. آيا ميتوان در طول يك شبانه روزى كه كودك شير مى خورد از غذا و شير زن ديگر هم استفاده كند؟

    جواب: نبايد در بين يك شبانه روز غذا يا شير زن ديگرى را بخورد، مگر اين كه غذا بقدرى كم باشد كه به حساب نيايد، همچنين در بين پانزده مرتبه شير خوردن بايد شير زن ديگرى را نخورد، و در هر مرتبه بايد بقدرى بخورد كه سير شود و بنابر احتياط دو دفعه بطور ناقص، نه دو دفعه حساب مى شود و نه يك دفعه.

    سؤال 799. اگر زنى از شير مربوط به يك شوهر چندين بچّه را شير دهد حكم محرميت آنان چگونه است؟

    جواب: هرگاه زنى از شير مربوط به يك شوهر چندين بچّه را شير دهد همه آنان به يكديگر و به شوهر و زنى كه آنان را شير داده محرم مى شوند

    سؤال 800. هرگاه كسى داراى چند همسر است، هر كدام از آنان بچّه اى را شير كامل دهد ; حكم محرميت آنان چگونه مى شود؟

    جواب: آن بچّه ها به يكديگر و به آن مرد و به همه آن زنان محرم مى شوند.

    سؤال 801. هرگاه زنى از شير مربوط به يك شوهر پسر و دخترى را شير كامل دهد; حكم محرميت آنان چگونه مى شود؟

    جواب: آنها به هم محرم مى شوند، ولى خواهر و برادر آنها به يكديگر محرم نمى شوند.

    سؤال 802. اگر زنى برادر كسى را شير دهد به او محرم مى شود؟

    جواب: محرم نمى شود، اگر چه احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج نكند.

    سؤال 803. هرگاه زنى دختر عمّه يا دختر خاله كسى را شير دهد به او محرم مى شود؟

    جواب: محرم نمى شود، ولى احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج نكند.

    سؤال 804. مردى كه دو همسر دارد اگر يكى از آن دو همسر، فرزند عموى زن ديگر را شير دهد زنى كه فرزند عموى او شير خورده به شوهر خود حرام مى شود؟

    جواب: خير، حرام نمى شود.

    سؤال 805. دخترى از سنّ هفت ماهگى به بعد، به مدّت سه ماه و بطور متفرّقه، روزى يك بار يا دو بار، از زنى شير خورده و در همين روزها از شير مادر، يا از شير خشك، يا آب قند، نيز استفاده كرده است و بعضى مواقع در طول اين سه ماه، 7 الى 10 روز اصلاً از شير آن زن استفاده نكرده است، آيا اين دختر فرزند رضاعى آن زن محسوب مى شود؟

    جواب: در فرض مسأله، با توجّه به اين كه گوشت و استخوان آن كودك تا حدّى به وسيله شير آن زن روييده است، فرزند رضاعى او محسوب مى شود.

    سؤال 806. اگر زن و شوهرى، كودكى را كه سنّ او كمتر از 2 سال است به فرزند خواندگى بپذيرند، و زن با كمك و مشاركت شوهر، و با استفاده از روش خاصّى، سینه خود را شيردار سازد، و كودك را با چنين شيرى به طور مستقيم (از سینه) در حدّ نصاب تعيين شده (15 مرتبه كامل، يا به دفعات در طىّ يك شبانه روز به صورت تغذيه انحصارى) شير دهد، لطفاً بفرماييد:

    الف) آيا به اين طريق رابطه خويشاوندى رضاعى ميان كودك و زوجين مورد اشاره محقّق مى گردد؟

    ب) در صورتى كه پاسخ سؤال اوّل منفى باشد، آيا رابطه مادر و فرزندى رضاعى به صورت انحصارى ميان مرضعه و مرتضع برقرار مى شود؟

    جواب: حكم رضاع در اين مورد جارى نيست، و اين مسأله از مسائلى است كه در ميان فقها كاملاً مشهور است، و مدارك معتبرى دارد كه شير بدون ولادت، تأثيرى در تحريم ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6 حضانت   ...

    سؤال 775. زن بيوه اى، كه يك پسر پنج ساله از شوهر مرحوم خود دارد، چند سال پس از فوت شوهرش ازدواج كرده است، پدر بزرگ اين پسر مى گويد: «من به عنوان وليّ نمي گذارم نوه ام در خانه مرد بيگانه اى تربيت شود». و مادر پسر مى گويد: «من به عنوان مادر، خود او را پرورش مى دهم». حقّ حضانت اين پسر بچّه با كيست؟

    جواب: در مورد نگهدارى بچّه و پرورش او تا زمان بلوغ، مادر بچّه بر جدّ او مقدّم است; حتّى در صورتى كه شوهر كند، ولى در مسأله ولايت بر اموال، حقّ با جدّ است و مادر ولايتى بر اموال كودك ندارد.

    سؤال 776. در مواردى كه بين زوجين مفارقت حاصل مى شود و فرزند مشتركى دارند، فتواى مشهور فقهاى شيعه اين است كه مادر در مورد دختر تا هفت سالگى و در مورد پسر تا دو سالگى اولويت در حضانت دارد، و پس از آن، فرزند در حضانت پدر قرار مى گيرد. از آنجا كه مادّه 1169 قانون مدنى با الهام از اين فتوا تنظيم شده، محاكم دادگسترى نيز در موارد مطروحه در پرونده هاى جارى بر اين اساس عمل مى نمايند; ولى اين امر چند مشكل اجرايى در بر دارد:

    الف) تعلّق عاطفى فرزندان، اعمّ از پسر و دختر، در سنين پايين به مادر بيشتر است، و گرفتن پسر بچّه هاى دو تا هفت ساله از مادر، در موارد زيادى موجب اخلال در مسائل تربيتى و عاطفى آنان مى شود.

    ب) غالباً پدرهاى ازدواج نكرده در نگهدارى اين گونه كودكان دچار مشكلات مهمّى مى شوند، و بيشتر به خاطر لجاجت، اصرار در گرفتن كودك دارند. و معمولاً بعد از تحويل، كودك را به عمّه، يا مادر بزرگ، يا يكى ديگر از اقوام مى سپارند، و خود مباشرت در حضانت ندارند.

    ج) به دليل تعلّق عاطفى شديد بين مادر و فرزند، در اغلب موارد گرفتن پسر بچّه سه يا چهار ساله از مادر، موجب عُسر و حرج بر مادر است; در صورتى كه با حضانت مادر، پدر نيز از طريق اعمال ولايت و نظارت كلّى، با بچّه هاى خود ارتباط دارد، و فشارى بر وى وارد نمى شود.

    د) نگران كننده ترين نكته اين كه در خانواده اى كه بيش از يك فرزند وجود دارد، بچّه ها با هم مأنوس و وابسته به هم مى باشند، و جدا كردن بچّه هاى خردسال از يكديگر، و سپردن بعضى به پدر و بعضى به مادر، فشار شديدى بر آنان وارد مى آورد.

    از طرفى بر طبق فتاواى برخى از فقها، از جمله مرحوم آيت الله العظمى خويى(رحمه الله)اولويت در حضانت تا سنّ هفت سالگى، هم در دختر و هم در پسر، با مادر است. و احاديثى، از جمله روايت ايوب بن نوح(1)، نيز دلالت بر اين مسأله دارد. با توجّه به مطالب فوق نظر حضر تعالى در اين مسأله چيست؟

    جواب: در صورتى كه مصالح فرزندان واقعاً به خطر بيفتد، و گرفتار ضرر عاطفى شديدى شوند، مى توان حضانت را به مادر سپرد.

    سؤال 777. همسرم چند سال قبل، بنا به عللى، مرا طلاق داد، و حضانت تنها فرزندمان، كه دخترى خردسال بود، نيز به من سپرده شد. با تمام مشكلات اقتصادى، كه جهت تأمين مخارج زندگى دخترم وجود داشت، او را بزرگ نمودم، حال كه دخترم به سنّ ازدواج رسيده، شوهر سابقم اصرار دارد كه دختر را از من بگيرد. قابل ذكر است كه:

    اوّلا) در طول مدّتى كه از هم جدا شده ايم، هيچ گونه كمكى از جانب شوهر سابقم به دخترمان نشده است.

    ثانياً) چون دخترم در طول اين مدّت پدر را اصلاً نديده، شديداً در برابر تقاضاى او امتناع مى كند، با توجّه به مطالب فوق به دو سؤال زير پاسخ فرمائيد:

    الف) آيا شوهرم حق دارد دختر را از من بگيرد؟

    جواب: هرگاه دختر به سنّ بلوغ رسيده، نه پدر مى تواند او را اجبار كند و نه مادر; بلكه نزد هر كدام دوست داشته باشد، مى تواند زندگى كند.

    ب) نفقه دخترم بر عهده كيست؟ آيا مى توانم حقوق و نفقه او را از شوهر سابقم مطالبه كنم؟

    جواب: در صورتى كه به ميل خود نفقه او را داده ايد، نمى توانيد از پدر او چيزى بگيريد; ولى اگر پدر نفقه او را نمى داده، و شما به اين قصد نفقه او را داده ايد كه از او بگيريد، حقّ مطالبه داريد.

    سؤال 778. شوهر خانمى بر اثر تصادف از بين رفته، و پنج فرزند از او باقى مانده است، كه بعضى كبير و بعضى صغيرند. اين زن با ميل و رضايت خود حقّ حضانت اولادش را به جدّ پدرى بچّه ها واگذار كرده، و كلاًّ حقّ حضانت را از خود اسقاط نموده است; بعد از يك سال و اندى ادّعاى رجوع به حقّ حضانت مى كند، آيا حقّ رجوع دارد؟

    جواب: بعد از واگذارى حقّ حضانت، حقّ بازگشت ندارد.

    سؤال 779. زوجه علاوه بر بذل تمام يا مقدارى از مهريه، سرپرستى بدون نفقه و يا با نفقه فرزندان دختر بالاتر از هفت سال خود را بر عهده مى گيرد; ولى بعد از طلاق از نگهدارى اطفال امتناع مىورزد. آيا دادگاه مى تواند زوجه را الزام به حضانت از فرزندان دختر كند، يا اين كه حضانت به زوج منتقل مى شود؟

    جواب: چنانچه شرعاً (از طريق مصالحه، يا شرط ضمن العقد) موظّف شده باشد، دادگاه مى تواند زوجه را به نگهدارى اطفال اجبار كند.

    سؤال 780. لطفاً فتواى خود را با عنايت به شرايط فعلى زنان در جامعه، و با توجّه به مهر و علاقه اى كه خداوند در ضمير آنان نهاده، در مورد اصلاح مدّت حضانت فرزندان در نزد مادران بفرماييد، تا با ارائه آن به مجلس و قانون گذاران بتوانيم اين ماده قانونى را اصلاح نماييم.

    جواب: مشهور در ميان فقهاى ما اين است كه حضانت دختر تا هفت سال، و پسر تا دو سال، در اختيار مادر است; مگر اين كه عسر و حرج شديدى براى مادر پيدا شود، كه براى پدر نباشد، و بيش از اين مقدار را ايجاب كند. ضمناً به اين نكته توجّه داشته باشيد كه قوانين اسلام بلكه هر قانونى ناظر به حال اكثريت است، و موارد نادر و اتّفاقى معيار نيست. بى شك مصلحت فرزندان غالباً ايجاب مى كند كه زير نظر پدران باشند، و به خاطر همين بوده كه اسلام چنين قانونى وضع كرده است، ولى چون شما تنها به موارد خاصّى توجّه كرده ايد، تعجّب نموده ايد. البتّه مسأله صلاحيت پدر، يا مادر در مورد حضانت شرط است، و اگر يكى از آن دو فاقد صلاحيت باشد، حقّ آنها سلب مى شود.

    سؤال 781. مى دانيم كه مادر، 9 ماه فرزند را در شكم دارد، و مقدار زيادى از قوّت و نيروى او به اين طريق از دست مى رود، و به خاطر زايمان، نيز دچار بيمارى هايى مى شود. چرا با تمام اين مشكلات، كه يك زن در بزرگ كردن طفل خود و حتّى شير دادن او دارد، به هنگام جدايى زن و شوهر از يكديگر، (جز در موارد معدودى) فرزند به پدر سپرده مى شود؟

    جواب: شكى نيست كه مرد براى حمايت از فرزند خود قدرت بيشترى دارد، و موارد استثنايى نمى تواند حكم كلّى را تغيير دهد.

    سؤال 782. اگر كسى همسر منحرف خود را (كه رابطه نا مشروع داشته و محكوم به حدّ شرعى شده) طلاق دهد، و دختر سه ساله اى داشته باشد، آيا از نظر شرع مقدّس، اين زن مطلّقه منحرف مى تواند حضانت آن دختر بچّه را بر عهده گيرد؟

    جواب: اگر خوف انحراف بچّه باشد، نبايد بچّه را به چنان مادرى سپرد.

    سؤال 783. ولايت و حضانت زنازاده با چه كسى است؟

    جواب: ولايت و نفقه بر عهده زانى و حضانت طبق موازين فقهى با زانى و زانيه است.

    سؤال 784. چندى پيش راجع به يك نزاع خانوادگى چند سؤال از محضرتان نموديم كه فرموديد: «در صورت احراز حرج واقعى و عدم رضايت زوج به طلاق، حاكم شرع مى تواند ولايتاً طلاق را اجرا كند» حال پس از مذاكره مجدّد با زوج، ايشان قبول كرده كه همسرش را طلاق شرعى بدهد مشروط بر اين كه همسرش در محكمه مدنى كشور سوئد به صورت رسمى كلاً از حضانت فرزندان صرف نظر كند و امر نگهدارى فرزندان را به شوهر بسپارد، همسرش اظهار مى دارد كه جدايى از فرزندانم برايم بسيار مشكل و غير قابل تحمّل است; لكن شوهر اصرار دارد كه يا بچّه ها را بطور كامل در اختيار او بگذارد كه بتواند آنها را به هر كشورى كه بخواهد ببرد و زن هيچ حقّى نداشته باشد و يا اين كه حاضر به طلاق نيستم، آيا شوهر مى تواند امر طلاق را منوط به انصراف قانونى همسرش از حضانت فرزندان نمايد؟

    جواب: در صورتى كه شوهرش حقّ شرعى خود را در مورد حضانت مطالبه كند و حاضر به طلاق باشد، نمى توان اجباراً صيغه طلاق را جارى كرد; ولى مى توان مرد را وادار كرد كه به مقدار متعارف به زن، حقّ ديدن بچه ها را بدهد و مرد بايد از اين امر امتناع نكند و مسأله حضانت غير از مسأله حقّ ديدار است.

    سؤال 785. پسر بچّه اى دو سال دوران حضانت خود را نزد مادر سپرى نموده است. اكنون با انقضاى مدّت حضانت مادر، پدر قصد استرداد طفل را دارد. امّا طفل و مادر آن چنان به يكديگر وابسته و علاقه مند هستند، كه جدا كردن آنها حتّى هفته اى يك روز، با مشقّت صورت مى گيرد. با توجّه به اين مطلب، در صورتى كه متخصّصين روانشناسى نظر دهند كه جدا كردن طفل از مادر، به سلامت روحى و روانى و جسمانى كودك صدمه وارد مى كند، و موجب مشقّت و فشار شديد روحى و روانى به مادر خواهد بود، تكليف چيست؟ اگر پدر به دليل اشتغال خارج از منزل، بلكه خارج از شهرِ محلِّ سكونت، بخواهد طفل را به ديگرى بسپارد، چه حكمى دارد؟

    جواب: در صورتى كه طبق گواهى كارشناسان خبره و متدين ثابت شود كه جدا كردن پسر بچّه دو ساله از مادرش خطرات شديدى براى مادر يا آن بچّه به همراه دارد، نبايد او را از مادرش جدا كرد.

    سؤال 786. حضانت طفل خنثاى مشكل پس از اتمام مدّت شيرخوارگى با كدام يك از والدين خواهد بود؟ و ملاك آن چيست؟

    جواب: در صورتى كه بتوانند با هم توافق كنند مشكل نيست; در غير اين صورت قرعه مى زنند.

    سؤال 787. آيا كفر مانع حقّ حضانت به شمار مى آيد؟

    جواب: در صورتى كه خطر مادّى و معنوى بچّه را تهديد نكند اشكالى ندارد; هر چند (بنابر احتياط) در زمان حيات پدر مسلمان، حضانت آنها در اختيار اوست.

    سؤال 788. آيا مباشرت در حضانت ضرورى است، و با عدم امكان آن، حقّ حضانت ساقط مى شود، يا استنابت نيز جايز است؟

    جواب: استفاده از كمك خادم، يا كمك كار با نظارت خودش مانعى ندارد، ولى سپردن به ديگرى به طور كامل اشكال دارد.

    سؤال 789. در فرض سؤال بالا، در صورتى كه استنابت در حضانت جايز باشد، آيا جواز مشروط بر عدم قدرت بر مباشرت مى باشد، يا بطور مطلق جايز است؟

    جواب: مشروط نيست.

    سؤال 790. در حكم دادگاه آمده: «چون براى نگهدارى و حضانت طفل از محكمه اذن نگرفته، حقّ حضانت ندارد» اين مسأله چه صورت دارد؟

    جواب: در مدّتى كه حضانت وظيفه زن است، اجازه دادگاه شرط نيست.

    سؤال 791. طبق مادّه 1167 قانون مدنى، ولد زنا ملحق به زانى نيست، آيا مى توان با درنظر گرفتن وضعيت اين اطفال و آينده آنان، ولايت قهرى پدرشان را بر آنان مقرّر نموده، و از اين باب آنان را ملزم به حضانت طفل و پرداخت نفقه و نگهدارى از آنان نمود؟ و در صورت نبودن پدر، جدّ پدرى، و در صورت فقدان وى، ديگر اقوام پدرى را، با رعايت قاعده الأقرب فالأقرب، ملزم به اين كار كرد؟

    جواب: عدم الحاق ولد الزنا به زانى در مورد ارث است; ولى در نفقه و حضانت، زانى موظّف است آن را بر عهده بگيرد. به تعبير ديگر، ولد الزّنا احكام ولد را دارد، الاّ ما خرج بالدليل.

    سؤال 792. آيا در سقوط حقّ حضانت (حقّ سرپرستى و نگهدارى كودك) به وسيله ازدواج مجدّد فرقى بين ازدواج موقّت و دائم هست؟ و در صورتى كه زن از شوهر دوم طلاق بگيرد آيا حقّ حضانت كه به خاطر شوهر كردنش ساقط شده بود دوباره باز مى گردد؟

    جواب: در صورت ازدواج حقّ حضانت زن ساقط مى شود خواه ازدواج دائم باشد يا موقّت، مگر اين كه مدّت ازدواج موقّت كم و كوتاه باشد كه در اين صورت ساقط نمى شود و هرگاه از شوهر دوم طلاق بگيرد حقّ حضانت باز نمى گردد هر چند احتياط مستحب آن است كه زوج و زوجه در اين مورد تراضى و تصالح كنند.

    سؤال 793. اگر بچّه ولدالزّنا به دست زانيه داده شود باعث فساد مى شود و موجب لطمه به آبروى يك عدّه مومن آن روستا مى شود امّا اگر شرع مقدّس يا قانون دولت، اين بچه را به اداره بهزيستى تحويل نمايد، هم فساد كم مى شود و هم آبروى چندين مؤمن حفظ مى شود، در اين صورت وظيفه چيست؟

    جواب: بايد حاكم شرع در اين گونه موارد تصميم بگيرد و اگر فسادى هست جلوى آن را بگيرد.

    سؤال 794. اگر صغير، جدّ پدرى نداشته باشد آيا مادر مى تواند بااجازه حاكم شرع قيم او بشود؟

    جواب: با اجازه حاكم شرع مانعى ندارد.

    سؤال 795. اگر مردى با زن نامحرمى تفخيذ كند و انزال شود و فرزندى منعقد گردد بى آن كه دخول صورت گرفته باشد حكم فرزند و زوال بكارت كه بر اثر تولد فرزند حاصل مى شود چيست؟

    جواب: هرگاه يقين داشته باشد كه انزال نمى شود، بعيد نيست فرزند آنها همچون فرزند شبهه باشد و اگر احتمال مى داده است، خالى از اشكال نيست و در مورد مهرالمثل اگر زن با ميل و رضايت خود حاضر شده و احتمال اين امر را مى داده مهرالمثل ندارد و اگر احتمال نمى داده و رضايت به غير تفخيذ نداشته، احتياط واجب دادن مهرالمثل است.

    سؤال 796. همسر شهيدى كه يك پسر دارد پس از گذشتن چند سالى ازدواج كرده است، پدر شهيد مى گويد: من به عنوان وليّ نمي گذارم نوه ام در خانه بيگانه بماند چون من وظيفه دارم او را پرورش دهم و فعلاً اين پسر بچه 5 ساله است، مادرش مى گويد: من به عنوان مادر، او را پرورش مى دهم، از نظر اسلام كدام يك مقدّم هستند؟

    جواب: در مورد نگهدارى بچه و پرورش او تا زمان بلوغ، مادر بچه بر جدّ او مقدّم است حتّى در صورتى كه شوهر كند، ولى در مسأله ولايت بر اموال حق با جدّ است و مادر ولايتى بر اموال كودك ندارد.

    ________________________________________

    1 . وسائل الشيعة، ج 15، ابواب احكام الاولاد، باب 81، ح 6 و 7.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 12:20:00 ق.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.