‏ در اينكه «سحر» چيست، و از چه تاريخى به وجود آمده؟ بحث فراوان است اين قدر مى توان گفت كه سحر از زمانهاى خيلى قديم در ميان مردم رواج داشته است، ولى تاريخ دقيقى براى آن در دست نيست، و نيز نمى توان گفت چه كسى براى نخستين بار جادوگرى را به وجود آورد؟

ولى از نظر معنى و حقيقت سحر مى توان گفت: سحر نوعى اعمال خارق العاده است كه آثارى از خود در وجود انسانها به جا مى گذارد و گاهى يكنوع چشم بندى و تردستى است، و گاه تنها جنبه روانى و خيالى دارد.

سحر از نظر لغت به دو معنى آمده است:

1 ـ به معنى خدعه و نيرنگ و شعبده و تردستى و به تعبير «قاموس اللغه» سحر يعنى خدعه كردن.

2 ـ «كل ما لطف ودق»: «آنچه عوامل آن نامرئى و مرموز باشد».

در مفردات راغب كه مخصوص واژه هاى قرآن است به سه معنى اشاره شده:

1 ـ خدعه و خيالات بدون حقيقت و واقعيت، همانند شعبده و تردستى.

2 ـ جلب شيطانها از راههاى خاصى و كمك گرفتن از آنان.

3 ـ معنى ديگرى است كه بعضى پنداشته اند و آن اينكه: ممكن است با وسائلى ماهيت و شكل اشخاص و موجودات را تغيير داد، مثلا انسان را بوسيله آن به صورت حيوانى درآورد، ولى اين نوع خيال و پندارى بيش نيست و واقعيت ندارد(1).

از بررسى حدود 51 مورد كلمه «سحر» و مشتقات آن در سوره هاى قرآن از قبيل: طه، شعراء، يونس و اعراف و… راجع به سرگذشت پيامبران خدا: موسى(عليه السلام)، عيسى (عليه السلام)و پيامبراسلام (صلى الله عليه وآله) به اين نتيجه مى رسيم كه سحر از نظر قرآن به دو بخش تقسيم مى شود:

1 ـ آنجا كه مقصود از آن فريفتن و تردستى و شعبده و چشم بندى است و حقيقتى ندارد چنانكه مى خوانيم: «فاذا حبالهم و عصيهم يخيل اليه من سحرهم انها تسعى: (ريسمانها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خيال مى شد كه حركت مى كنند) «سوره طه آيه 66» و در آيه ديگر آمده است «فلما القوا سحروا اعين الناس و استرهبوهم» (هنگامى كه ريسمان ها را انداختند چشمهاى مردم را سحر كردند و آنها را ارعاب نمودند) (اعراف آيه 116) از اين آيات روشن مى شود كه سحر داراى حقيقتى نيست كه بتوان در اشياء تصرفى كند و اثرى بگذارد بلكه اين تردستى و چشم بندى ساحران است كه آنچنان جلوه مى دهد.

2 ـ از بعضى از آيات قرآن استفاده مى شود كه بعضى از انواع سحر به راستى اثر مى گذارد مانند آيه فوق كه مى گويد آنها سحرهائى را فرا مى گرفتند كه ميان مرد و همسرش جدائى مى افكند (فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء وزوجه) يا تعبير ديگرى كه در آيات فوق بود كه آنها چيزهائى را فرا مى گرفتند كه مضر به حالشان بود و نافع نبود (و يتعلمون ما يضرهم و لاينفعهم).

ولى آيا تأثير سحر فقط جنبه روانى دارد و يا اينكه اثر جسمانى و خارجى هم ممكن است داشته باشد؟ در آيات بالا اشاره اى به آن نشده، و لذا بعضى معتقدند اثر سحر تنها در جنبه هاى روانى است.

نكته ديگرى كه در اينجا تذكر آن لازم است اينكه: به نظر مى رسد قسمت قابل توجهى از سحرها بوسيله استفاده از خواص شيميائى و فيزيكى به عنوان اغفال مردم ساده لوح انجام مى شده است.

مثلا در تاريخ ساحران زمان موسى(عليه السلام) مى خوانيم كه آنها درون ريسمانها و عصاهاى خويش مقدارى مواد شيميائى مخصوص (احتمالا جيوه و مانند آن) قرار داده بودند كه پس از تابش آفتاب، و يا بر اثر وسائل حرارتى كه در زير آن تعبيه كرده بودند، به حركت درآمدند، و تماشا كنندگان خيال مى كردند آنها زنده شده اند.

اين گونه سحرها حتى در زمان ما نيز كمياب نيست.

________________________________________

1 ـ مفردات راغب «سحر»

سحر از نظر اسلام

دراين مورد فقهاى اسلام همه مى گويند ياد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است.

در اين قسمت احاديثى از پيشوايان بزرگ اسلام رسيده است كه در كتابهاى معتبر ما نقل گرديده، از جمله اينكه:

على (عليه السلام) مى فرمايد: «من تعلم شيئاً من السحر قليلا او كثيراً فقد كفرو كان آخر عهده بربّه…»(1) «كسى كه سحر بياموزد، كم يا زياد، كافر شده است، و رابطه او با خداوند به كلى قطع مى شود…».

اما همانطور كه گفتيم چنانچه يادگرفتن آن به منظور ابطال سحر ساحران باشد اشكالى ندارد، بلكه گاهى به عنوان واجب كفائى مى بايست عده اى سحر را بياموزند تا اگر مدعى درغگوئى خواست از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه كند سحر و جادوى او را ابطال نمايند، و دروغ مدعى را فاش سازند.

شاهد اين سخن كه اگر سحر براى ابطال سحر و حل و گشودن آن باشد بى مانع است، حديثى است كه از امام صادق (عليه السلام) نقل شده، در اين حديث مى خوانيم:

«يكى از ساحران و جادوگران كه در برابر انجام عمل سحر مزد مى گرفت خدمت امام صادق (عليه السلام) رسيد و عرض كرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد مى گرفتم، خرج زندگى من نيز از همين راه تأمين مى شد، و با همان درآمد، حج خانه خدا را انجام داده ام، ولى اكنون آنرا ترك و توبه كرده ام، آيا براى من راه نجاتى هست؟

امام صادق(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «عقده سحر را بگشا، ولى گره جادوگرى مزن»(2).

ازاين حديث استفاده مى شود كه براى گشودن گره سحر،آموختن وعمل آن بى اشكال است. (3)

________________________________________

1 ـ وسائل الشيعه باب 25 من ابواب مايكتسب به حديث 7.

2 ـ وسائل الشيعه باب 25 من ابواب ما يكتسب به حديث 1.

3 ـ نمونه 1/377

موضوعات: 180 پرسش و پاسخ  لینک ثابت



[پنجشنبه 1395-01-26] [ 06:32:00 ق.ظ ]