حُسنِ حَسَن
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
مهر 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        



این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.




آمار

  • امروز: 175
  • دیروز: 231
  • 7 روز قبل: 1863
  • 1 ماه قبل: 9436
  • کل بازدیدها: 2388183





  • رتبه







    کاربران آنلاین

  • فتو احکام


  •   نمونه زیبای دستگیری   ...

    نمونه زیبای دستگیری

     

    یکی از دوستان شهید آیة الله سعیدی می گوید:

    ما در مسجد شهید سعیدی، صندوق خیریه و کمک به محرومان داشتیم که بعد از شهادت او،این صندوق به کارش ادامه داد. روزی برای بررسی وضع نیازمندی که توصیه شده بود رفتیم، مردی را دیدیم که روی یک تخت چوبی نشسته بود و پاهایش قطع شده بود! بعد از آنکه متوجه شد ما از مسجد موسی بن جعفر علیه السلام هستیم،گفت: شما مرحوم حاج آقای سعیدی را می شناختید؟

    گفتم: بلی،از شاگردان ایشان بودم. شما از کجا با ایشان آشنا بودید؟

    سرش را به دیوار زد و گریه کرد و شاه را لعن و نفرین کرد نمود، آنگاه گفت: من قبلا راننده ماشین مسافر بری بودم که در یکی از شهرها تصادف کردم و در اثر آن پاهایم قطع شد و خانه نشین شدم. این خانه را که می بینی حاج آقا سعیدی برای ما درست کرده و زندگی ما را ایشان اداره می کردند، ما با هم دوست بودیم، رفیق بودیم، می رفت برای ما نام و روغن می گرفت و می آورد او واقعا آقا بود.

     

    امام صادق علیه السلام فرمودند:

    مسلمانی برای مسلمانی حاجتی را برآورده نمی کند مگر اینکه خداوند تبارک و تعالی به او ندا می دهد: ثواب تو بر عهده من است و به کمتر از بهشت برای تو راضی نمی شوم.

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



    [یکشنبه 1397-07-08] [ 09:38:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      اوصاف اهل بهشت   ...

    انس گوید : روزی در محضر پیامبر اعظم ( ص ) بودیم که اشاره به طرفی کرد و فرمود : الان مردی از اهل بهشت وارد می شود . طولی نکشید که پیر مردی از آن راه رسید و در حالی که با دست راست آب وضوی خویش را خشک می کرد و به انگشت دست چپ ، نعلین خویش را آویخته بود .

    او پیش آمد و سلام کرد . فردای آن روز ، همچنین روز سوم پیامبر ( ص ) بهشتی بودن او را تکرار کرد . عبد الله بن عمر بن عاص ، هر سه روز در مجلس بود ، تصمیم گرفت با پیر مرد تماس بگیرد و ببیند که چه صفتی دارد ؟ روز بعد دنبال او آمد و به خانه پیر مرد رسید و گفت : از پدرم قهر کرده ام و قسم یاد نموده ام که سه شبانه روز به خانه نروم . اگر موافقت کنید به منزل شما بیایم او قبول کرد عبد الله می گوید سه شب خانه اش بودم ندیم عبادت خاصی انجام دهد .

    فقط موقع پهلو به پهلو شدن ذکر خدا می گفت و نماز صبح ر ا می خواند و جز حرف خوب از او چیزی نشنیدم . بعد از سه روز آن پیر مرد نزدم خیلی کوچک جلوه کرد و وقت خداحافظی به او گفتم : با پدرم قهر نکرده بدم بلکه می خواستم ببینم چه عملی داری ،

    که پیامبر ( ص ) فرمود : تو از اهل بهشت هستی ؟ ولی من چیز خاصی از تو ندیدم چون چند قدم رفت پیر مرد گفت : ای پسر اعمال ظاهری مرا دیدی من در باطن نه کینه کسی را به دل دارم و نه حسد به کسی برده ام . عبد الله گفت : همین دو صفت خیلی مهم است که مشمول اعطاف الهی و بهشت شده ای .

    منبع : مجموعه ورام  ، ج 1 ، ص 126

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:30:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      چگونگی انتشار توحید   ...

    آدم وقتي بگويد ما پيرو اهل بيتيم سند «اني تاركٌ فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي» گويا است

     اما اگر جريان تشيع باشد مطلب همان مطلب است ولي غائله دارد وهابيت را تحريک ميکند

    زيارت عاشورا را به همراه دارد آن صد لعن را دارد آن مشكلات را دارد

     در سورهٴ مباركهٴ «انعام» فرمود كه اين بتها را فحش ندهيد ﴿وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّوا اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾

    شما اگر منطقي داريد كه داريد توحيد را منتشر كنيد

     بخواهيد بتها را فحش بدهيد خب آنها هم ـ معاذ الله ـ برمي‌گردند معبود شما را فحش مي‌دهند

     اين بيان نشانه آن است كه دارند تولي و تبري را هدايت مي‌كنند كه انسان چگونه تولي و تبري داشته باشد در داخله خودش روزي يك زيارت عاشورا مي‌خواند آن تولي و تبري را هم مخصوصاً دارد اما در فضاي عمومي شما اگر بخواهيد روزي صدبار لعن بكني خب او كه آرام نمي‌نشيند كه فرمود: ﴿ فَيَسُبُّوا اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾ شما اگر بت را فحش بگويي او ـ معاذ الله ـ الله را بد مي‌گويد اين صريح سورهٴ مباركهٴ «انعام» است

     ﴿وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّوا﴾ آنها ﴿اللّه﴾ را ﴿ بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾ بنابراين ما اول بايد جهان را كه ارتباط با آنها داريم با انسانيت انسانش معنا كنيم كه انسان يعني چه بعد مسئله اسلام بعد مسئله اهل بيت.


    منبع:   http://portal.esra.ir 

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 09:20:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      یار غائب   ...

    سالها رفت و دلم در تب و تاب است هنوز
    نقش مستورى من نقش بر آب است هنوز
    به طرب حمل مکن سرخى رویم که ز هجر
    قلب آکنده ز غم دیده پر آب است هنوز
    من کجا؟ یار کجا؟ طالع بیدار کجا
    من اسیر غم او، بخت به خواب است هنوز
    دامنش گیرم اگر لطف خدا یار شود
    لیک افسوس که این قصه سراب است هنوز
    سخت من طالب دیدار و تو غایب ز نظر
    ز آتش هجر تو این قلب کباب است هنوز
    همچو یک قطره آبیم به دریاى جهان
    زندگى زودگذر، همچو حباب است هنوز
    «ناصر» از عشق تو آموخت سخن گفتن را
    زین سبب گفته او گوهر ناب است هنوز

     

    http://makarem.ir

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:50:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      با هر کس محشور هستی ، رنگ او را می گیری   ...

    خوشا به حال کسانی که همنشین با اولیاء الله ، با خدا و همنشین ملکوت الهی هستند…

    همواره سعی کن گوش به ندایی ده که آن ، تو را بالا کشد. هر حرف که تو را بالا کشد ، آسمانی است و هر حرف که تو را پائین کشد ، آن حرف خاکی است … سعی کنید با نامحرم تماس نداشته باشد ، چه زن باشد و چه مرد. پرسیدم: آیا مرد هم نامحرم می شود؟

    فرمود : هر کس با خدا انس نداشته باشد نامحرم است.

     

    در محضر استاد ، حسن زاده آملی ، صص 75-83

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:44:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      الگوی ساده زیستی   ...

     الگوی ساده زیستی

    علقمه گويند: بر على (ع) وارد شديم در پيش آن حضرت طبقى بافته شده از ليف خرما بود، در ميان طبق دو گرده نان جوين مشاهده كرديم، نخاله آرد جو بر روى نان‏ها آشكارا ديده مى‏شد، على نان را برداشت و بر روى زانوى خود گذاشت تا آن را بشكند . آن گاه با نمك ميل فرمود . به كنيزى كه نامش فضه بود گفتم چه مى‏شد اگر نخاله اين آرد را براى على (ع) مى‏گرفتى؟ در اين هنگام اميرالمؤمنين (ع) تبسم نموده فرمود: من خودم دستور داده‏ام نخاله‏اش را نگيرد . گفتم براى چه يا على؟ ! فرمود: زيرا اين طور نفس بهتر ذليل مى‏شود و مؤمنان به من پيروى خواهند كرد تا وقتى كه به اصحاب ملحق شوم .

     

    (انوار نعمانيه، ص‏18)

     

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:35:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      نجات جان يونس نقاش   ...

    امام هادي عليه السلام و نجات جان يونس نقاش

    روزي يونس نقاش با دل ترسان و مضطرب نزد امام هادي عليه السلام رفت و گفت:
    «اي سيد من، تو را درباره خانواده ام سفارش به نيکي مي‌کنم.»
    امام فرمود:«چه خبر شده؟»
    يونس گفت:«تصميم گرفتم از اين جا بروم.»
    امام هادي عليه السلام در حالي که تبسمي بر لب داشت فرمود:«چرا؟»
    يونس گفت:«موسي بن بغا (يکي از مقامات حکومت بني عباس) نگيني به من سپرد که بسيار ارزشمند و قيمتي است و از من خواست روي آن نقشي حک کنم. موقع کار اين نگين دو نيم شد. فردا قرار است آن را تحويل بدهم و در اين صورت يا هزار تازيانه مي خورم يا مرا مي کشند.»
    حضرت هادي عليه السلام فرمود:«به منزلت برگرد. تا فردا جز خير چيزي نخواهد بود.»
    فردا يونس دوباره ترسان و لرزان خدمت امام هادي عليه السلام رسيد و اظهار داشت:«مامور آمده و نگين را مي خواهد.»
    امام فرمود:«برگرد که جز خير نخواهي ديد.»
    يونس پرسيد:«اي آقاي من، به او چه بگويم؟»
    امام تبسمي کرد و فرمود:«برگرد و به آنچه به تو مي گويد گوش بده. جز خير نخواهد بود.» يونس رفت و پس از مدتي با لبان خندان بازگشت. به امام گفت:«اي سيد من! مامور مي‌گويد کنيزانم با هم مزاح دارند. آيا مي‌تواني اين نگين را دو نيمه کني تا ما نيز تو را بي‌نياز کنيم؟»
    امام هادي عليه السلام خوشنود شد و رو به آسمان عرض کرد:«خدايا حمد از آن توست که ما را از آن گروهي قرار دادي که تو را ستايش کنند.»

     

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:24:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      پلاکی برای گمنامی   ...

    پلاکش را آرام باز کرد و انداخت داخل رودخانه.

    دستش را گرفتم و با عصبانیت گفتم:” این چه کاری بود کردی؟ ” اشک چشمانش سرازیر شد…

    سرش را بالا آورد و گفت: “حاجی! من سید هستم. می خواهم مثل مادرم زهرا(س) گمنام بمانم. “

    گمنامی برای شهرت پرست ها درد آور است. اگر نه ، همه اجر ها در گمنامی است.

    شهید سید مرتضی آوینی

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:22:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      مراقب باش   ...

     

    مراقب افکارت باش که گفتارت می شود

     

    مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود

     

    مراقب رفتارت باش که عادتت می شود

     

    مراقب عادتت باش که شخصیتت می شود

     

    مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:09:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      گل نرگس   ...

    زان لب لعل كه رشك شكر است              خواهد آنكس كه ز اهل بصر است
    عاشق و واله و شيداي تو شد                  هر كسي عارف و صاحب نظر است
    هر كسي محنت هجران ديده است             از دل خسته من با خبر است
    بي تو گر عمر ابد بخشندم                      همه آن ضرر اندر ضرر است
    هر كه را ياد تو از ياد برفت                   روزگارش خطر اندر خطر است
    زانچه گل در چمن حسن بود                    گل نرگس ز همه خوبتر است
    كي برون آيي از اين پرده غيب                شام هجران تو را كي سحر است
    (لطفي صافيت) اي معدن لطف                 از غم هجر تو خونين جگر است

    سروده حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني مدظله

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:06:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      همیشه در محضر خدا هستیم   ...

    همیشه در محضر خدا هستیم

    ما مهمان خدا هستيم ؛ در سفره او هستيم ، مى بيند ما را، مى داند ما چه كار مى كنيم ، مى داند كه ما خيال داريم چه كنيم ؛ بهتر از ما مى داند خيالات ما را. ما يك چيزهايى را خيال مى كنيم و خيال مى كنيم اين خيالات ما واقعيّت پيدا مى كند، و آن خيالات واقعيّت پيدا نمى كند، [و] خدا مى داند بر عكس است ؛ آنهايى را كه خيال مى كنيم واقعيّت پيدا مى كند، واقعيّت پيدا نمى كند، و آنهايى را كه خيال مى كنيم واقعيّت پيدا نمى كند، واقعيت پيدا مى كند، تا اين مقدار مطّلع است !

    خدا كه مطّلع است ، معلوم [است ]، ملائكه اش ، رُسُلش ، همه جا در راست ، چپ ، اين طرف آن طرف ، همه جا هستند.
    نمى شود از خدا مخفى كرد؛ خوب پس [حالا] كه نمى شود مخفى كرد و خدا مى بيند، مى داند و قادر هم هست ، يك چيزهاى را دوست دارد، يك چيزهايى را دوست ندارد و براى خودِ ماست ، والاّ براى او فرقى نمى كند؛ و اگر اين جور است ، آيا ما بيش از اين حاجت داريم كه همين قدر مطّلع باشيم كه ((خدا بر ظاهر ما و بر باطن ما مطّلع است ))؟

     

    ***************

    فرمایشات آیت الله بهجت«قدّس سرّه»

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:03:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      دعوت قرآن به تعقل و تزكيه تواماً   ...

    گرچه علم حكمت و فلسفه داراى اصالت و متانت است، و اشرف علوم ذهني و تفكري است كه توحيد را بر پايه برهان استوار می نماید و راه هرگونه شكّ و شبهه را مسدود مى‏كند

    و بر اين اصل قرآن مجيد دستور داده و روايات وارده از راسخين دانش و دين

     ائمّه طاهرين كه پاسداران وحى و نبوّتند نيز امر به تعقّل و تفكّر و ترتيب قياس و برهان و مقدّمات استدلالي نموده‏اند،

     ليكن اكتفا نمودن به توحيد فلسفى و برهانى در مكتب استدلال بدون انقياد دل و وجدان ضمير و شهود باطن، امرى است نارسا.

    گرسنه گذاردن دل و باطن را از غذاهاى روحاني معنوي عالم غيب و انوار الهي ملكوتي جمالي و جلالي

     و قناعت كردن به سير در كتابها،  كتابخانه‏ها، مكتب‏ها، درس خواندن‏ها و درس دادن‏ها گرچه به اعلى درجه از اوج خود برسد،

    سير كردن عضوى است از اعضاء و گرسنه گذاردن عضوى بالاتر و والاتر.

    دين قويم كه بر صراط مستقيم است هر دو جنبه را رعايت مى‏كند و قوا و استعدادهاى نهفته انسان را از هر دو جهت تكميل مى‏نمايد.

    از سوئى ترغيب به تعقّل و تفكّر مى‏كند،

    و از سوى ديگر امر به اخلاص و تطهير دل از زنگار كدورتهاى شهوانى، و آرامش دل، اطمينان، سكينه خاطر، و پس از يازده سوگند عظيم و جليل: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا مى‏سرايد.

     

    اين آيات قرآني كه با جان انسان گفتگو دارد و با باطن انسان تكلّم مى‏كند چگونه افرادى را از متفكرّين و مدرّسين و معلّمين مكتب فلسفه و استدلال دعوت به تعبّد و مراقبه و محاسبه نفس نموده تا با اخلاص در عمل براى رضاى خدا طبق كلام رسول خدا:

     من أخلص للّه أربعين صباحا ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه إلى لسانه

    چشمه‏هاى جوشان معارف الهي از منابع دل آنها جارى و بر زبان آنها سارى شده و بالأخره سيل خروشان انديشه‏ها و الهامات و واردات رحماني از كانون وجودشان به حركت درآمده است.

    منبع:

    سایت سيد محمدحسين حسيني طهراني

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 08:00:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      افتادگی و تکبر   ...


    #حدیث_روز
    متواضعان ملت

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 04:08:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...


      کبر و ناامیدی    ...


    #حدیث_روز
    دوری از تکبر

    موضوعات: امام حسن مجتبی علیه السلام  لینک ثابت



     [ 04:07:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...



      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ بمنظور معرفی شاخه ای از ابعاد وجودی امام حسن مجتبی (ع) به فعالیت مشغول شده است.