حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 3517
  • دیروز: 157
  • 7 روز قبل: 2809
  • 1 ماه قبل: 5556
  • کل بازدیدها: 2379480





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • رضوی
  • دهقان
  • زفاک
  • انانه
  • خانوم آقای میم...♡


  •   6. زمان پرداخت مهريّه   ...

    سؤال 557. شخصى ازدواج مى كند، و در حين اجراى عقد عالماً و عامداً مهريه اى معين مى كنند، كه زوج فعلاً توانايى پرداخت آن را به هيچ وجه ندارد، و ممكن است در مدّت طولانى هم نتواند آن را بپردازد. عرفاً هم اين گونه مهريه ها را در ذمّه زوج نسيه حساب مى كنند، و زوجه هم در موقع اجراى عقد قصد مطالبه ندارد. آيا اين گونه مهريه ها در شرع مقدس حالّ است، يا مؤجّل؟

    جواب: در فرض سؤال اين گونه مهريه ها مؤجّل است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



    [دوشنبه 1395-01-30] [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5. تنصيف مهريّه   ...

    سؤال 551. مردى زنى را به عقد خود درآورده، ولى هنوز عروسى نكرده اند، امّا زن از طريق انزال در محل باردار شده است، اگر قبل از عروسى از هم جدا شوند، آيا مهريه تنصيف مى شود؟

    جواب: هر گاه مرد سبب باردار شدن زن شده، احتياط واجب آن است كه تمام مهر را بدهد; هر چند دخول نكرده باشد.

    سؤال 552. آيا در صورت فوت زوجه قبل از دخول، مهريه وى نصف مى شود؟

    جواب: تمام مهر را مى برد، تنها طلاق است كه سبب تنصيف مى شود.

    سؤال 553. آيا آميزش با زوجه در دوره نامزدى نيز موجب پرداخت مهريه كامل، در فرض متاركه و طلاق، مى گردد؟

    جواب: آرى موجب پرداخت مهريه كامل مى گردد.

    سؤال 554. آيا بين باكره و زنان ديگر، در اين مورد كه دخول باعث مهر كامل و عدم دخول باعث تنصيف مهريه مى شود، فرقى هست؟

    جواب: فرقى ميان باكره و غير او از اين جهت نيست.

    سؤال 555. دخترى، با جانبازى كه قادر بر نزديكى نيست، ازدواج مى كند. يك هفته پس از تلقيح، كارشان به طلاق مى كشد ; در اين مورد لطفاً به سؤالات زير پاسخ دهيد:

    الف) مهريّه دختر نصف است، يا تمام؟

    جواب: در صورتى كه تلقيح بوسيله شوهر انجام نشده باشد، مهريه كامل نمى شود.

    ب) آيا براى ازدواج مجدّد، باز هم اجازه پدر لازم است؟

    جواب: پس از وضع حمل، اجازه پدر لازم نيست.

    ج) آيا اين دختر نياز به عدّه دارد؟ مدّت عده وى چقدر است؟

    جواب: عده او وضع حمل است.

    د) آيا مى تواند با پدر آن جانباز ازدواج كند؟

    جواب: جايز نيست.

    هـ) اگر زنى با چنان جانبازى ازدواج كند، و پس از تلقيح جدا شود، دخترش مى تواند با جانباز ازدواج كند؟

    جواب: در صورتى كه دخول از سوى جانباز حاصل نشده باشد، اشكالى ندارد.

    سؤال 556. اگر مردى در شب زفاف به علّت عنن، يا عامداً، به وسيله انگشت، يا شىء مناسب ديگرى غير از آلت رجوليت، بكارت همسرش را زايل نمايد، بفرماييد: اولاً: آيا اين عمل تعزير دارد؟ و ثانياً: آيا اين كار در حكم دخول، و زوجه مستحقّ كلّ مهر است؟

    جواب: در صورت عدم رضايت زوجه، تعزير دارد. و زوجه مستحقّ كلّ مهر است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4. مقدار مهريّه   ...

    سؤال 548. در صورت اختلاف زوجين در مقدار و وصف مهريه، قول كدام يك مقدّم مى شود؟ اگر هيچ كدام دليلى جهت ادّعاى خود نداشته باشند چطور؟

    جواب: چنانچه زوج مدّعى مقدار كمتر است، قول او پذيرفته مى شود، مگر اين كه دليلى بر خلاف آن اقامه شود.

    سؤال 549. در بعضى ازدواج ها مهريه هاى سنگينى در نظر گرفته مى شود، كه عندالمطالبه نيز مى باشد، در حالى كه مرد 500 هزار تومان هم پول ندارد. ولى براى اين كه ازدواج سر بگيرد، مثلاً 20 ميليون تومان مهرِ پيشنهادى را مى پذيرد، و شايد در طول عمر خود به اين مبلغ دست نيابد، و از اوّل نيز محرز است كه در صورت مطالبه، قادر بر پرداخت چنين مهريه اى نخواهد بود. اين نوع ازدواج ها شرعاً چه حكمى دارد؟

    جواب: اين گونه مهريه ها با چنان قرائنى كه ذكر شد، جدّى نيست. و جمله عندالمطالبه را بايد حمل بر عندالقدره و الاستطاعه كرد. بنابراين، به اجرا گذاشتن اين گونه مهريه ها در صورت عدم قدرت جايز نمى باشد.

    سؤال 550. برادر اين جانب ده سال پيش (سال 64) ازدواج نمود و بابت مهريه در عقدنامه چنين نوشته شده است: يك جلد كلام اللّه مجيد به هديه پنج هزار ريال به انضمام يكصد و ده كيلوگرم نمك طعام به ارزش چهار هزار ريال و يك صد گرم ابريشم خالص سبز به ارزش يك هزار ريال و دويست و بيست و پنج گرم طلاى خوب و معمول بازار به ارزش فعلى نهصد هزار ريال و تعداد هفتصد (700) سكه طلاى بهار آزادى به ارزش فعلى بيست و چهار ميليون و پانصد هزار ريال كه جمعاً بيست و پنج ميليون و چهارصد و ده هزار ريال مى شود. به طورى كه ملاحظه مى فرماييد مهريه فوق تماماً به پول تبديل گرديده است و قصد و نيت زوج در زمان عقد همان مبلغ ذكر شده بوده است كه توسط عاقد قرائت گرديده و مورد توافق و امضا قرار گرفته است اكنون زن مهريه خود را بر اساس قيمت روز طلب مى نمايد آيا حقّ با زن است يا شوهر؟

    جواب: اگر موقع اجراى صيغه عبارت به همين صورت خوانده شده و قيمت هر يك از اين امور بيان شده است مهريه واقعى همان مبلغ ذكر شده مى باشد ولى اگر به طور يقين ثابت شود كه شوهر قصد قيمت داشته و زن قصد سكه نه قيمت، مهريه مذكور باطل مى شود و بايد مهرالمثل داده شود.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3. مهر المِثل   ...

    سؤال 544. بكارت دخترى در اثر تصادف زايل شده است. آيا ارش البكاره گرفته مى شود، يا مهر المثل؟

    جواب: بايد مهر المثل بپردازد.

    سؤال 545. در مواردى كه مهرالمثل واجب مى شود، آيا حدّاقل يا حدّاكثرى وجود دارد؟

    جواب: ظاهر اين است كه در مهرالمثل حدّ معينى نيست، و الاّ مهرالمثل صدق نمى كند، و رواياتى كه خلاف آن را بگويد ظاهراً معمول بهاى اصحاب نيست.

    سؤال 546. اگر زنى همسرى اختيار كند و آن مرد را براى زن با صفات خوبى توصيف كرده باشند; ولى پس از عروسى مرد بگويد: «مى خواهى نماز بخوان و نمى خواهى نخوان» و خود مرد نسبت به نماز بى اعتنا و تارك الصّلاة و نسبت به قرآن و امام حسين(عليه السلام) و حضرت ابوالفضل، العياذ باللّه، هتّاكى كند، در اين صورت اگر زن بخواهد از چنين مردى جدا شود، آيا حقّ مهريه دارد؟

    جواب: با توجّه به اين كه فرد مذكور مرتدّ است، ازدواج با او باطل بوده و زن بايد فوراً و بدون طلاق از او جدا شود و اگر بدون توجّه به اين مسأله عروسى و آميزش انجام گرفته زن مى تواند مهرالمثل را مطالبه نمايد.

    سؤال 547. فقها در ازاله بكارت در اثر ارتكاب زنا، مهر المثل تعيين نموده اند، نحوه محاسبه مهرالمثل چگونه است؟ آيا نحوه پرداخت آن مانند ديه مؤجّل است يا حالّ؟

    جواب: مهر المثل مزبور حالّ است، مگر اين كه شخص مديون قدرت بر پرداخت نداشته باشد، كه در اين صورت تقسيط مى شود، و نحوه محاسبه آن مراجعه به عرف محل در تعيينِ مقدارِ مهريه چنين زنى است.

    ________________________________________

    1 . مهرالسنه در تيرماه 1388 حدوداً معادل پانصد و بيست و نه هزار تومان بوده است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      2. مهر السُّنَّه   ...

    سؤال 542. اگر زنى مهريه خويش را، مهر السّنه قرار دهد، آيا معادل آن را طلب دارد، يا مهر المثل بر عهده زوج است؟

    جواب: چنانچه طرفين مى دانسته اند كه مهر السّنه طبق مشهور پانصد درهم نقره است اشكالى ندارد، و بايد با پول رايج حساب كنند(1); امّا اگر هر دو، يا يكى از آنها آگاه نبوده اند، احتياط آن است كه در مورد مقدار مهر با هم مصالحه كنند.

    سؤال 543. از آنجا كه در زمان ما درهم سكه دار وجود ندارد، آيا معيار قيمت مهر السّنه، نرخ نقره معمولى و بدون سكه است؟

    جواب: در شرايطى كه درهم سكه دار وجود ندارد بايد فرض را بر اين بگيريم كه اگر نقره سكه دار و رايج وجود داشت چه اندازه به قيمت آن افزوده مى شد؟ سپس اضافه قيمت را بطور تقريبى حساب كنيم و بر آن بيفزائيم. و از آنجا كه اين حكم، يك حكم استحبابى است محاسبات تقريبى در آن ضرر ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      7 مهريه   ...

    1. كليات مهريّه

    سؤال 540. آيا تعيين مهريه در عقد دائم واجب است؟

    جواب: تعيين مهر در عقد دائم واجب نيست، و بدون آن عقد صحيح است; ولى چنانچه بعداً بازن نزديكى كند بايد مهر او را مطابق معمول زن هايى كه مثل او هستند، بدهد.

    سؤال 541. لطفاً پيرامون اقسام سه گانه مهريه; «مهر المثل»، «مهر المسمّى» و «مهر السنّه» توضيحى بيان فرمائيد.

    جواب: منظور از «مهر المسمّى» همان مهرى است كه در عقد نامبرده مى شود. و مراد از «مهرالمثل» آن است كه مثلاً به هنگام عقد نامى از مهر نبرده اند، در اين صورت بايد ديد مهرامثال آن زن در عرف و عادت چقدر است و به او بپردازند. و منظور از «مهر السنّه» مهر حضرت فاطمه زهرا(صلى الله عليه وآله)است، كه معروف است پانصد درهم (دويست و پنجاه مثقال نقره مسكوك) بوده است.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      6 اُجرَة المِثل   ...

    سؤال 538. زنى حقّ الزّحمه و اُجرة المثل كارهايى كه در ايام زناشويى در منزل شوهرش انجام داده را مطالبه كرده، ولى شوهر ادّعا دارد كه همسرش كارها را به قصد تبرّع انجام داده است. در فرض مذكور قول كدام يك مقدّم، و بيّنه بر عهده چه كسى است؟

    جواب: در محيط هايى كه عرف و عادت بر آن است كه زن به قصد تبرّع اين كارها را انجام مى دهد، ادّعاى زن برخلاف آن مسموع نيست. مگر اين كه ثابت كند به شوهرش اعلام كرده قصد تبرّع ندارد، و شوهرش نيز پذيرفته باشد.

    سؤال 539. همسر سابقم بعد از چندين سال زندگى و على رغم دريافت نفقه، به عناوين مختلف، موجبات اذيت و آزار بنده را فراهم مى نمود، و خودش نيز تقاضاى طلاق خلع كرد. بعد از جارى شدن طلاق، كلّيه حقوق خود را از بنده دريافت نمود، و طلاهايى را كه براى ايشان خريده بودم، به يغما برد، (اكنون در حدود دو ميليون تومان ارزش دارد،) و بنده را از خانه بيرون و مدّت دو سال و اندى خانه بنده را غصب نموده است. ايشان ملتزم به احكام دين مقدّس اسلام نبوده، و بدون اجازه از خانه خارج شده، و از اداى وظايف خانوادگى شانه خالى مى كرده، و اكنون اجرت المثل چندين ساله را از بنده مطالبه كرده است. آيا اجره المثل به ايشان تعلّق مى گيرد؟

    جواب: زن به غير از نفقه و مهريه، حقّ ديگرى به نام اجره المثل ندارد. مگر اين كه از اوّل ازدواج شرط كند كه كارهاى منزل را مجّانى انجام نمى دهد. و در صورتى كه چنين شرطى نكرده و عادت، و رسم محيط هم تبرّع در اين امور است، حقّى ندارد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      5 كارهاى منزل   ...

    سؤال 535. آيا انجام كارهاى منزل بر زن واجب است؟

    جواب: زن وظيفه ندارد خدمت خانه را انجام دهد و غذا تهيه كند و نظافت و مانند آن را عهده دار شود; مگر به ميل خود. و اگر مرد او را مجبور بر اين كارها نمايد، زن مى تواند حقّ الزحمه خود را در برابر اين كارها از او بگيرد.

    سؤال 536. آيا اين شرط، كه همسر آينده كارهاى متعارف و معمول منزل را انجام دهد، صحيح است؟ در صورتى كه زن به شرط عمل نكند حكم آن چيست؟

    جواب: هر گاه شرط كنند، اين شرط لازم الاجراست; و در صورت تخلّف احتياط آن است كه زن هزينه آن را بپردازد.

    سؤال 537. مى دانيم كه زن موظّف به انجام كارهاى منزل نيست، حتّى مى تواند براى شير دادن و پرورش كودك از شوهرش اُجرت دريافت كند; لكن با توجّه به اين كه در ايران رسم بر اين است كه زنان معمولاً كارهاى خانه را انجام مى دهند و پس از تولّد بچّه، از او نگهدارى نموده و به وى شير مى دهند، آيا مى توان گفت كه عقد مبنياً عليه واقع شده و در نتيجه زن بايد كارهاى معمولى خانه را انجام دهد و مزدى هم از شوهرش طلبكار نيست; مگر در جايى كه خلاف آن ثابت شود؟

    جواب: اين گونه موارد عقد مبنيٌ عليه نيست، تا حكم شرط ضمن العقد را داشته باشد; ولى بهتر است مردان و زنان در زندگى مشترك خانوادگى اين گونه سخت گيرى ها را با هم نداشته باشند، تا زندگى خوبى داشته باشند.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      4 نشوز   ...

    سؤال 531. با عنايت به آيه شريفه 34 سوره نساء، آيا صدور افعال و رفتار زير از زن دليل بر كراهت و نشوز وى مى باشد؟ راه اثبات آنچه بين زوج و زوجه رخ داده، چيست؟

    الف) ابراز بى علاقه گى به زوج، و كراهت از نزديكى، و جلوگيرى از عزل.

    ب) بگويد: «من شخص ديگرى را مى خواستم، و از تو خوشم نمى آيد» و كراراً از همان اوايل ازدواج درخواست طلاق كند.

    ج) به خواسته شوهر اهميتى ندهد، بى اعتنايى و لجاجت كند، رفت و آمدها و تلفن هاى ديگران به منزل را كه در غياب شوهر انجام شده، از او كتمان نمايد.

    د) بدون اجازه و اطّلاع شوهر از منزل خارج شده، و به محافل اجتماعى خلاف شؤون و ميل شوهر برود.

    هـ) در غياب شوهر و بدون اطّلاع او، اموال با ارزش وى را از منزل خارج كند، و در حضور شهود تضمين برگشت بدهد، ولى عمل نكند. و جهيزيه خود را نيز طبق سند كتبى تحويل گرفته و با خود ببرد، و بى اذن زوج پس از سه ماه زندگى را ترك كند.

    و) برخلاف شروط ضمن عقد، مابقى قباله خود را به اجرا گذاشته، و به هيچ يك از توافقنامه ها و تعهّدات طرفين، كه توسّط زوجه و پدرش امضا شده، عمل نكند.

    ز) ادامه زندگى خود را منوط به دريافت كلّ قباله، و حقّ مسكن، و دريافت سه فقره چك سفيد امضا از شوهر و كسان او بنمايد.

    جواب: چنانچه موارد بالا ثابت شود، زن ناشزه است.

    سؤال 532. اگر زنى به بهانه اختلافات خانوادگى از شوهر خود اطاعت نكند، و اطرافيان او، حتّى با تهمت و دروغ گفتن به شوهر، مانع رفتن او به نزد شوهرش شوند، آيا زن و اطرافيانش گناهكارند؟

    جواب: زن بدون دليل نمى تواند نشوز اختيار كند، و همچنين اطرافيان او بدون دليل حق ندارند در اين مسأله دخالت كنند، و اگر اين كار را انجام دهند گناهكارند.

    سؤال 533. در قرآن مجيد آمده: «اگر زنان نافرمانى كردند، آنها را كتك بزنيد؟!» و در جاى ديگر مى خوانيم: «مردها به خاطر اين كه نفقه مى دهند، بر زنان تسلّط دارند». فلسفه اين دو حكم الهى چيست؟

    جواب: پاسخ هر دو سؤال در تفسير نمونه، جلدسوم، در تفسير آيه 34 سوره نساء نوشته شده است، كه خلاصه پاسخ اين است كه: با توجه به معنى آيه، و رواياتى كه در بيان آن وارد شده و توضيحى كه در كتب فقهى آمده است و همچنين با توضيحاتى كه روانشناسان امروز مى دهند اين مسئله چندان پيچيده نيست; زيرا:

    اولاً: آيه، مسأله تنبيه بدنى را در مورد افراد وظيفه نشناسى مجاز شمرده كه هيچ وسيله ديگرى براى اصلاح آنها مفيد واقع نشود. اتفاقاً اين موضوع تازه اى نيست كه منحصر به اسلام باشد، در تمام قوانين دنيا هنگامى كه طرق مسالمت آميز براى وادار كردن افراد به انجام وظيفه، مؤثر واقع نشود، متوسل به خشونت مى شوند، نه تنها از طريق ضرب، بلكه گاهى در موارد خاصى مجازات هايى شديدتر از آن نيز قائل مى شوند، كه تا سرحدّ اعدام پيش مى رود.

    ثانياً: «تنبيه بدنى» در اينجا ـ همان طور كه در كتب فقهى نيز آمده است ـ بايد ملايم و خفيف باشد به طورى كه نه موجب شكستگى شود، نه مجروح گردد و نه باعث كبودى بدن.

    ثالثاً: روانكاوان امروز، معتقدند جمعى از زنان داراى حالتى به نام «ماژوخيسم» (آزار طلبى) هستند، كه گاه اين حالت در آنها تشديد مى شود، تنها راه آرامش آنان تنبيه مختصر بدنى است.

    بنابراين، ممكن است ناظر به چنين افرادى باشد كه تنبيه خفيف بدنى در مورد آنان جنبه آرام بخشى دارد و يك نوع درمان روانى است.

    سؤال 534. هر گاه زوجه از ايفاى وظايف زوجيت خوددارى نمايد، ناشزه بوده و مستحقّ نفقه نخواهد بود. حال اگر شوهر از انجام وظايف زوجيت سرباز زند، به گونه اى كه زوجه اش را معلّقه قرار دهد، بفرماييد:

    الف) آيا مى توان حكم به نشوز وى كرد؟

    جواب: آرى، در اين صورت زوج ناشز است، و زوجه مى تواند به حاكم شرع شكايت كند، تا او را وادار به انجام وظيفه نمايد، و در صورت لزوم تعزير كند.

    ب) آيا در اين صورت زوجه مى تواند از دادگاه تقاضاى طلاق نموده، و دادگاه نيز بر اين اساس حكم به طلاق زوجه دهد؟

    جواب: در صورتى كه زوج به هيچ وجه حاضر نباشد، امساك به معروف يا تسريح به احسان كند، و زوجه در عسر و حرج قرار گيرد، حاكم شرع مى تواند او را طلاق دهد.

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      3 حق آميزش، تمكين   ...

    سؤال 520. آيا مى تواند براى مدت طولانى از نزديكى با همسر خود اجتناب كند؟

    جواب: مرد نمى تواند بيش از چهار ماه، نزديكى با همسر دائمى خود را ترك كند، بلكه اگر زن جوان باشد و در اين مدّت بيم آن برود كه به گناه بيفتد احتياط واجب آن است كه طورى رفتار كند كه او به گناه نيفتد.

    سؤال 521. با توجّه به سؤال بالا، چنانچه زنى جوان نباشد، ولى اگر شوهر به آميزش يكبار در چهار ماه اكتفا كند بيم گناه بر او مى رود، در اين صورت مرد در برابر او چه وظيفه اى دارد؟

    جواب: احتياط واجب آن است ترتيبى بدهد كه او آلوده گناه نشود.

    سؤال 522. مرد مى تواند زن دائمى خود را طورى ترك كند كه نه مانند زن شوهردار باشد و نه بى شوهر؟

    جواب: مرد حق ندارد چنين كارى را انجام دهد ; ولى واجب نيست هر چهار شب يك شب نزد او بماند، امّا اگر همسرهاى متعدّد دارد بايد در ميان آنها از اين جهت با عدالت رفتار نمايد.

    سؤال 523. آيا شوهر حق دارد بدون رضايت همسرش از انزال نطفه خوددارى نمود، و به آميزش تنها قناعت كند؟

    جواب: مانعى ندارد; ولى در موردِ آميزشِ واجب، بدون رضايت همسر نمى تواند اين كار را انجام دهد.

    سؤال 524. آيا زن حق دارد از شوهر بخواهد كه به جاى آميزش واجب (هر چهار ماه يكبار) از راه هاى ديگر او را ارضا كند؟

    جواب: در صورتى كه طرفين راضى شوند مانعى ندارد.

    سؤال 525. اگر شخصى دو همسر داشته باشد، آيا لازم است يك شب را نزدِ يكى، و شب بعد را نزد ديگرى باشد؟ يا از هر چهار شب بايد يك شب را نزد هر يك از آنها باشد، و دو شب ديگر را آزاد است؟

    جواب: از هر چهار شب واجب است يك شب را نزد هر يك از آنها باشد، و دو شب ديگر را مختار است، هر چند بهتر آن است كه در ميان آنها مساوات قائل شود.

    سؤال 526. آيا در عقد نكاح دائم مى توان شرط كرد نزديكى زن و مرد صورت نگيرد؟

    جواب: در عقد دائم خالى از اشكال نيست.

    سؤال 527. اگر زوجه مدّعى تمكين تعليقى باشد و زوج اظهار نمايد كه همسرش اهل تمكين حتّى در صورت دريافت مهر نيست و قراينى هم در حدّ افاده احتمال بر صحّت اظهارات زوج وجود داشته باشد آيا به صرف ادّعاى زوجه، شوهر ملزم به پرداخت نفقه مى گردد و يا اين كه از طريق اقامه بينه و يمين فصل خصومت مى شود؟ چه كسى مدعى و يا منكر شناخته مى شود؟

    جواب: هرگاه ظاهر حال زوجه اى كه نزد مرد زندگى مى كند تمكين مى باشد و شوهر ادعاى خلاف آن را كند بايد ثابت نمايد و اگر ظاهر حال عكس آن باشد ادّعاى زوج مقبول است.

    سؤال 528. آيا زن مى تواند به دليل آن كه: شوهر به من تهمت زده اى و يا آبروى

    مرا پيش دوستان و نزديكانم با سخنان تهمت آميز برده خود را بر شوهر رسمى و شرعى خود حرام كند و با ديدنش در حجاب شود و از او تمكين عام و خاص نكند؟ اگر چه شوهر بارها به پاكى او اعتراف و از او به نحوى دلجويى كرده باشد؟

    جواب: زن حق ندارد با اين عذرها ازتمكين خوددارى كند و اگرشوهر به او تهمت زده، بايد نزد حاكم شرع برود و مجازات او را بخواهد، مگر اين كه زن او را ببخشد.

    سؤال 529. آيا وظيفه زن مسلمان صرفاً تمكين است؟ اگر چنين است، نگهدارى از فرزندان، نظافت منزل، شستشوى ظروف و البسه، پخت و پز، وظيفه كيست؟ تقسيم كارى كه رسول الله(صلى الله عليه وآله) بين دختر گرامى و داماد عزيزش انجام داد(1)، كه كار بيرون منزل را به على، و كار درون منزل را به زهرا واگذار كرد، به چه معنايى است؟ اگر فلسفه ازدواج فقط رفع شهوت است، آيا بهتر نيست مرد با هزينه اى كمتر از آوردن زن به خانه به عنوان موجودى پر خرج، شهوتش را بيرون خانه به طريق شرعى (صيغه) رفع كند؟ اگر وظيفه زن صرفاً تمكين است، چرا مرد مخارج عروسى، خورد و خوراك، لباس، وسائل رفاهى، پزشكى، درمانى، مهريه، شيربها و مانند آن را برگردن مى گيرد؟ بهتر نيست مجرّد و بى مسؤوليت به كار و عبادت و زندگى خود بپردازد، نه دغدغه خاطرى، نه دل بستگى، نه ترس از دست دادنى، نه جنگ اعصابى، و نه نگرانى هاى ديگر. لطفاً نظرتان را به طور صريح در اين زمينه بيان فرماييد:

    جواب: هدف از ازدواج، همان گونه كه قرآن مى گويد، آن است كه زن و مرد در كنار يكديگر زندگى آرامى داشته باشند (لتسكنوا اليها)(2) و اين هدف بدون زندگى مشترك حاصل نمى شود. و زندگى توأم با تجرّد موجب بدبختى وانواع مشكلات و بيمارى هاست، ولى زن نبايد به صورت برده مرد درآيد. و اگر كارهاى خانه را انجام مى دهد، بايد با ميل و رضايتش باشد. البتّه تقسيم كار بر اساس رضايت طرفين كار بسيار خوبى است.

    سؤال 530. در صورت امتناع مرد از پرداخت نفقه، عدم تمكين زن، چه حكمى دارد؟

    جواب: احتياط واجب آن است كه زن از تمكين خوددارى نكند; ولى مى تواند با اجازه حاكم شرع از اموال او به مقدار نفقه خود بردارد.

    ________________________________________

    1 . وسائل الشيعة، ج 14، ابواب مقدمات النكاح، باب 89، ح 1.

    2 . سوره روم، آيه 21 .

    موضوعات: احكام خانواده در پرتو فقه اسلامى  لینک ثابت



     [ 11:13:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.