قتل نفس و كشتن شخص بى گناه يكى از بزرگترين گناهان كبيره است و «فساد بزرگ در زمين» كه در قرآن مجيد اشاره شده همين قتل نفس است و نيز مى فرمايد: «(وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا); و هركس فرد با ايمانى را از روى عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است; در حالى كه جاودانه در آن خواهد بود».(1) همچنين جنايت بر «طرف» يعنى قطع كردن يا ناقص نمودن عضوى از اعضا از گناهان بسيار عظيم است.

در هر حال جنايت (اعم از قتل نفس و نقص اعضا) از سه صورت خارج نيست:

1. عمدى

2. شبه عمد

3. خطايى

منظور از جنايت عمدى روشن است. اما منظور از «شبه عمد» اين است كه اصل انجام «فعل» از روى عمد بوده ولى نظرش «قتل» نبوده است; مثل اينكه كسى شخصى را به قصد ادب كردن بزند و طرز ادب كردن و وسيله آن هم طورى باشد كه معمولا منجر به قتل نمى شود ولى «تصادفاً» بدون اينكه او بخواهد و توجه داشته باشد منجر به قتل مى گردد، اين را «شبه قتل» گويند. اما منظور از «جنايت خطايى» اين است كه به هيچ وجه نه قصد «قتل» داشته باشد نه قصد «فعل» مثل اينكه كسى بخواهد پرنده اى را صيد كند ناگهان به انسانى اصابت كند يا اينكه تفنگى را بلند كند و بدون توجه گلوله از آن خارج گشته و شخصى را به قتل برساند.

يكى از مصاديق روشن جنايت خطايى، جنايتى است كه از آدم در خواب يا از روى سهو و بدون هيچ توجه سر بزند. اعمالى كه از شخص «ديوانه» يا «بچه غير مميز» و همچنين «بچه مميز» سر مى زند نيز در حكم «خطا» است; زيرا فعل عمدى كودك نا بالغ نيز به حكم خطاست.

هرگاه كسى مى خواست ديگرى را بى جهت به قتل برساند ولى اتفاقاً به شخص ديگرى كه خون او هم محفوظ و محترم است اصابت كرد جنايت عمدى محسوب مى گردد. ولى اگر مى خواست شخص مستحق قتلى را به قتل برساند تصادفاً به ديگرى اصابت نمود، شبه عمد محسوب خواهد شد.

اين نكته نيز لازم به تذكر است كه در موارد بالا هيچ فرقى ميان «مباشرت» و «تسبيب» نيست، يعنى چه خود انسان شخصاً با دست خود جنايتى را مرتكب گردد يا اسبابى فراهم سازد كه منجر به وقوع جنايت از ديگرى شود (البتّه در صورتى كه تسبيب طورى باشد كه عمل را به شخص مسبب نسبت دهند). همچنين فرقى ميان «انفراد» و «اشتراك» نيست يعنى خواه يك نفر به تنهايى يا چند نفر به صورت مشترك جنايتى را انجام دهند، در هر صورت حرام، و شخص يا اشخاص مرتكب، مجازات مى شوند.

اما از نظر حكم، قصاص فقط در مورد جنايت عمدى است، ولى خطا و شبه عمد تنها «ديه» دارد. و قصاص در صورتى است كه جانى «عاقل» و «بالغ» باشد، بنابراين كودك نابالغ اگر چه ده ساله هم باشد قصاص نمى شود خواه جنايت نسبت به كودكى كرده باشد يا نسبت به شخص بالغى. همچنين از شخص مجنون نمى توان قصاص كرد، خواه جنون او «دائم» يا «ادوارى» (گاهگاهى) باشد. هنگامى كه در حال جنون خود مرتكب جنايتى شود اعم از اينكه طرف مقابل عاقل باشد يا ديوانه اى مانند او، در هيچ صورت قصاص ندارد; زيرا عمد او به حكم خطاست و تنها ديه دارد و ديه او را هم بايد «عاقله»(2) بپردازد. اينها شرايط قصاص از نظر شخص «جانى» بود.

اما «مجنىّ عليه» يعنى كسى كه جنايتى بر او واقع شده او هم بايد بالغ و عاقل باشد; بنابراين اگر جنايت بر كودك واقع شود ديه دارد نه قصاص (اگر چه بعضى از بزرگان معتقدند اينجا هم قصاص دارد) همچنين در مورد شخص ديوانه.

يكى ديگر از شرايط قصاص اين است كه جانى مجبور در انجام جنايت نباشد ولى اين شرط تنها مربوط به غير قتل مى باشد، اما در مورد قتل نفس، اجبار، اثرى ندارد; يعنى كسى نمى تواند به عذر اينكه مجبور است يا جان خودش در خطر مى باشد يا ضرر ديگرى به او مى رسد دست به كشتن بى گناهى بزند; زيرا در خون تقيّه نيست. بنابراين اگر چنين كسى مرتكب قتل شود از او قصاص مى كنند و به قتل مى رسانند، و كسى كه او را مجبور ساخته محكوم به حبس ابد خواهد بود.

ديگر از شرايط اين است كه «مجنىّ عليه» بى گناه و خونش محترم باشد، بنابراين، اگر او، واجب القتل باشد قصاص در مورد قاتل معنايى ندارد.

اگر جانى پدر يا جد مقتول و مجنىّ عليه باشد (اعم از اينكه جد پايين باشد يا بالا) تنها ديه تعلق مى گيرد و اين ديه را بايد به ساير ورثه داد و خود اينها از آن سهمى نمى برند. و نيز مسلمان را فقط به خاطر جنايت بر مسلمان قصاص مى كنند، همچنين مرد آزاد در برابر مرد آزاد و يا زن آزاد; ولى اگر مرد آزادى را به خاطر جنايت بر زن آزادى به قتل برسانند «ولىّ» آن زن موظف است كه به اندازه نصف ديه به كسان آن مرد بپردازد; زيرا ديه او دو برابر است.

اما در صورت عكس يعنى اگر زن آزادى را به جرم كشتن مرد آزادى قصاص كنند و به قتل برسانند لازم نيست علاوه بر اين، ديه اى به كسان مرد بپردازد; زيرا شخص جانى بيش از كشته شدن حكمى ندارد.

________________________________________

1 . سوره نساء، آيه 93.

2 . منظور از «عاقله» نزديكان پدر (جانى) مانند برادران و عموها و عموزاده ها مى باشد.

موضوعات: آئين ما (اصل الشیعه و اصولها)  لینک ثابت



[شنبه 1395-01-28] [ 12:20:00 ق.ظ ]